English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
multiple drill تمرین چند یکانی
Other Matches
dry sum تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
unary یکانی
unit supply تدارکات یکانی
unit funds اعتبارات یکانی
unit supply اماد یکانی
unit citation جشنهای یکانی
unit awards جوایز یکانی
unit training اموزش یکانی
force designator شماره یکانی
unit reserves ذخایر یکانی
unit awards تشویق نامه یکانی
unit reserves اماد ذخیره یکانی
guidon پرچم کوچک یکانی
emergency drill تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
bodies گروه یا یکانی از یک عده عمده عمده قوا
body گروه یا یکانی از یک عده عمده عمده قوا
field colors پرچم رزمی پرچم یکانی
interserviceable قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
rehearsal تمرین
drills تمرین
drilled تمرین
rehearsals تمرین
work out تمرین
ure تمرین
drilling تمرین
actions تمرین
action تمرین
exercised تمرین
use تمرین
uses تمرین
exercises تمرین
practice تمرین
exercise تمرین
drill تمرین
trains تمرین
train تمرین
trained تمرین
rehearser تمرین کننده
rehearses تمرین کردن
training distance مسافت تمرین
service practice تمرین اموزشی
rehearsed تمرین کردن
dry run تمرین جنگی
training time زمان تمرین
drilling تمرین نظامی
rehearsing تمرین کردن
mules اتومبیل تمرین
gunning تمرین تیراندازی
experiencing تمرین دادن
experiences تمرین دادن
mule اتومبیل تمرین
experience تمرین دادن
training تعلیم و تمرین
pratique تمرین عملی
practice teaching تمرین معلمی
joint exercise تمرین مشترک
exercisable قابل تمرین
exercise code word رمز تمرین
exercise term اسم تمرین
exercize تمرین تکلیف
fartlek تمرین دو استقامت
field exercise تمرین رزمی
field exercise تمرین صحرایی
fore exercise تمرین مقدماتی
gymnastical تمرین زورخانهای
maneuver تمرین نظامی
mass practice تمرین فشرده
massed practice تمرین بی وقفه
practice period دوره تمرین
physical exercise تمرین ورزشی
behavior rehearsal تمرین رفتار
physical exercise تمرین بدنی
overtrain تمرین بیش از حد
negative practice تمرین منفی
circuit training تمرین دایرهای
combat exercise تمرین رزمی
combatdrill تمرین رزمی
mobilization exercise تمرین بسیج
exercised تمرین دادن
rehearse تمرین کردن
drill تمرین مته
practice effect اثر تمرین
practice ورزش تمرین
work out <idiom> تمرین کردن
workouts تمرین شدید
workout تمرین شدید
try-outs تمرین نهایی
try-out تمرین نهایی
rehearsals تمرین از بر خواندن
drilled تمرین کردن
drilled تمرین مته
drill تمرین کردن
drills تمرین کردن
drills تمرین مته
rehearsal تمرین نمایش
rehearsal تمرین از بر خواندن
rehearsals تمرین نمایش
workshop practice تمرین کارگاهی
warm down تمرین سبک
practises ورزش تمرین
staging تمرین اب خاکی
exercises تمرین دادن
practise ورزش تمرین
evolution تمرین عالی
practicing ورزش تمرین
battle drill تمرین رزم
unspaced practice تمرین بی فاصله
staging تمرین کردن
practising ورزش تمرین
practice تمرین کردن
wind sprint تمرین دو سریع
work out تمرین امادگی
formal exercise تمرین صوری
exercise تمرین دادن
woodsheds تمرین کردن
woodshed تمرین کردن
weight program تمرین وزنه برداری
head gear کلاه تمرین بوکس
headharness کلاه تمرین بوکس
exercise ورزش تمرین کردن
sand bag سستی عمدی در تمرین
headguard کلاه تمرین بوکس
live exercise تمرین رزمی حقیقی
punch ball گلابی تمرین بوکس
speedbag گلابی تمرین بوکس
punching bags کیسه شن تمرین بوکس
practice ممارست تمرین کردن
multiple drill تمرین چندکاره یا مختلط
shadow ball تمرین گوی اندازی
skeet انداختن تمرین تیراندازی
toss ball against a wall تمرین ابشار با دیوار
moom poolgi تمرین کردن تکواندو
mobilization exercise تمرین بسیج نیروها
mass practice تمرین بدون استراحت
map exercise تمرین روی نقشه
triceps extension تمرین تقویت ماهیچه سه سر
live exercise تمرین با تیر جنگی
work out برنامه یک جلسه تمرین
drill marching تمرین پیاده روی
distributed practice تمرین فاصله دار
directed exercise تمرین هدایت شده
controlled exercise تمرین کنترل شده
command post exercise تمرین پاسگاه فرماندهی
drilling تمرین نظامی کردن
fire drills تمرین اطفاء حریق
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
punching bag کیسه شن تمرین بوکس
practise ممارست تمرین کردن
heavy bag کیسه شن تمرین بوکس
big bag کیسه شن تمرین بوکس
backboard دیوار تمرین تنیس
gyms محل تمرین بوکس
dojang سالن تمرین تکواندو
gym محل تمرین بوکس
rehearsal تمرین کردن عملیات
exercised ورزش تمرین کردن
practises ممارست تمرین کردن
fire drill تمرین اطفاء حریق
practicing ممارست تمرین کردن
exercises ورزش تمرین کردن
rehearsals تمرین کردن عملیات
practising ممارست تمرین کردن
limber تمرین نرمش کردن
flash card ورقه تمرین بصری
grinders میدان مشق و تمرین صف جمع
grinder میدان مشق و تمرین صف جمع
triangle exercise تمرین مثلث گیری درتیراندازی
road work دویدن جادهای در تمرین بوکس
nets محوطه تمرین محصوربا تور
string walking تمرین تیراندازی با تیر وکمان
net محوطه تمرین محصوربا تور
singlestick چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
batting practice تمرین ضربه زدن به توپ
practice ammunition مهمات مخصوص تمرین هدف
drillmaster فرمانده تمرین نظامی سردسته
interval trailing تمرین استقامت و اماده سازی
nett محوطه تمرین محصوربا تور
combatdrill تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
cavalletto تیر پرش در تمرین با اسب
patch محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
patches محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
joint exercise تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
haute ecole تمرین اسب سواری از روی مانع
donkey raise تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
dummy run تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
solvent abuse تمرین تنفس درمحیط های خفه
dummy runs تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
nutcracker تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
breezes تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezing تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
movement off-the-ball بازی بدون توپ [تمرین ورزش فوتبال]
nutcrackers تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
breeze تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezed تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
benches تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
morning glory اسب تندرو در تمرین ولی کنددر مسابقه
batting cage حصار توری برای تمرین بیس بال
lateral raise تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
bench تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
sled وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com