Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English
Persian
impluse amplifier
تقویت کننده ضربه جریان
Other Matches
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
high frequency current gain
تقویت جریان فرکانس بالا
low frequency current gain
تقویت جریان فرکانس پایین
low level current gain
تقویت جریان در سطح پایین
impluse
ضربه جریان
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
impluse amplitude
دامنه ضربه جریان
impluse sequence
توالی ضربه جریان
impluse correction
تصحیح ضربه جریان
impluse repeater
تکرارکننده ضربه جریان
impluse noise
نویز ضربه جریان
impluse sender
فرستنده ضربه جریان
impluse relay
رله ضربه جریان
impluse period
زمان تناوب ضربه جریان
impluse bandwith
پهنای باند ضربه جریان
impluse sending key
تکمه ارسالی ضربه جریان
impluse recorder
کنتور ثبات ضربه جریان
subsidiary
تقویت کننده
amplifier
تقویت کننده
line repeater
تقویت کننده خط
booster
تقویت کننده
reinforcer
تقویت کننده
magnifier
تقویت کننده
line amplifier
تقویت کننده خط
corroborator
تقویت کننده
augmentor
تقویت کننده
subsidiaries
تقویت کننده
amplifire
تقویت کننده
regenerator
تقویت کننده
boosters
تقویت کننده
amplifiers
تقویت کننده
impluse counter
شمارشگر ضربه جریان کنتور ایمپولز
impluse modulator
اشکارساز ضربه جریان مدولاتور ایمپولز
fringing groove
شیار تقویت کننده
microphone amplifier
تقویت کننده میکروفن
z axis amplifier
تقویت کننده محور "زد"
multiplier
دستگاه تقویت کننده
multiplier
تقویت کننده ولتسنج
differential amplifier
تقویت کننده تفاضلی
main amplifier
تقویت کننده اصلی
magnifier
تقویت کننده نور
magnetoresistive amplifier
تقویت کننده مغناطیسی
energizer
تقویت کننده ترمز
magnetic amplifier
تقویت کننده مغناطیسی
feedback amplifier
تقویت کننده فیدبک
operational amplifier
تقویت کننده محاسباتی
sounder resonator
تقویت کننده صدا
transistors
تقویت کننده کریستالی
amplifire tube
لامپ تقویت کننده
tube amplifier
تقویت کننده لامپی
audio amplifier
تقویت کننده صوتی
amplifying valve
لامپ تقویت کننده
telephone repeater
تقویت کننده تلفن
terminal repeater
تقویت کننده نهایی
repeater station
مرکز تقویت کننده
relay amplifier
تقویت کننده امدادی
secondary reinforcer
تقویت کننده ثانوی
sense amplifier
تقویت کننده حسی
pulse amplifier
تقویت کننده پالس
operational amplifier
تقویت کننده عملیاتی
output amplifier
تقویت کننده خروجی
voltage amplifier
تقویت کننده ولتاژ
video amplifier
تقویت کننده تصویری
transistor
تقویت کننده کریستالی
power amplifier
تقویت کننده قدرت
preamplifier
پیش تقویت کننده
primary reinforcer
تقویت کننده نخستین
reinforcing stimulus
محرک تقویت کننده
intermediate amplifier
تقویت کننده میانی
hydraulic booster unit
تقویت کننده هیدرولیکی
image intensifier tube
تقویت کننده تصویر
input amplifier
تقویت کننده اولیه
input amplifier
تقویت کننده ورودی
intermediate repeater
تقویت کننده میانی
light amplifier
تقویت کننده ی نور
generalized reinforcer
تقویت کننده تعمیم یافته
telephone amplifying tube
لامپ تقویت کننده تلفن
reinforcing
نیروی تقویتی تقویت کننده
telephone repeater valve
لامپ تقویت کننده تلفنی
intermediate frequency amplifier
تقویت کننده فرکانس میانی
push pull amplifier
تقویت کننده پوش- پول
x axis amplifier
تقویت کننده محور ایکس
y axis amplifier
تقویت کننده محور ایگرگ
magnetic amplifier
تقویت کننده مغناطیسی ترانسدورکتور
low frequency amplifier
تقویت کننده فرکانس پایین
multi stage amplifier
تقویت کننده چند طبقه
multiple amplifier
تقویت کننده چند طبقه
backlogs
ستون فقرات تقویت کننده
backlog
ستون فقرات تقویت کننده
sound volume amplifier
تقویت کننده شدت صوت
frequency selective amplifier
تقویت کننده سلکتیو فرکانس
low pass amplifier
تقویت کننده پایین گذر
high frequency amplifier
تقویت کننده فرکانس بالا
intensity amplifier
تقویت کننده شدت روشنایی
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
zymosthenic
تقویت کننده قدرت انزیم یادیاستاز
corroborative
تایید کننده- موید- تقویت امیز
cascade image intensifier
تقویت کننده روشنی عکس یاشفافیت ان
y amplifier
تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
lat machine
دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
x amplifier
تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
high fidelity amplifier
امپلی فایرهای فا تقویت کننده باکیفیت عالی
stereophonic
دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
video amplifier
دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
finisher
ضربه اخر کامل کننده
anti tear strips
باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
interchange current
جریان متعادل کننده
heating current
جریان گرم کننده
current limiter
محدود کننده جریان
baffling
منحرف کننده جریان سیال
baffles
منحرف کننده جریان سیال
current breaker
کلید قطع کننده جریان
impluse circuit breaker
کلید قطع کننده جریان
baffle
منحرف کننده جریان سیال
baffled
منحرف کننده جریان سیال
collecting ring
حلقه جمع کننده جریان
grid current tester
ازمایش کننده جریان شبکه
maximum current circuit breaker
کلید قطع کننده جریان حداکثر
magnetic hysteresis angle
زاویه فاز جریان تحریک کننده
embolus
جسم مسدود کننده جریان خون
inlet guide vane
تیغههای خنک کننده جریان ورودی
input preamplifier
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
colminator
تقویت کننده نور انتقال دهنده نور
invisible
مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
transponder
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
surges
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
telephone repeater
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
placekick
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
gain
تقویت
gained
تقویت
auxesis
تقویت
reinforcements
تقویت ها
ampilification
تقویت
consolidation
تقویت
abet
تقویت
revivals
تقویت
fortifications
تقویت
nutrition
تقویت
revival
تقویت
intensification
تقویت
magnification factor
تقویت
fortification
تقویت
boost
تقویت
reinforces
تقویت
abetment
تقویت
support
تقویت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com