Total search result: 202 (16 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
touchdown |
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما |
touchdowns |
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما |
|
|
Other Matches |
|
goldie |
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین |
clear way |
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین |
go around mode |
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما |
split lean |
پا باز نشسته و تماس سینه ژیمناست با زمین |
approach end |
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما |
landing gear |
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند |
altitude sickness |
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما |
barometric leveling |
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما |
aircraft scrambling |
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف |
aircraft arresting barrier |
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما |
aft |
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما |
air mileage indicator |
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما |
plane director |
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما |
power dive |
شیرجه رفتن هواپیما |
spoiler |
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود |
wave off |
به زمین ساییده شدن هواپیما |
space charter |
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما |
screwpropeller |
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما |
ceilings |
ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین |
ground fire |
تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما |
ceiling |
ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین |
pitches |
بالاو پایین رفتن هواپیما یا قایق |
pitch |
بالاو پایین رفتن هواپیما یا قایق |
coordinated turn |
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند |
terrain avoidance |
ممانعت خودکار هواپیما ازنزدیک شدن به زمین |
departure end |
نقطه شروع کنده شدن هواپیما از زمین |
chutes |
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین |
chute |
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین |
bow line |
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین |
pickup field |
زمین باز بدون مانعی که هواپیما میتواند در ان فروداید |
compass rose |
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود |
moment |
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما |
moments |
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما |
lift-off |
جدا شدن یک هواپیما یا هررسانگر دیگر از زمین یا ازرسانگر مادر |
holding point |
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار |
true track |
تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین |
transition altitude |
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز |
roll in point |
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما |
arresting gear |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
azimuth indicator |
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما |
aprons |
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما |
apron |
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما |
aircraft cross servicing |
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما |
troop space |
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما |
ground speed |
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین |
descentheight |
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما |
altitude height |
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا |
command speed |
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما |
aircraft block speed |
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی |
flight control |
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما |
apparent altitude |
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما |
point of no return |
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما |
plan range |
در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است |
touch judge |
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین |
absolute altimeter |
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد |
ramp |
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما |
ramps |
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما |
nap of the earth |
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال |
elevation tracking |
دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن |
altitude azimuth |
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما |
azimuth guidance |
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما |
contour flying |
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال |
air transportable sonar |
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی |
contour flight |
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین |
ground |
تماس دادن توپ با زمین |
aeroplanes |
هواپیما |
anti-aircraft |
ضد هواپیما |
aeroplane |
هواپیما |
aircraft |
هواپیما |
airplane |
هواپیما |
planing |
هواپیما |
flight |
هواپیما |
airplain |
هواپیما |
planed |
هواپیما |
air craft |
هواپیما |
planes |
هواپیما |
airplanes |
هواپیما |
air plane |
هواپیما |
plane |
هواپیما |
flying machine |
هواپیما |
tailplane |
دم هواپیما |
one aircraft was shot down |
یک هواپیما |
escadrille |
6 هواپیما |
ground stroke |
ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین |
crawls |
سینه مال رفتن |
crawling |
سینه خیز رفتن |
crawled |
سینه مال رفتن |
crawl |
سینه مال رفتن |
aircraft log book |
بایگانیها هواپیما |
crew member |
خدمه هواپیما |
aircraft inspection |
بازرسی هواپیما |
captain |
فرمانده هواپیما |
leading line |
خط هدایت هواپیما |
aircraft structure |
ساختمان هواپیما |
captained |
فرمانده هواپیما |
air hostess |
مهماندار هواپیما |
loads |
بارمهمات هواپیما |
aircraft records |
اسناد هواپیما |
aircraft repair |
تعمیر هواپیما |
plane |
صاف هواپیما |
aircraft specification |
خصوصیات هواپیما |
aircraft arrestment |
مهارکردن هواپیما |
planed |
صاف هواپیما |
hijackings |
هواپیما ربائی |
planes |
صاف هواپیما |
hangar |
اشیانه هواپیما |
load |
بارمهمات هواپیما |
aircraft engine |
موتور هواپیما |
hangars |
اشیانه هواپیما |
aeromechanic |
مکانیک هواپیما |
crew |
خدمه هواپیما |
crews |
خدمه هواپیما |
crewed |
خدمه هواپیما |
planing |
صاف هواپیما |
hijacking |
هواپیما ربائی |
port |
فرودگاه هواپیما |
captaining |
فرمانده هواپیما |
captains |
فرمانده هواپیما |
aircraft gun laying |
رادار هواپیما |
aerocommander |
نوعی هواپیما |
agl |
رادار هواپیما |
aerodrome |
فرودگاه هواپیما |
altitude |
ارتفاع هواپیما |
altitudes |
ارتفاع هواپیما |
crewing |
خدمه هواپیما |
propeller |
ملخ هواپیما |
aerodromes |
فرودگاه هواپیما |
roll out |
سر خوردن هواپیما |
bail out |
پریدن از هواپیما |
ground crew |
کارکنان هواپیما |
flaps |
باله هواپیما |
airframe |
شاسی هواپیما |
airframe |
اسکلت هواپیما |
screws |
ملخ هواپیما |
screw |
ملخ هواپیما |
airframe |
بدنهء هواپیما |
landings |
نشستن هواپیما |
fuselage |
بدنه هواپیما |
fuselage |
دماغه هواپیما |
fuselages |
بدنه هواپیما |
axes of an airplane |
محورهای هواپیما |
airframe |
بدنه هواپیما |
avgas |
بنزین هواپیما |
flight manifest |
بارنامه هواپیما |
aviation fuel |
سوخت هواپیما |
aviation gasoline |
بنزین هواپیما |
avigation |
فن هدایت هواپیما |
arresting sheave |
پل مهار هواپیما |
axial of an aircraft |
محور هواپیما |
airmen |
خدمه هواپیما |
airman |
خدمه هواپیما |
hijacker |
هواپیما ربا |
hijackers |
هواپیما ربا |
rudder bar |
فرمان هواپیما |
albatrose |
یک نوع هواپیما |
airscrew |
ملخ هواپیما |
fuselages |
دماغه هواپیما |
flapped |
باله هواپیما |
landing |
فرودگاه هواپیما |
path of flight |
مسیر هواپیما |
invention of the aeroplane |
اختراع هواپیما |
landings |
فرودگاه هواپیما |
landing |
نشستن هواپیما |
flap |
باله هواپیما |
first down |
اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس |
punt |
توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن |
full toss |
پرتاب به سوی میله بدون تماس با زمین |
full pitch |
پرتاب به سوی میله بدون تماس با زمین |
punted |
توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن |
punts |
توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن |
aircraft rigging |
تنظیم نهایی هواپیما |
vectors |
مسیر ناوبری هواپیما |
approach chart |
نقشه تقرب هواپیما |
runs |
یک راه عکسبرداری هواپیما |
approach time |
زمان تقرب هواپیما |
average heading |
جهت متوسط هواپیما |
rotary wing aircraft |
هواپیما با بال گردنده |
ships |
کشتی هوایی هواپیما |
caravelle |
نوعی کشتی یا هواپیما |
run way |
محوطه دویدن هواپیما |
angle of approach |
زاویه تقرب هواپیما |
angle of approach |
زاویه فرود هواپیما |
vector |
مسیر ناوبری هواپیما |
ship |
کشتی هوایی هواپیما |
sheave |
ریل راهنمای هواپیما |
rudders |
سکان عقب هواپیما |
run |
یک راه عکسبرداری هواپیما |
attitude control |
کنترل وضعیت هواپیما |
tail wind |
بادوزان درعقب هواپیما |
aviation structural mechanic |
مکانیک بدنه هواپیما |
tail block |
قلاب عقب هواپیما |
stato scope |
ارتفاع سنج هواپیما |
rudders |
باله عقب هواپیما |
air speed indicator |
سرعت نمای هواپیما |
aircraft vectoring |
کنترل سمتی هواپیما |
machmeter |
سرعت سنج هواپیما |
sling load |
بار اویزان از هواپیما |
rudder |
سکان عقب هواپیما |
time of flight |
زمان پرواز هواپیما |
tie down |
مهار هواپیما یا کشتی |