English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
directed exercise تمرین هدایت شده
Other Matches
dry sum تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
guidance هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
fighter direction هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
terminal guidance هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
beamrider موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
mace نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
homing guidance هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
maces نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
inertial guidance سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
stellar guidance سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
conductance ضریب هدایت قدرت هدایت
gyro pilot سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
emergency drill تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
celestial guidance سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
azimuth guidance هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
rehearsal تمرین
exercise تمرین
work out تمرین
rehearsals تمرین
ure تمرین
exercised تمرین
exercises تمرین
train تمرین
trained تمرین
trains تمرین
drilled تمرین
drills تمرین
drill تمرین
practice تمرین
use تمرین
drilling تمرین
actions تمرین
uses تمرین
action تمرین
massed practice تمرین بی وقفه
mobilization exercise تمرین بسیج
exercise تمرین دادن
fore exercise تمرین مقدماتی
drilled تمرین مته
mass practice تمرین فشرده
drills تمرین کردن
formal exercise تمرین صوری
evolution تمرین عالی
joint exercise تمرین مشترک
maneuver تمرین نظامی
drilled تمرین کردن
gymnastical تمرین زورخانهای
drills تمرین مته
practice period دوره تمرین
practice teaching تمرین معلمی
service practice تمرین اموزشی
pratique تمرین عملی
practicing ورزش تمرین
rehearsal تمرین از بر خواندن
rehearsals تمرین نمایش
rehearser تمرین کننده
rehearsals تمرین از بر خواندن
dry run تمرین جنگی
practice effect اثر تمرین
exercisable قابل تمرین
field exercise تمرین صحرایی
field exercise تمرین رزمی
negative practice تمرین منفی
fartlek تمرین دو استقامت
physical exercise تمرین بدنی
exercize تمرین تکلیف
rehearsal تمرین نمایش
exercise term اسم تمرین
exercise code word رمز تمرین
physical exercise تمرین ورزشی
overtrain تمرین بیش از حد
drilling تمرین نظامی
battle drill تمرین رزم
behavior rehearsal تمرین رفتار
work out <idiom> تمرین کردن
circuit training تمرین دایرهای
workouts تمرین شدید
workout تمرین شدید
try-outs تمرین نهایی
try-out تمرین نهایی
workshop practice تمرین کارگاهی
mule اتومبیل تمرین
staging تمرین کردن
staging تمرین اب خاکی
practice ورزش تمرین
practice تمرین کردن
gunning تمرین تیراندازی
experiencing تمرین دادن
experiences تمرین دادن
experience تمرین دادن
training تعلیم و تمرین
mules اتومبیل تمرین
combat exercise تمرین رزمی
work out تمرین امادگی
rehearsed تمرین کردن
exercised تمرین دادن
woodsheds تمرین کردن
exercises تمرین دادن
woodshed تمرین کردن
drill تمرین مته
training time زمان تمرین
training distance مسافت تمرین
drill تمرین کردن
practise ورزش تمرین
practises ورزش تمرین
combatdrill تمرین رزمی
practising ورزش تمرین
unspaced practice تمرین بی فاصله
rehearsing تمرین کردن
rehearses تمرین کردن
wind sprint تمرین دو سریع
rehearse تمرین کردن
warm down تمرین سبک
practicing ممارست تمرین کردن
gyms محل تمرین بوکس
fire drill تمرین اطفاء حریق
headharness کلاه تمرین بوکس
head gear کلاه تمرین بوکس
fire drills تمرین اطفاء حریق
drilling تمرین نظامی کردن
headguard کلاه تمرین بوکس
practise ممارست تمرین کردن
practises ممارست تمرین کردن
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
dojang سالن تمرین تکواندو
heavy bag کیسه شن تمرین بوکس
big bag کیسه شن تمرین بوکس
command post exercise تمرین پاسگاه فرماندهی
distributed practice تمرین فاصله دار
controlled exercise تمرین کنترل شده
backboard دیوار تمرین تنیس
flash card ورقه تمرین بصری
practising ممارست تمرین کردن
drill marching تمرین پیاده روی
gym محل تمرین بوکس
toss ball against a wall تمرین ابشار با دیوار
triceps extension تمرین تقویت ماهیچه سه سر
sand bag سستی عمدی در تمرین
map exercise تمرین روی نقشه
punch ball گلابی تمرین بوکس
punching bag کیسه شن تمرین بوکس
punching bags کیسه شن تمرین بوکس
mass practice تمرین بدون استراحت
mobilization exercise تمرین بسیج نیروها
moom poolgi تمرین کردن تکواندو
limber تمرین نرمش کردن
multiple drill تمرین چند یکانی
live exercise تمرین با تیر جنگی
live exercise تمرین رزمی حقیقی
rehearsal تمرین کردن عملیات
skeet انداختن تمرین تیراندازی
shadow ball تمرین گوی اندازی
weight program تمرین وزنه برداری
exercises ورزش تمرین کردن
rehearsals تمرین کردن عملیات
multiple drill تمرین چندکاره یا مختلط
speedbag گلابی تمرین بوکس
exercised ورزش تمرین کردن
exercise ورزش تمرین کردن
practice ممارست تمرین کردن
work out برنامه یک جلسه تمرین
string walking تمرین تیراندازی با تیر وکمان
drillmaster فرمانده تمرین نظامی سردسته
road work دویدن جادهای در تمرین بوکس
combatdrill تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
cavalletto تیر پرش در تمرین با اسب
triangle exercise تمرین مثلث گیری درتیراندازی
practice ammunition مهمات مخصوص تمرین هدف
grinder میدان مشق و تمرین صف جمع
grinders میدان مشق و تمرین صف جمع
singlestick چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
net محوطه تمرین محصوربا تور
nets محوطه تمرین محصوربا تور
nett محوطه تمرین محصوربا تور
batting practice تمرین ضربه زدن به توپ
interval trailing تمرین استقامت و اماده سازی
solvent abuse تمرین تنفس درمحیط های خفه
patches محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
donkey raise تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
joint exercise تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
dummy runs تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
haute ecole تمرین اسب سواری از روی مانع
dummy run تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
patch محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
transduction هدایت
total conductivity هدایت کل
guidance هدایت
conductance هدایت
steerage هدایت
leading هدایت
lead هدایت
leads هدایت
direction هدایت
conduction هدایت
navigators هدایت گر
navigator هدایت گر
batting cage حصار توری برای تمرین بیس بال
benches تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
bench تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com