English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
string walking تمرین تیراندازی با تیر وکمان
Other Matches
power form تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
step through method تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
toxophily علم تیراندازی باتیر وکمان
target round یک دور تیراندازی با تیر وکمان
dry sum تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
gunning تمرین تیراندازی
national round مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
skeet انداختن تمرین تیراندازی
firing position موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
sagittal شبیه سهم یاتیر وکمان
rifle clasp نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range برد تیراندازی مسافت تیراندازی
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
emergency drill تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
live fire تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
men's national round مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
shelling report گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
musketry تیراندازی
pops تیراندازی
popped تیراندازی
pop تیراندازی
gunning تیراندازی
shootings تیراندازی
gunnery تیراندازی
archery تیراندازی
shooting تیراندازی
fire تیراندازی کردن
fired تیراندازی کردن
firing table جدول تیراندازی
fires تیراندازی کردن
methode of fire روش تیراندازی
handbow کمان تیراندازی
dry sum مشق تیراندازی
horseback archery تیراندازی سواره
firing line خط شروع تیراندازی
automatic fire تیراندازی خودکار
gun تیراندازی کردن
combat firing تیراندازی جنگی
gunnery قوانین تیراندازی
conduct of fire اجرای تیراندازی
conduct of fire هدایت تیراندازی
delivery error اشتباه در تیراندازی
live تیراندازی جنگی
lived تیراندازی جنگی
field archery تیراندازی صحرایی
fire trench سنگر تیراندازی
fire bay دهلیز تیراندازی
fire power قدرت تیراندازی
firing area منطقه تیراندازی
guns تیراندازی کردن
offhand تیراندازی ایستاده
scheme of fire طرح تیراندازی
shoots تیراندازی کردن
the butts میدان تیراندازی
verification fire تیراندازی ازمایشی
riflery تیراندازی تفنگداری
ready position حاضربه تیراندازی
order of fire روش تیراندازی
school shooting تیراندازی در مدرسه
shoot تیراندازی کردن
shots تیراندازی شده تیرخورده
shot گلوله تیراندازی شده
absolute error اشتباه مطلق تیراندازی
shot تیراندازی شده تیرخورده
archery تیراندازی با تیر و کمان
shot تیراندازی تیرانداز ماهر
recoils دفع ضربت تیراندازی
recoiling دفع ضربت تیراندازی
recoiled دفع ضربت تیراندازی
recoil دفع ضربت تیراندازی
shooting gallery میدان تیراندازی تمرینی
shooting galleries میدان تیراندازی تمرینی
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
shots گلوله تیراندازی شده
shots تیراندازی تیرانداز ماهر
range firing تیراندازی در میدان تیر
firing battery اتشبار تیراندازی کننده
firing data عناصر مربوط به تیراندازی
firing line خط تیراندازی مدار اتش
shootoff مسابقه اضافی تیراندازی
set up اماده تیراندازی کردن
gun fire توپ بامدادیاشام تیراندازی
passive دفاع بدون تیراندازی
passives دفاع بدون تیراندازی
main fire سیستم تیراندازی اصلی
methode of fire روش اجرای تیراندازی
qualification badge نشان مهارت در تیراندازی
squatting position وضعیت چمباتمه در تیراندازی
squeeze off تیراندازی با فشار ماشه
range correction تصحیح برد تیراندازی
open fire شروع به تیراندازی کردن
pit detail کمک مربی تیراندازی
dwell at به تیراندازی ادامه دادن
trap shoot تیراندازی به هدفهای متحرک
expert badge نشان مهارت در تیراندازی
time fire تیراندازی با گلوله زمانی
field arrow تیرهای تیراندازی صحرایی
field round یک دور تیراندازی صحرایی
field roving course مسابقه تیراندازی جنگلی
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
actions تمرین
drilling تمرین
work out تمرین
ure تمرین
action تمرین
drilled تمرین
trains تمرین
drills تمرین
rehearsal تمرین
exercises تمرین
rehearsals تمرین
exercise تمرین
trained تمرین
practice تمرین
train تمرین
drill تمرین
uses تمرین
use تمرین
exercised تمرین
power head نوک نیزه تیراندازی به ماهی
plane of fire سطح مبنای مسیر تیراندازی
x ring دایره مرکزی هدف تیراندازی
gun shy کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
string یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
wingshooting تیراندازی به پرنده در حال پرواز
firing mechanism چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
skeet gun تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
repeat range با همین مسافت تیراندازی کنید
shooting position حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
air and naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
port حمل کردن مزغل تیراندازی
plinking تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
target rifle تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
point bland تیراندازی بدون نشانه روی
sector of fire قطاع اتش منطقه تیراندازی
natural form وضع بدن هنگام تیراندازی
exercised تمرین دادن
rehearsal تمرین از بر خواندن
dry run تمرین جنگی
combatdrill تمرین رزمی
exercisable قابل تمرین
rehearsals تمرین از بر خواندن
rehearsals تمرین نمایش
training distance مسافت تمرین
exercise code word رمز تمرین
fartlek تمرین دو استقامت
training time زمان تمرین
field exercise تمرین رزمی
exercize تمرین تکلیف
exercise term اسم تمرین
exercise تمرین دادن
field exercise تمرین صحرایی
rehearsal تمرین نمایش
mobilization exercise تمرین بسیج
rehearser تمرین کننده
drilled تمرین کردن
negative practice تمرین منفی
drill تمرین مته
overtrain تمرین بیش از حد
physical exercise تمرین بدنی
physical exercise تمرین ورزشی
drill تمرین کردن
practice effect اثر تمرین
practice period دوره تمرین
drilled تمرین مته
pratique تمرین عملی
drills تمرین مته
fore exercise تمرین مقدماتی
formal exercise تمرین صوری
gymnastical تمرین زورخانهای
drills تمرین کردن
service practice تمرین اموزشی
exercises تمرین دادن
maneuver تمرین نظامی
mass practice تمرین فشرده
massed practice تمرین بی وقفه
practice teaching تمرین معلمی
combat exercise تمرین رزمی
practice ورزش تمرین
training تعلیم و تمرین
experience تمرین دادن
experiences تمرین دادن
experiencing تمرین دادن
joint exercise تمرین مشترک
drilling تمرین نظامی
staging تمرین اب خاکی
staging تمرین کردن
work out <idiom> تمرین کردن
workouts تمرین شدید
mules اتومبیل تمرین
mule اتومبیل تمرین
practicing ورزش تمرین
practise ورزش تمرین
practises ورزش تمرین
practising ورزش تمرین
woodshed تمرین کردن
woodsheds تمرین کردن
practice تمرین کردن
evolution تمرین عالی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com