Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
joint exercise
تمرین مشترک
Search result with all words
joint exercise
تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
Other Matches
dry sum
تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
common divisor
مقسوم علیه مشترک بخشیاب مشترک
joint venture
سرمایه گذاری مشترک تجارت مشترک
joint
نیروهای مشترک عملیات مشترک
subscribers
مشترک روزنامه وغیره مشترک
subscriber
مشترک روزنامه وغیره مشترک
emergency drill
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
cooperative scorer
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
train
تمرین
rehearsal
تمرین
ure
تمرین
drilling
تمرین
trained
تمرین
drill
تمرین
drilled
تمرین
actions
تمرین
action
تمرین
drills
تمرین
trains
تمرین
exercises
تمرین
exercise
تمرین
rehearsals
تمرین
work out
تمرین
practice
تمرین
uses
تمرین
use
تمرین
exercised
تمرین
workouts
تمرین شدید
work out
<idiom>
تمرین کردن
pratique
تمرین عملی
rehearser
تمرین کننده
workout
تمرین شدید
try-outs
تمرین نهایی
warm down
تمرین سبک
field exercise
تمرین رزمی
unspaced practice
تمرین بی فاصله
training time
زمان تمرین
training distance
مسافت تمرین
woodshed
تمرین کردن
evolution
تمرین عالی
service practice
تمرین اموزشی
wind sprint
تمرین دو سریع
work out
تمرین امادگی
workshop practice
تمرین کارگاهی
try-out
تمرین نهایی
practice teaching
تمرین معلمی
dry run
تمرین جنگی
circuit training
تمرین دایرهای
behavior rehearsal
تمرین رفتار
battle drill
تمرین رزم
maneuver
تمرین نظامی
mass practice
تمرین فشرده
massed practice
تمرین بی وقفه
mobilization exercise
تمرین بسیج
drilling
تمرین نظامی
combat exercise
تمرین رزمی
combatdrill
تمرین رزمی
gymnastical
تمرین زورخانهای
exercisable
قابل تمرین
exercise code word
رمز تمرین
exercise term
اسم تمرین
exercize
تمرین تکلیف
fartlek
تمرین دو استقامت
field exercise
تمرین صحرایی
fore exercise
تمرین مقدماتی
formal exercise
تمرین صوری
gunning
تمرین تیراندازی
experiencing
تمرین دادن
rehearse
تمرین کردن
woodsheds
تمرین کردن
physical exercise
تمرین ورزشی
practising
ورزش تمرین
practises
ورزش تمرین
practise
ورزش تمرین
practicing
ورزش تمرین
practice effect
اثر تمرین
rehearsed
تمرین کردن
rehearses
تمرین کردن
rehearsing
تمرین کردن
experiences
تمرین دادن
experience
تمرین دادن
negative practice
تمرین منفی
training
تعلیم و تمرین
mules
اتومبیل تمرین
mule
اتومبیل تمرین
overtrain
تمرین بیش از حد
physical exercise
تمرین بدنی
practice period
دوره تمرین
staging
تمرین اب خاکی
staging
تمرین کردن
practice
تمرین کردن
practice
ورزش تمرین
rehearsal
تمرین نمایش
rehearsal
تمرین از بر خواندن
drill
تمرین کردن
drilled
تمرین مته
drills
تمرین کردن
drilled
تمرین کردن
exercised
تمرین دادن
drill
تمرین مته
drills
تمرین مته
exercise
تمرین دادن
rehearsals
تمرین نمایش
rehearsals
تمرین از بر خواندن
exercises
تمرین دادن
exercised
ورزش تمرین کردن
exercise
ورزش تمرین کردن
live exercise
تمرین با تیر جنگی
practicing
ممارست تمرین کردن
fire drill
تمرین اطفاء حریق
fire drills
تمرین اطفاء حریق
backboard
دیوار تمرین تنیس
speedbag
گلابی تمرین بوکس
command post exercise
تمرین پاسگاه فرماندهی
map exercise
تمرین روی نقشه
practise
ممارست تمرین کردن
practises
ممارست تمرین کردن
multiple drill
تمرین چندکاره یا مختلط
big bag
کیسه شن تمرین بوکس
heavy bag
کیسه شن تمرین بوکس
drilling
تمرین نظامی کردن
multiple drill
تمرین چند یکانی
mobilization exercise
تمرین بسیج نیروها
moom poolgi
تمرین کردن تکواندو
exercises
ورزش تمرین کردن
head gear
کلاه تمرین بوکس
live exercise
تمرین رزمی حقیقی
combat firing
تمرین تیراندازی رزمی
mass practice
تمرین بدون استراحت
practising
ممارست تمرین کردن
punch ball
گلابی تمرین بوکس
headharness
کلاه تمرین بوکس
punching bags
کیسه شن تمرین بوکس
limber
تمرین نرمش کردن
drill marching
تمرین پیاده روی
gyms
محل تمرین بوکس
gym
محل تمرین بوکس
work out
برنامه یک جلسه تمرین
rehearsals
تمرین کردن عملیات
triceps extension
تمرین تقویت ماهیچه سه سر
weight program
تمرین وزنه برداری
rehearsal
تمرین کردن عملیات
toss ball against a wall
تمرین ابشار با دیوار
punching bag
کیسه شن تمرین بوکس
dojang
سالن تمرین تکواندو
practice
ممارست تمرین کردن
sand bag
سستی عمدی در تمرین
shadow ball
تمرین گوی اندازی
skeet
انداختن تمرین تیراندازی
controlled exercise
تمرین کنترل شده
directed exercise
تمرین هدایت شده
headguard
کلاه تمرین بوکس
distributed practice
تمرین فاصله دار
flash card
ورقه تمرین بصری
commonality
مشترک
common
مشترک
joint
مشترک
party line
خط مشترک
party lines
خط مشترک
subscribers
مشترک
subscriber
مشترک
commonalities
مشترک
commoners
مشترک
sensed
حس مشترک
common user
مشترک
subscriber's line
خط مشترک
senses
حس مشترک
conjoint
مشترک
held in common
مشترک
participant
مشترک
participants
مشترک
intercommon
حق مشترک
commonest
مشترک
sense
حس مشترک
batting practice
تمرین ضربه زدن به توپ
drillmaster
فرمانده تمرین نظامی سردسته
combatdrill
تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
cavalletto
تیر پرش در تمرین با اسب
interval trailing
تمرین استقامت و اماده سازی
grinders
میدان مشق و تمرین صف جمع
practice ammunition
مهمات مخصوص تمرین هدف
net
محوطه تمرین محصوربا تور
triangle exercise
تمرین مثلث گیری درتیراندازی
nets
محوطه تمرین محصوربا تور
string walking
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
singlestick
چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
road work
دویدن جادهای در تمرین بوکس
nett
محوطه تمرین محصوربا تور
grinder
میدان مشق و تمرین صف جمع
halvers
نیمه مشترک
cooperation
کار مشترک
cooperative work
کار مشترک
joint declaration
بیانیه مشترک
joint command
یکان مشترک
insurance certificate
بیمه مشترک
intercommunion
ارتباط مشترک
collaboration
کار مشترک
intercommunion
اقدام مشترک
subscriber's cable
کابل مشترک
co-operation
همکاری مشترک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com