English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
try-out تمرین نهایی
try-outs تمرین نهایی
Other Matches
dry sum تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
telic نهایی دارای هدف نهایی
emergency drill تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
terminal نهایی
definite <adj.> نهایی
closing نهایی
terminals نهایی
definitive نهایی
ultimate نهایی
conclusive نهایی
peremptory نهایی
privy نهایی
ultimatums نهایی
final نهایی
ultimata نهایی
finals نهایی
high limit حد نهایی
ultimatum نهایی
final assembly مونتاژ نهایی
final report گزارش نهایی
final assembly نصب نهایی
final cut برش نهایی
final drive گرداننده نهایی
final judgement حکم نهایی
drafted نیمه نهایی
final payment پرداخت نهایی
draft نیمه نهایی
final diameter قطر نهایی
margin utility مطلوبیت نهایی
drafts نیمه نهایی
final position وضعیت نهایی
final result نتیجه نهایی
ultimate load بار نهایی
ultimate analysis تجزیه نهایی
incremental cost هزینه نهایی
top speed سرعت نهایی
limiting value ارزش نهایی
net result نتیجه نهایی
semifinal نیمه نهایی
ultimate strength مقاومت نهایی
ultimate stress تنش نهایی
ultimate stress limit حد تنش نهایی
final term جمله نهایی
last word <idiom> نظر نهایی
final value ارزش نهایی
quarterfinal یک چهارم نهایی
semi-final نیمه نهایی
home stretch مرحله نهایی
final velocity سرعت نهایی
ultimate speed سرعت نهایی
grail هدف نهایی
second check بررسی نهایی
ultimata هدف نهایی
ultimatum هدف نهایی
ultimatums هدف نهایی
end product محصول نهایی
finals مسابقه نهایی
quarter final یک چهارم نهایی
final destination مقصد نهایی
final مسابقه نهایی
incremental cost هزینه نهایی
extra expenses هزینه نهایی
additional costs [expenses] هزینه نهایی
terminuses ایستگاه نهایی
terminus ایستگاه نهایی
elevation stop حد نهایی درجه
end strength استعداد نهایی
end user کاربر نهایی
extreme position وضعیت نهایی
extreme range برد نهایی
final act سند نهایی
differential cost ارزش نهایی
differential cost هزینه نهایی
semi finals نیمه نهایی
quarter-final یک چهارم نهایی
semi-finals نیمه نهایی
end product فراورده نهایی
armageddon مبارزهء نهایی
quarter-finals یک چهارم نهایی
action تمرین
drilling تمرین
use تمرین
actions تمرین
uses تمرین
train تمرین
trained تمرین
trains تمرین
drill تمرین
drilled تمرین
exercises تمرین
practice تمرین
exercise تمرین
exercised تمرین
rehearsal تمرین
rehearsals تمرین
work out تمرین
ure تمرین
drills تمرین
final approach مسیر نهایی فرود
front end نرم افزار نهایی
final decision رای قطعی و نهایی
ultimate strength مقاومت یا استحکام نهایی
ultimacy حالت نهایی غائیت
terminal repeater تقویت کننده نهایی
terminal ballistics بالیستیک نهایی گلوله
margin land حد نهایی بازده زمین
marginal costing هزینه یابی نهایی
margine efficiency of capital بازده نهایی سرمایه
mechanicals نتیجه نهایی تجسمی
tail end قسمت نهایی انتها
World Series مسابقات نهایی بیسبال
face formwork قالب بندی نهایی
draft report گزارش نیمه نهایی
diminishing marginal utility فایده نهایی نزولی
final measurement اندازه گیری نهایی
decreasing marginal cost هزینه نهایی نزولی
final invoice صورت حساب نهایی
aircraft rigging تنظیم نهایی هواپیما
final heading مسیر پرواز نهایی
end user استفاده کننده نهایی
final temperature درجه حرارت نهایی
no wind position محل نهایی هواپیما
ultimate tensile stress تنش کشش نهایی
finalising بمرحله نهایی رساندن
finales اهنگ نهایی اخر
finalizes بمرحله نهایی رساندن
finalized بمرحله نهایی رساندن
finalize بمرحله نهایی رساندن
ending بخش نهایی چیزی
finalises بمرحله نهایی رساندن
finalised بمرحله نهایی رساندن
backdoor وسیله نهایی یا زیرجلی
finale اهنگ نهایی اخر
endings بخش نهایی چیزی
finalizing بمرحله نهایی رساندن
finishing strokes دست کاری نهایی
training distance مسافت تمرین
fartlek تمرین دو استقامت
rehearsed تمرین کردن
rehearses تمرین کردن
rehearsing تمرین کردن
exercize تمرین تکلیف
exercise term اسم تمرین
exercise code word رمز تمرین
exercisable قابل تمرین
workout تمرین شدید
drilled تمرین کردن
workshop practice تمرین کارگاهی
work out تمرین امادگی
wind sprint تمرین دو سریع
warm down تمرین سبک
dry run تمرین جنگی
unspaced practice تمرین بی فاصله
training time زمان تمرین
field exercise تمرین رزمی
field exercise تمرین صحرایی
rehearse تمرین کردن
physical exercise تمرین ورزشی
fore exercise تمرین مقدماتی
formal exercise تمرین صوری
physical exercise تمرین بدنی
overtrain تمرین بیش از حد
negative practice تمرین منفی
gymnastical تمرین زورخانهای
mobilization exercise تمرین بسیج
massed practice تمرین بی وقفه
mass practice تمرین فشرده
joint exercise تمرین مشترک
practice effect اثر تمرین
practice period دوره تمرین
woodsheds تمرین کردن
woodshed تمرین کردن
practising ورزش تمرین
practises ورزش تمرین
service practice تمرین اموزشی
practise ورزش تمرین
practicing ورزش تمرین
rehearser تمرین کننده
pratique تمرین عملی
practice teaching تمرین معلمی
evolution تمرین عالی
maneuver تمرین نظامی
workouts تمرین شدید
exercises تمرین دادن
drill تمرین مته
mule اتومبیل تمرین
drilled تمرین مته
drilling تمرین نظامی
drills تمرین کردن
battle drill تمرین رزم
drills تمرین مته
behavior rehearsal تمرین رفتار
gunning تمرین تیراندازی
experiencing تمرین دادن
exercised تمرین دادن
training تعلیم و تمرین
drill تمرین کردن
experience تمرین دادن
experiences تمرین دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com