Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (9 milliseconds)
English
Persian
mimetism
تقلید حفافتی
Other Matches
security countermeasures
اقدامات حفافتی پیش بینیهای حفافتی
final protective line
خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
protective barrier
سد حفافتی
protective
حفافتی
protective deck
پل حفافتی نا
protective pitching
سنگریز حفافتی
protective equipment
تجهیزات حفافتی
protective fire
اتش حفافتی
protective ground
زمینه حفافتی
security program
برنامه حفافتی
security files
فایلهای حفافتی
protective coloring
رنگینگی حفافتی
security countermeasures
پیشگیریهای حفافتی
security controls
کنترلهای حفافتی
protective cover
پوشش حفافتی
protective measure
اندازه حفافتی
rock facing
سنگریز حفافتی
preventive measure
اندازه حفافتی
shielding constant
ثابت حفافتی
shielding effect
اثر حفافتی
guards
نرده حفافتی
guarding
نرده حفافتی
guard
نرده حفافتی
protect bit
ذره حفافتی
preventive maintenance
نگهداری حفافتی
preventive
ماده حفافتی
shielding parameter
پارامتر حفافتی
security council
شورای حفافتی یکان
pitching
فکافته سنگچین حفافتی
final protective fires
اخرین اتشهای حفافتی
protective earthing
زمین کردن حفافتی
firepower umberella
چتر حفافتی اتش
bed beaching
سنگ چین حفافتی کف
safeguards
قفل حفافتی یا تامین دار
granfather file
یک طرح حفافتی که در ان سه فایل جدید
safeguarding
قفل حفافتی یا تامین دار
safeguarded
قفل حفافتی یا تامین دار
seapainter
طناب حفافتی قایق ناو
protective
زره حفافتی محافظت کننده
safeguard
قفل حفافتی یا تامین دار
interlocks
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlock
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocked
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocking
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
imitation
تقلید
apery
تقلید
emulation
تقلید
infringements
تقلید
mimesis
تقلید
fake
تقلید
faked
تقلید
fakes
تقلید
mimicry
تقلید
imitations
تقلید
infringement
تقلید
sequacity
تقلید
imitativeness
تقلید
aprons
لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
apron
لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
imitativeness
استعداد تقلید
imitable
قابل تقلید
mimetism
تقلید استتاری
farces
تقلید لودگی
farce
تقلید لودگی
exemplary
شایان تقلید
imitative of
تقلید کننده از
pantomiming
<adj.>
<pres-p.>
تقلید کردن
stereotyped
تقلید شده
pantomimes
تقلید در اوردن
pantomime
تقلید در اوردن
simulafe
تقلید کردن
patterning
تقلید کردن
imitatively
از روی تقلید
mimesis
تقلید واگیری
mock up
تقلید کردن
imitability
قابلیت تقلید
personate
تقلید کردن از
hokeypokey
تقلید واداواصول
terminal emulation
تقلید ترمینالی
impressionist
تقلید درآور
impressionists
تقلید درآور
take for granted
<idiom>
تقلید از چیزی
mimetic
وابسته به تقلید
mimics
تقلید کردن
mock
تقلید دراوردن
monkey
تقلید دراوردن
monkeys
تقلید دراوردن
emulate
تقلید کردن
emulated
تقلید کردن
mimes
تقلید دراوردن
emulates
تقلید کردن
emulating
<adj.>
<pres-p.>
تقلید کردن
fabricating
تقلید کردن
miming
تقلید دراوردن
fabricates
تقلید کردن
mocked
تقلید دراوردن
mocking
تقلید دراوردن
mocks
تقلید دراوردن
copyrights
حق چاپ و تقلید
simulation
تقلید تمارض
copyright
حق چاپ و تقلید
simulations
تقلید تمارض
copyright
چاپ و تقلید
fabricate
تقلید کردن
fabricated
تقلید کردن
mimed
تقلید دراوردن
burlesque
تقلید و هجوکردن
mimicking
<adj.>
<pres-p.>
تقلید کردن
mimicked
تقلید کردن
mimic
تقلید کردن
mime
تقلید دراوردن
copyrights
چاپ و تقلید
burlesques
تقلید و هجوکردن
mimesis
تقلید هنر از واقعیات
burlesques
تقلید رقص لخت
birdcall
تقلید صدای پرنده
inimitable
غیر قابل تقلید
copycat
<idiom>
تقلید از شخص دیگری
sequacious
اهل تقلید تابع
parodies
تقلید مسخره امیزکردن
adopting the opinion
تقلید در مسائل شرعی
parody
تقلید مسخره امیزکردن
burlesque
تقلید رقص لخت
it is copyright
حق چاپ و تقلید محفوظ است
travesty
تقلید مسخره امیز کردن
travesties
تقلید مسخره امیز کردن
mimed
تقلید نمایش بدون گفتگو
mimes
تقلید نمایش بدون گفتگو
pastiches
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
mime
تقلید نمایش بدون گفتگو
to copyright
حق چاپ و تقلید را محفوظ کردن
to go to school to
یاد گرفتن یا تقلید کردن از
miming
تقلید نمایش بدون گفتگو
pastiche
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
simulates
تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulating
تقلید نشان دادن وانمود کردن
onomatopoeic
به تقلید صدغا درست شده تقلیدی
inimitably
چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
simulate
تقلید نشان دادن وانمود کردن
parody
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
parodies
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
transvestism
تقلید از روش و طرز لباس جنس مخالف
cult
هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
cults
هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
transvestites
کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
transvestite
کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
echolalia
تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
emulation
نرم افزار یا سخت افزاری که از سیستم دیگر تقلید میکند
all right reserved
هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
extracode
توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند
machined
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machines
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
mocking bird
یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
Biomimicry
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
simulation
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulations
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
positive
که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
in circuit emulator
ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
frostwork
نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
plotter
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotters
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
imit ative deception
فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
piracy
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
AI
طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
artificial intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
assumes
تظاهر کردن تقلید کردن
assume
تظاهر کردن تقلید کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com