English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
English Persian
totality تمامیت مجموع
Other Matches
residual sum of squares مجموع مجذورات انحرافات مجموع مربعات انحرافات مجموع مجذورات باقیمانده ها
entireness تمامیت
wholeness تمامیت
entirety تمامیت
entirenss تمامیت
perfectness تمامیت
absoluteness تمامیت
integrality تمامیت
totality تمامیت
integrity تمامیت
thoroughness تمامیت
throroughness تمامیت
completeness تمامیت
terterritorial integrity تمامیت ارضی
territorial integrity تمامیت ارضی
integeration تمامیت همبستگی
integrity راستی تمامیت
data integrety تمامیت داده ها
regression sum of squares مجموع مجذورات رگرسیون مجموع مربعات رگرسیون
sum of squares of regression مجموع مربعات رگرسیون مجموع مجذورات رگرسیون
sums مجموع
sum مجموع
sum total مجموع
amount مجموع
over all مجموع
ensembles مجموع
ensemble مجموع
lumps مجموع
lumped مجموع
lump مجموع
summation مجموع
totaling مجموع
total مجموع
totaled مجموع
totalled مجموع
totalling مجموع
totals مجموع
modulo two sum مجموع به پیمانه دو
triads مجموع سه چیز
iambus وتد مجموع
sideways sum مجموع جانبی
rootage مجموع ریشه ها
anecdotage مجموع حکایات
altogether همگی مجموع
iamb وتد مجموع
check sum مجموع مقابلهای
checksum مجموع مقابلهای
pentachord مجموع پنج نت
logic sum مجموع منطقی
totyality جمع مجموع
tercet مجموع سه چیز
summation مجموع یابی
summated ratings مجموع درجه ها
triad مجموع سه چیز
sum of squares مجموع مجذورات
sum of squares مجموع مربعات
sum of products مجموع حاصلضرب
aggregates مجموع جمع کردن
total search result مجموع نتیجه جستجو
sum of the terms of an infinite sequence مجموع یک دنباله [ریاضی]
series مجموع یک دنباله [ریاضی]
aggregate مجموع جمع کردن
mass diagram منحنی مجموع بدهها
vocabularies مجموع لغات یک زبان
vocabulary مجموع لغات یک زبان
sum of squares of residual مجموع مربعات باقیمانده
imbic دارای وتد مجموع
sewerage مجموع مجرای فاضلاب
alpine combined مجموع مسابقههای الپاین
totes جمع کردن مجموع
bureaucracy مجموع گماشتگان دولتی
baronage مجموع بارونها و نجبا
cordage مجموع طنابهای کشتی
toting جمع کردن مجموع
bureaucracies مجموع گماشتگان دولتی
toted جمع کردن مجموع
fore and aftring مجموع بادبانهای کشتی
tote جمع کردن مجموع
iambic وابسته به وتد مجموع
total deformation مجموع تمام تغییر شکلها
geared مجموع چرخهای دنده دار
gear مجموع چرخهای دنده دار
two person zero sum game بازی دو نفره با مجموع صفر
sewarage زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
gears مجموع چرخهای دنده دار
rigging مجموع طناب و بادبانهای کشتی
nordic combined مجموع مسابقات اسکی نوردیک
matmen مجموع کشتی گیران و داوران
armed forces مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
ballot رای مخفی مجموع اراء نوشته
balloted رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballots رای مخفی مجموع اراء نوشته
pinning combination مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
charactristic velocity مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
additions عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
addition عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
stroke play مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
ice time مجموع مدت بازی بازیگر دریک مسابقه یا در یک فصل
assoil اصل تغییر نکردنی مجموع یا حاصل ضرب بخشیدن
shook : مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
handing بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
hand بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
euler theorem در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
virtual mass مجموع جرم واقعی و جرم فاهری
id مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
library برنامه دان مجموع برنامه ها
batches دسته کردن مجموع کردن
batch دسته کردن مجموع کردن
libraries برنامه دان مجموع برنامه ها
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com