Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
continuous reinforcement
تقویت پیاپی
Other Matches
serials
پیاپی
serial
پیاپی
successive
پیاپی
successions
پیاپی
succession
پیاپی
consecutive
پیاپی
successively
پیاپی پشت سر هم
serial number
شماره پیاپی
vomiturition
استفراغ پیاپی
serializer
پیاپی ساز
biotic succession
پیاپی زیستی
serial access
دستیابی پیاپی
serial correlation
همبستگی پیاپی
serial feeding
خورش پیاپی
consecutive
پیاپی متوالی
serial numbers
شماره پیاپی
serial access memory
حافظه با دستیابی پیاپی
accumulative sampling
نمونه گیری پیاپی
consecutive number of the chart
شماره پیاپی نقشه
burst
گروهی از خطاهای پیاپی .
bursts
گروهی از خطاهای پیاپی .
peppers
فلفلی باضربات پیاپی زدن
peppering
فلفلی باضربات پیاپی زدن
pepper
فلفلی باضربات پیاپی زدن
serializing
نوبتی کردن پیاپی ساختن
continual
آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
quick firer
تفنگی که پیاپی میتواندتیراندازی کند
serialized
نوبتی کردن پیاپی ساختن
meteoric shower
سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
meteor shower
سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
serializes
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialize
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialising
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialised
نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialises
نوبتی کردن پیاپی ساختن
sample size
مدت زمان بین دوالگوی پیاپی
continuous
سیگنال آنالوگ که پیاپی تغییر میکند
Seven solid years.
هفت سال تمام (پیاپی،آز گار )
splicing
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
spliced
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
splice
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
splices
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
alliteration
اغاز چند کلمه پیاپی با یک حرف متشابه الصورت
telephone repeater
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
sprocket wheel
چرخ دندانه دار که سوراخ شده یا پیاپی قرار می گیرد
sprocket
چرخ دندانه دار که سوراخ شده یا پیاپی قرار می گیرد
defragmentation
سازماندهی مجدد فایل ها روی شیاری دیسک سخت به صورت پیاپی
byte
ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
bytes
ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
jabbering
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
carriers
حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carrier
حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
jabber
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabbered
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabbers
سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
optical
شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
perforations
خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها
soaks
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
soak
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
nibbler
ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
sequential
حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
lockout
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
lockouts
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
main
مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
permanent
تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
gained
تقویت
nutrition
تقویت
alimentation
تقویت
reinforce
تقویت
ampilification
تقویت
auxesis
تقویت
gains
تقویت
reinforcements
تقویت ها
boosts
تقویت
boosting
تقویت
revival
تقویت
boosted
تقویت
intensification
تقویت
boost
تقویت
invigoration
تقویت
revivals
تقویت
consolidation
تقویت
reinforcement
تقویت
fortification
تقویت
fortifications
تقویت
abetment
تقویت
reinforces
تقویت
afforcement
تقویت
gain
تقویت
corroboration
تقویت
support
تقویت
furtherance
تقویت
amplification
تقویت
magnification factor
تقویت
over protection
تقویت
strutting
تقویت
strengthening
تقویت
abet
تقویت
time
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
negative reinforcement
تقویت منفی
reenforce
از نو تقویت کردن
transverse bracing
تقویت عرضی
terminal reinforcement
تقویت پایانی
supporting
تقویت پشتیبانی
augmenting
تقویت کردن
booster
تقویت کننده
boosters
تقویت کننده
primary reinforcement
تقویت نخستین
positive reinforcement
تقویت مثبت
bracing
مهاربندی تقویت
regenerator
تقویت کننده
reinforcement of weld
تقویت جوش
reinforcement schedules
برنامههای تقویت
maximum gain
تقویت حداکثر
social reinforcement
تقویت اجتماعی
undergird
تقویت کردن
subsidiaries
تقویت کننده
subsidiary
تقویت کننده
prop
تقویت قائم
propped
تقویت قائم
propping
تقویت قائم
cross stay
تقویت صلیبی
reinforcer
تقویت کننده
reconditioning
تقویت روکش
schedules of reinforcement
برنامههای تقویت
line amplifier
تقویت کننده خط
isotope enrichment
تقویت ایزوتوپ
differential reinforcement
تقویت افتراقی
delayed reinforcement
تقویت درنگیده
voltage amplification
تقویت ولتاژ
critical amplification
تقویت بحرانی
covert reinforcement
تقویت نااشکار
web stiffness
تقویت جان
low frequency compensation
تقویت بسامد کم
partial rienforcement
تقویت سهمی
directive gain
تقویت انتن
frequency compensation
تقویت بسامد
light amplification
تقویت نور
light gain
تقویت نور
interval reinforcement
تقویت فاصلهای
intermittent reinforcement
تقویت ناپیاپی
line repeater
تقویت کننده خط
image intensification
تقویت تصویر
high fidelity amplifier
تقویت کنندههای فا
gas multiplication
تقویت گاز
gas amplification
تقویت گاز
corroborator
تقویت کننده
amplifire
تقویت کننده
amplification factor
ضریب تقویت
alternative reinforcement
تقویت متناوب
verbal reinforcement
تقویت کلامی
mixed reinforcement
تقویت مختلط
accidental reinforcement
تقویت اتفاقی
multiple reinforcement
تقویت چندگانه
armor
تقویت کردن
armouring
میله تقویت
conjunctive reinforcement
تقویت عطفی
concurrent reinforcement
تقویت همزمان
coefficient amplification
ضریب تقویت
chained reinforcement
تقویت زنجیرهای
magnification ratio
ضریب تقویت
bar reinforcement
تقویت میله
magnifier
تقویت کننده
augmentor
تقویت کننده
augmentation
تقویت کردن
multiplication factor
ضریب تقویت
intensifying
تقویت کردن
reinforce
تقویت کردن
rally
تقویت کردن
post-
چوب تقویت
posted
چوب تقویت
posts
چوب تقویت
amplified
تقویت کردن
edify
تقویت کردن
reinforce
تقویت یکانها
intensify
تقویت کردن
intensifies
تقویت کردن
intensified
تقویت کردن
edifies
تقویت کردن
reinforces
تقویت یکانها
reinforces
تقویت کردن
amplifier
تقویت کننده
edified
تقویت کردن
magnifying
تقویت کردن
corroborate
تقویت کردن
amplifiers
تقویت کننده
amplify
تقویت کردن
amplifying
تقویت کردن
corroborated
تقویت کردن
amplifies
تقویت کردن
magnify
تقویت کردن
magnifies
تقویت کردن
corroborating
تقویت کردن
corroborates
تقویت کردن
gain
بهره تقویت
bolstered
تقویت کردن
augmented
تقویت کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com