Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 163 (2 milliseconds)
English
Persian
address calendar
تقویم نجومی
almanach
تقویم نجومی
ephemeris
تقویم نجومی
ephermeris
تقویم نجومی
Search result with all words
almanac
تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacks
تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacs
تقویم سالیانه تقویم نجومی
Other Matches
gregorian calendar
تقویم یا گاهنامه گریگوری تقویم مسیحی
celestial precomputation
محاسبات پیش بینی شده نجومی محاسبات نجومی
equation of time
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
azimuth circle
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
astronomical
نجومی
astronomic
نجومی
astrologic
نجومی
celestial
نجومی
celestial sphere
کره نجومی
azimuth
سمت نجومی
ephemeris time
زمان نجومی
year
سال نجومی
celestial navigation
ناوبری نجومی
celestial horizon
افق نجومی
planetary
ستارهای نجومی
astro altitude
ارتفاع نجومی
astronomic observation
دیدبانی نجومی
equinox
استوای نجومی
astronomical constants
ثابتهای نجومی
astronomical triangle
مثلث نجومی
astronomical unit
واحد نجومی
celestial equator
استوای نجومی
first light
افق نجومی
sidereal time
وقت نجومی
radio telescope
رادیوی نجومی
sidereal time
زمان نجومی
telescopes
دوربین نجومی
radio telescopes
رادیوی نجومی
astro
نجومی فلکی
sidereal day
روز نجومی
sidereal angle
زاویه نجومی
siderial day
روز نجومی
sidreal year
سال نجومی
telescope
دوربین نجومی
astrophysics
فیزیک نجومی
telescopic
وابسته بدوربین نجومی
astro tracker
تعقیب کننده نجومی
astro compass
قطب نمای نجومی
sidereal period
دوره تناوب نجومی
astrophysicist
متخصص فیزیک نجومی
astronomic station
ایستگاه دیدبانی نجومی
siderial
وابسته به ثوابت نجومی
greenwich sidereal time
زمان نجومی گرینویچ
equinoctial
مربوط به استوای نجومی
gyro compass
قطب نمای نجومی
sidereal
وابسته به ثوابت نجومی
sidereal hour angle
زاویه ساعتی نجومی
astrophysics
فیزیک نجومی استروفیزیک
reticle
شبکه دوربین نجومی
astrophysical
منسوب به فیزیک نجومی
astronomical twilight
شفق و فلق نجومی
astronomical twilight
تاریک وروشن نجومی
calendars
تقویم
valuation
تقویم
calender
تقویم
rating
تقویم
calendar
تقویم
appraisals
تقویم
appraisal
تقویم
desktop
تقویم
ratings
تقویم
valuations
تقویم
evaluations
تقویم
evaluation
تقویم
azimuth
گرای نجومی راس القدم
azimuth angle
زاویه گرای نجومی هواپیما
astro tracker
وسیله ناوبری خودکار نجومی
telescopist
متخصص استعمال دوربینهای نجومی
sigil
علامت نجومی علائم رمزی
gyro angle
زاویه ژیروسکوپی سمت نجومی
assessed
تقویم کردن
estimate
تخمین تقویم
estimated
تخمین تقویم
assesses
تقویم کردن
estimates
تخمین تقویم
julain date
تقویم ژولین
evaluates
تقویم کردن
assessing
تقویم کردن
apprise
تقویم کردن
apprises
تقویم کردن
evaluating
تقویم کردن
evaluated
تقویم کردن
apprising
تقویم کردن
evaluate
تقویم کردن
information processing
تقویم اخبار
estimating
تخمین تقویم
air almanac
تقویم هوانوردی
calendars
تقویم ورزشی
value
تقویم کردن
assess
تقویم کردن
calendar
تقویم ورزشی
valuing
تقویم کردن
appraiser
تقویم کننده
values
تقویم کردن
appraisable
قابل تقویم
assessments
تقویم براورد
assessment
تقویم براورد
predominated
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominating
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominates
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominate
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
kalendar
تقویم گاه نما
misvalue
اشتباها تقویم کردن
clock calendar board
تخته ساعت / تقویم
misestimate
بناحق تقویم کردن
estimations
پیش بینی تقویم
appraisement
تقویم و ارزیابی مال
estimation
پیش بینی تقویم
assessable
قابل ارزیابی یا تقویم
appraisals
تقویم ارزیابی کردن
anno hegirae
مطابق تقویم هجری
appraisal
تقویم ارزیابی کردن
gyroscope
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
gyroscopes
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
ephermeris
جدول نجومی دفتریادداشت روزانه حشره یکروزه
the house was highly rated
خانه رازیاد تقویم کردند
rateable
مشمول مالیات قابل تقویم
ratable
قابل تقویم مشمول مالیات
ratable
مشمول مالیات قابل تقویم
September
نهمین ماه تقویم مسیحی
appraise
تقویم کردن تخمین زدن
appraising
تقویم کردن تخمین زدن
appraised
تقویم کردن تخمین زدن
evaluation
ارزیابی کردن تقویم اخبار
evaluations
ارزیابی کردن تقویم اخبار
appraises
تقویم کردن تخمین زدن
autumnal equinox
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
undervaluation
تقویم یاارزیابی کمتر ازمیزان واقعی
assessment
تقویم ارزیابی به منظور تعیین مالیات
assessments
تقویم ارزیابی به منظور تعیین مالیات
Persian
[Iranian ]
calendar
گاه شماری ایرانی
[تقویم فارسی]
appraise
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
synthesis
استنتاج تفسیر و تقویم اخبار در کسب اطلاعات
appraises
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraising
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraised
تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
syntheses
استنتاج تفسیر و تقویم اخبار در کسب اطلاعات
sidekick
تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
sidekicks
تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
personal
امکان نرم افزاری که تاریخ روزانه کاربر را مدیریت و ذخیره میکند مثل تقویم
entry
نقط های در زمان که یک برنامه یا کار یادسته اجرا میشود توسط تقویم سیستم عامل
Schedule+
برنامه نرم افزاری که حاوی اصول مدیریت اطلاعات شخصی از قبیل تقویم روزانه است
stellar guidance
سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
azimuth deviation
اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
workgroup
برنامهای که طوری طراحی شده که چندین کاربر استفاده کنند تا کارایی بالا رود. مثل تقویم یا زمان بند
celestial guidance
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
evaluated
تقویم کردن قیمت کردن
evaluate
تقویم کردن قیمت کردن
evaluates
تقویم کردن قیمت کردن
process
تقویم کردن تولید کردن
evaluating
تقویم کردن قیمت کردن
calender year
سال کامل تقویم یک سال
processes
تقویم کردن تولید کردن
action agent
مسئول اقدام در مورد هدفها مسئول تقویم و تفسیر هدفها
gyro repeater
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
gyro pilot
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com