Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 143 (7 milliseconds)
English
Persian
farce
تقلید لودگی
farces
تقلید لودگی
Other Matches
drollery
لودگی
badinage
لودگی
gag
لودگی
tomfoolery
لودگی
clownery
لودگی
harlepuinade
لودگی
mummery
لودگی
funniment
لودگی
clownishness
لودگی
to play the fool
لودگی کردن
to play the giddy goat
لودگی کردن
droll
لودگی کردن
to wear motley
لودگی کردن
gag
لودگی کردن
buffonery psychosis
روان پریشی لودگی
footle
لودگی یا بازی کردن پایگکوبی
low comedv
کمدای که موضوع ان لودگی ومسخرگی باشد
harlequinade
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
faked
تقلید
fake
تقلید
imitativeness
تقلید
sequacity
تقلید
mimicry
تقلید
mimesis
تقلید
imitations
تقلید
apery
تقلید
infringements
تقلید
infringement
تقلید
emulation
تقلید
imitation
تقلید
fakes
تقلید
hokeypokey
تقلید واداواصول
mimicked
تقلید کردن
mimic
تقلید کردن
mimetism
تقلید حفافتی
mimetism
تقلید استتاری
burlesques
تقلید و هجوکردن
burlesque
تقلید و هجوکردن
mock up
تقلید کردن
imitatively
از روی تقلید
mimicking
<adj.>
<pres-p.>
تقلید کردن
mimics
تقلید کردن
imitativeness
استعداد تقلید
imitability
قابلیت تقلید
imitable
قابل تقلید
stereotyped
تقلید شده
mimesis
تقلید واگیری
exemplary
شایان تقلید
pantomimes
تقلید در اوردن
mimetic
وابسته به تقلید
imitative of
تقلید کننده از
personate
تقلید کردن از
pantomime
تقلید در اوردن
pantomiming
<adj.>
<pres-p.>
تقلید کردن
copyright
چاپ و تقلید
copyrights
چاپ و تقلید
copyrights
حق چاپ و تقلید
mock
تقلید دراوردن
mocked
تقلید دراوردن
mocking
تقلید دراوردن
simulafe
تقلید کردن
simulation
تقلید تمارض
miming
تقلید دراوردن
terminal emulation
تقلید ترمینالی
patterning
تقلید کردن
take for granted
<idiom>
تقلید از چیزی
mocks
تقلید دراوردن
mime
تقلید دراوردن
impressionists
تقلید درآور
mimed
تقلید دراوردن
impressionist
تقلید درآور
mimes
تقلید دراوردن
simulations
تقلید تمارض
copyright
حق چاپ و تقلید
emulated
تقلید کردن
monkeys
تقلید دراوردن
emulates
تقلید کردن
emulating
<adj.>
<pres-p.>
تقلید کردن
emulate
تقلید کردن
fabricated
تقلید کردن
fabricates
تقلید کردن
fabricating
تقلید کردن
fabricate
تقلید کردن
monkey
تقلید دراوردن
inimitable
غیر قابل تقلید
parodies
تقلید مسخره امیزکردن
mimesis
تقلید هنر از واقعیات
parody
تقلید مسخره امیزکردن
burlesque
تقلید رقص لخت
birdcall
تقلید صدای پرنده
sequacious
اهل تقلید تابع
copycat
<idiom>
تقلید از شخص دیگری
adopting the opinion
تقلید در مسائل شرعی
burlesques
تقلید رقص لخت
to go to school to
یاد گرفتن یا تقلید کردن از
to copyright
حق چاپ و تقلید را محفوظ کردن
miming
تقلید نمایش بدون گفتگو
it is copyright
حق چاپ و تقلید محفوظ است
pastiche
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
pastiches
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
mime
تقلید نمایش بدون گفتگو
travesties
تقلید مسخره امیز کردن
mimed
تقلید نمایش بدون گفتگو
mimes
تقلید نمایش بدون گفتگو
travesty
تقلید مسخره امیز کردن
inimitably
چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
onomatopoeic
به تقلید صدغا درست شده تقلیدی
simulate
تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulates
تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulating
تقلید نشان دادن وانمود کردن
transvestism
تقلید از روش و طرز لباس جنس مخالف
parodies
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
parody
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
cults
هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
cult
هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
all right reserved
هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
echolalia
تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
transvestite
کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
transvestites
کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
emulation
نرم افزار یا سخت افزاری که از سیستم دیگر تقلید میکند
extracode
توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند
machine
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machined
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machines
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
mocking bird
یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
Biomimicry
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
simulations
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulation
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
positive
که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
in circuit emulator
ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
frostwork
نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
plotter
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotters
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
imit ative deception
فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
piracy
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
AI
طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
assume
تظاهر کردن تقلید کردن
assumes
تظاهر کردن تقلید کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com