Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
emergency drill	تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
Other Matches
disaster control	روش مقابله با سوانح و بلایا
dry sum	تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
checks	مقابله کردن مقابله
checked	مقابله کردن مقابله
check	مقابله کردن مقابله
acts of God	قوه جابره حوادث غیرمترقبه
act of God	قوه جابره حوادث غیرمترقبه
counterview	مقابله
checked	مقابله
check	مقابله
echo check	مقابله
confrontation	مقابله
checking	مقابله
confrontations	مقابله
bucking	مقابله
opposition	مقابله
contrasts	مقابله
collation	مقابله
collations	مقابله
transfer check	مقابله
checks	مقابله
controlment	مقابله
contrast	مقابله
contrasted	مقابله
contrasting	مقابله
parity checking	مقابله توازن
reciprocity	مقابله به مثل
sight check	مقابله نظری
parity check	مقابله ایستایی
parity check	مقابله توازن
overflow check	مقابله سرریز
visual check	مقابله دیداری
opposability	مقابله پذیری
collate	مقابله کردن
spot checks	مقابله موضعی
spot check	مقابله موضعی
sequence checking	مقابله ترتیبی
spell checker	مقابله گر املائی
retaliation	مقابله به مثل
sum check	مقابله جمعی
system check	مقابله سیستم
sight check	مقابله چشمی
sequence check	مقابله ترتیب
selection check	مقابله گزینش
twin check	مقابله توام
validity check	مقابله اعتبار
collated	مقابله کردن
collates	مقابله کردن
collating	مقابله کردن
countered	مقابله کردن
crossecheck	مقابله مجدد
countering	مقابله کردن
built in check	مقابله توکار
checks and balance	کنترل و مقابله
checklist	سیاهه مقابله
check point	نقطه مقابله
acounter	مقابله کردن
check list	سیاهه مقابله
arithmetic check	مقابله حسابی
automatic check	مقابله خودکار
check indicator	نماینده مقابله
check boxes	جعبههای مقابله
casting out nines	مقابله نه نهی
cyclic check	مقابله چرخهای
counter	مقابله کردن
data check	مقابله داده ها
beard	مقابله کردن
beards	مقابله کردن
marginal check	مقابله مرزی
algebra	جبر و مقابله
repel	مقابله کردن
repelled	مقابله کردن
repelling	مقابله کردن
repels	مقابله کردن
loop checking	مقابله حلقه
limit check	مقابله حدود
bucking coil	پیچک مقابله
cross-examination	پرسش و مقابله
cross-examinations	پرسش و مقابله
dynamic check	مقابله پویا
visual check	مقابله بصری
diagnostic check	مقابله تشخیصی
modulo n check	مقابله به پیمانه
duplication check	مقابله از راه تکرار
collates	مقابله وتطبیق کردن
dump check	مقابله حین روبرداری
counter military	مقابله باعملیات نظامی
hardware check	مقابله سخت افزاری
parity check	مقابله کردن توازن
reciprocate	مقابله به مثل نمودن
reciprocated	مقابله به مثل نمودن
reciprocates	مقابله به مثل نمودن
odd even check	مقابله فرد و زوج
longitudinal redundancy check	مقابله افزونگی طولی
collate	مقابله وتطبیق کردن
collated	مقابله وتطبیق کردن
machine check interrupt	وقفه مقابله ماشین
collating	مقابله وتطبیق کردن
checking program	برنامه مقابله کننده
check	مقابله کردن بررسی
check indicator	مشخص کننده مقابله
tick off	نشان رسیدگی و مقابله
vertical parity check	مقابله توان عمدی
checked	مقابله کردن بررسی
checks	مقابله کردن بررسی
syntax checker	مقابله نحوه گری
Touché!	خوب مقابله کردی! [در بحثی]
checkpoint restart	اغازگر مجدد نقطه مقابله
programmable check	مقابله برنامه ریزی شده
programmed check	مقابله برنامه ریزی شده
i raked all algebra	جبر و مقابله را زیر و روکردم
lrc	Check LongitudinalRedundancy مقابله افزونگی طولی
rencounter	با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
rencontre	با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
check-points	محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
desk checking	فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
checkpoint	محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
checkpoints	محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
drill	تمرین
exercises	تمرین
exercised	تمرین
drilled	تمرین
train	تمرین
trained	تمرین
trains	تمرین
drilling	تمرین
actions	تمرین
action	تمرین
rehearsals	تمرین
practice	تمرین
uses	تمرین
ure	تمرین
work out	تمرین
use	تمرین
drills	تمرین
rehearsal	تمرین
exercise	تمرین
dry run	تمرین جنگی
gymnastical	تمرین زورخانهای
combatdrill	تمرین رزمی
combat exercise	تمرین رزمی
circuit training	تمرین دایرهای
exercise code word	رمز تمرین
rehearser	تمرین کننده
pratique	تمرین عملی
practice teaching	تمرین معلمی
practice period	دوره تمرین
practice effect	اثر تمرین
physical exercise	تمرین ورزشی
physical exercise	تمرین بدنی
work out <idiom>	تمرین کردن
workouts	تمرین شدید
wind sprint	تمرین دو سریع
unspaced practice	تمرین بی فاصله
work out	تمرین امادگی
workshop practice	تمرین کارگاهی
training time	زمان تمرین
training distance	مسافت تمرین
try-out	تمرین نهایی
workout	تمرین شدید
overtrain	تمرین بیش از حد
formal exercise	تمرین صوری
fore exercise	تمرین مقدماتی
field exercise	تمرین صحرایی
field exercise	تمرین رزمی
fartlek	تمرین دو استقامت
exercize	تمرین تکلیف
exercise term	اسم تمرین
joint exercise	تمرین مشترک
negative practice	تمرین منفی
try-outs	تمرین نهایی
mobilization exercise	تمرین بسیج
massed practice	تمرین بی وقفه
mass practice	تمرین فشرده
maneuver	تمرین نظامی
service practice	تمرین اموزشی
warm down	تمرین سبک
training	تعلیم و تمرین
woodshed	تمرین کردن
practising	ورزش تمرین
practises	ورزش تمرین
practicing	ورزش تمرین
evolution	تمرین عالی
practise	ورزش تمرین
rehearsal	تمرین نمایش
rehearsals	تمرین از بر خواندن
rehearsals	تمرین نمایش
woodsheds	تمرین کردن
exercisable	قابل تمرین
drilling	تمرین نظامی
mules	اتومبیل تمرین
mule	اتومبیل تمرین
rehearsing	تمرین کردن
rehearses	تمرین کردن
rehearsed	تمرین کردن
rehearse	تمرین کردن
experience	تمرین دادن
experiences	تمرین دادن
experiencing	تمرین دادن
rehearsal	تمرین از بر خواندن

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com