Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
eurythmics
تناسب حرکات
Other Matches
asymmetric
بی تناسب
analogy
تناسب
analogies
تناسب
interpolations
تناسب
limit of proportionality
حد تناسب
inconcinnate
بی تناسب
proportionality
تناسب
proportionateness
تناسب
propriety
تناسب
disproportion
بی تناسب
interpolation
تناسب
symmetry
تناسب
proportion
تناسب
out of proportion
بی تناسب
proportions
تناسب
incommensurate
بی تناسب
disproportionate
بی تناسب
disproportioned
بی تناسب
commensurately
به تناسب
commensuteness
تناسب
disproportional
بی تناسب
cooridnation
تناسب
concinnity
تناسب
asymmetrical
بی تناسب
proportionately
به تناسب
proportionally
به تناسب
proportionment
تناسب
commensurability
تناسب
appropriateness
تناسب
asummetric
بی تناسب
pro rata
به تناسب
proportionless
بی تناسب
vantage
تناسب
fool begged
بی تناسب
grotesqueness
عدم تناسب
symmetry
قرینه تناسب
maladaptation
عدم تناسب
eurhythmics
تناسب حرکت
grotesquerie
چیز بی تناسب
continued propotion
تناسب مسلسل
congruency
موافقت تناسب
congruence
موافقت تناسب
incommensurateness
عدم تناسب
commensurable
تناسب پذیر
incongrvent
بی تناسب نابرابر
antic
بی تناسب مسخره
maladaptation
سوء تناسب
proprotionable
تناسب پذیر
proration
بخش به تناسب
grotesque
بی تناسب مضحک
proportionality constant
ثابت تناسب
grotesquely
بطور بی تناسب
well proportioned
با تناسب متناسب موزون
commensurateness
متناسب کردن تناسب
income effect
تناسب خرید با درامد
acid test ratio
تناسب درجه نقدینگی
inapplicability
عدم تناسب یا تطبیق
handsomeness
تناسب اندام مطبوعیت
baroque
ارایش عجیب وغریب بی تناسب
strain limit
حد تناسب میان تنش و انبساط
grotesquery
کلام یا حرکت بی تناسب و غریب
skew
میزان عدم تناسب چیزی
skews
میزان عدم تناسب چیزی
skewing
میزان عدم تناسب چیزی
movements
حرکات
Ditterling
[تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب]
school figures
حرکات اسب
retrograde movement
حرکات به عقب
air movements
حرکات هوایی
puerilism
حرکات کودکانه
calisthenics
حرکات نرمشی
motion analysis
تحلیل حرکات
voluntary exercise
حرکات اختیاری
compulsory freestyle
حرکات اجباری
cadence
موزونی حرکات
movements
حرکات یکانها
prescribed exercise
حرکات اجباری
tactical movement
حرکات تاکتیکی
cadences
موزونی حرکات
rings
حرکات دارحلقه
pumped
حرکات فریبنده
optional
حرکات اختیاری
play marking
حرکات تهاجمی
pump
حرکات فریبنده
calisthenics
حرکات سوئدی
gestures
حرکات بیانگر
peristalsis
حرکات حلقوی
eye movements
حرکات چشم
pumps
حرکات فریبنده
compulsory
حرکات اجباری
lateral and sway bracing
حرکات جانبی و نوسانی
aerobatic
حرکات آکروباتی با هواپیما
mass of maneuver
سنگینی حرکات یکان
lunes
حرکات جنون امیز
position of attention
حرکات و احترامات نظامی
by-play
حرکات یا مکالمات فرعی
rapid eye movements
حرکات سریع چشم
girlishness
حرکات یا حالات دخترانه
road movement
حرکات روی جاده
lip key
[دستگاه ثبت حرکات لب]
floor exercise
حرکات زمینی ژیمناستیک
music of the spheres
اهنگ حرکات افلاک
eurythmics
حرکات بدنی موزون
piaffe
نمایش حرکات یورتمهای
transposition
تبدیل حرکات شطرنج
eurhythmics
حرکات بدنی موزون
circulation control
مدار کنترل حرکات
disport
حرکات نشاط انگیزکردن
surges
حرکات افقی اب دریا
disports
حرکات نشاط انگیزکردن
disporting
حرکات نشاط انگیزکردن
gestural
متضمن حرکات واشارات
appeasement gestures
حرکات صلح جویانه
adiadokinesis
زوال حرکات تناوبی
air register
تنظیم حرکات هوایی
air movement section
قسمت حرکات هوایی
notations
ثبت حرکات شطرنج
surged
حرکات افقی اب دریا
disported
حرکات نشاط انگیزکردن
notation
ثبت حرکات شطرنج
compound attack
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
surge
حرکات افقی اب دریا
composite attack
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
maneuvering board
تابلوی حرکات ناوها
figure skate
اسکیت با انجام حرکات مختلف
pattern
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
screwing
حرکات دورانی یخهای دریایی
patterns
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
kinesiology
تشریح حرکات بدنی انسان
percentage
نسبت حرکات موفقیت امیز
percentages
نسبت حرکات موفقیت امیز
tics
حرکات غیر ارادی اندامها
combatdrill
تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
theatrical gestures
حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
air control ship
ناو کنترل حرکات هوایی
cardiography
ثبت حرکات وضربان قلب
by-play
حرکات یا مکالمات کنار صحنه
lip read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-reads
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
tic
حرکات غیر ارادی اندامها
myocardiograph
اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
scores
گرم کردن اسب ثبت حرکات
score
گرم کردن اسب ثبت حرکات
paragraph three
هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
scored
گرم کردن اسب ثبت حرکات
pinning combination
مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
progressive attack
پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
movement control
کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
lipreading
فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
figurine algebraic notation
ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
degree of difficulty
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
free skating
قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
streaked
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaks
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
lindy
رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
stop hit
ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
psychomotor
ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
streaking
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streak
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
flag days
روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
algebriac notation
ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
pnemograph
الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
entrucking table
جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
kymograph
دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
escapement
تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
dressage
حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
regulating station
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
beau geste
حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
combination shot
ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
calibrates
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrated
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrate
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
programs
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrating
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
program
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
Grands Prix
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grand Prix
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
peripheral
وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
polar motion
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
mouse
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouses
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
adjudicates
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
mechanical mouse
mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
scheduled wave
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
drill sergeant
گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
trick ski
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
facing
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
swing bowler
توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
facings
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
restrictive fire plan
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
circus catch
گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
stepped up separation
حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
eurythmy
ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
eurhythmy
ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
positioned
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com