Dictiornary-Farsi | تناسب خرید با درامد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
income effect	تناسب خرید با درامد


Other Matches

disposable personal income	درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
close price	دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
purchase request	درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
field buying	خرید کردن در صحرا خرید محلی
gini coefficient	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
functional distribution of income	توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
purchase price variance	سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
regressive income tax	مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
order	خرید سفارش خرید
limit of proportionality	حد تناسب
proportionment	تناسب
incommensurate	بی تناسب
inconcinnate	بی تناسب
proportionless	بی تناسب
disproportioned	بی تناسب
disproportional	بی تناسب
pro rata	به تناسب
fool begged	بی تناسب
appropriateness	تناسب
out of proportion	بی تناسب
analogies	تناسب
analogy	تناسب
propriety	تناسب
disproportion	بی تناسب
asummetric	بی تناسب
asymmetric	بی تناسب
proportionateness	تناسب
proportionality	تناسب
disproportionate	بی تناسب
concinnity	تناسب
proportions	تناسب
cooridnation	تناسب
proportionately	به تناسب
proportion	تناسب
symmetry	تناسب
asymmetrical	بی تناسب
proportionally	به تناسب
vantage	تناسب
commensuteness	تناسب
interpolations	تناسب
interpolation	تناسب
commensurability	تناسب
commensurately	به تناسب
incongrvent	بی تناسب نابرابر
maladaptation	سوء تناسب
grotesquerie	چیز بی تناسب
symmetry	قرینه تناسب
maladaptation	عدم تناسب
antic	بی تناسب مسخره
eurythmics	تناسب حرکات
grotesquely	بطور بی تناسب
grotesqueness	عدم تناسب
proration	بخش به تناسب
eurhythmics	تناسب حرکت
grotesque	بی تناسب مضحک
proprotionable	تناسب پذیر
commensurable	تناسب پذیر
congruence	موافقت تناسب
congruency	موافقت تناسب
incommensurateness	عدم تناسب
continued propotion	تناسب مسلسل
proportionality constant	ثابت تناسب
handsomeness	تناسب اندام مطبوعیت
acid test ratio	تناسب درجه نقدینگی
well proportioned	با تناسب متناسب موزون
commensurateness	متناسب کردن تناسب
inapplicability	عدم تناسب یا تطبیق
skew	میزان عدم تناسب چیزی
grotesquery	کلام یا حرکت بی تناسب و غریب
skewing	میزان عدم تناسب چیزی
skews	میزان عدم تناسب چیزی
strain limit	حد تناسب میان تنش و انبساط
baroque	ارایش عجیب وغریب بی تناسب
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
central purchase	خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
Ditterling	[تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب]
proceeds	درامد
gainings	درامد
returns	درامد
returning	درامد
returned	درامد
total revenue	درامد کل
hatched	درامد
admissions	درامد
earnings	درامد
it wasprologue to the nextmove	درامد
remunerative	پر درامد
makings	درامد
hatch	درامد
total income	درامد کل
means	درامد
return	درامد
comings in	درامد
hatches	درامد
emoluments	درامد
income	درامد
emolument	درامد
revenue	درامد
earning	درامد
admission	درامد
prelusion	درامد
deferred credits	درامد پس افتاده
it proved false	دروغ درامد
marginal revenue	درامد نهائی
marginal income	درامد نهائی
incremental revenue	درامد نهائی
it scaled kilograms	ده کیلوگرم درامد
disposable income	درامد دریافتی
earn	درامد داشتن
it weighed kilogrammes	سه کیلوگرم درامد
imperial decree	درامد نامشروع
deduction from income	کسور درامد
current income	درامد جاری
mean income	درامد متوسط
distribution of income	توزیع درامد
income distribution	توزیع درامد
income determination	تعیین درامد
actual income	درامد واقعی
average revenue	درامد متوسط
income consumption curve	منحنی درامد
income and expenditure	درامد و هزینه
illicit earning	درامد نامشروع
attachment of earnings	توقیف درامد
immoral earning	درامد نامشروع
annual income	درامد سالانه
annual earnings	درامد سالانه
income analysis	تحلیل درامد
imputed income	درامد ضمنی
internal revenue	درامد داخلی
Inland Revenue	درامد داخلی
earnings per share	درامد هر سهم
economic income	درامد اقتصادی
fixed income	درامد ثابت
flow of income	جریان درامد
flow of income	گردش درامد
prelude	پیش درامد
preludes	پیش درامد
income per capita	درامد سرانه
income leakage	کسر درامد
benefice	درامد کلیسایی
gross income	درامد ناخالص
income leakage	نشت درامد
imputed income	درامد انتسابی
income taxes	مالیات بر درامد
income tax	مالیات بر درامد
real income	درامد واقعی
personal income	درامد سرانه
present income	درامد جاری
present income	درامد حال
psychic income	درامد بی دردسر
broken-down	ازپای درامد
broken down	ازپای درامد
overtures	پیش درامد
overture	پیش درامد
relative income	درامد نسبی
total revenue function	تابع درامد کل
transfer income	درامد انتقالی
transitory income	درامد انتقالی
unearned revenue	درامد نامکتسب
unearned revenue	درامد باداورده
unremunerative careers	مشاغل کم درامد
meanest	منابع درامد
meaner	منابع درامد
total revenue curve	منحنی درامد کل
temporary income	درامد موقتی
auras	پیش درامد
aura	پیش درامد
revenue function	تابع درامد
revenue sharing	سهیم در درامد
revenue sources	منابع درامد
sinfonia	پیش درامد
stream of income	جریان درامد
supplementary income	درامد تکمیلی
tax revenue	درامد مالیاتی
mean	منابع درامد
earned	درامد داشتن
net revenue	درامد خالص
to bring a return	درامد دادن
municipal revenue	درامد شهرداری
earns	درامد داشتن
net income	درامد خالص
means	توانائی درامد
national income	درامد ملی
nominal income	درامد اسمی
money income	درامد پولی
median income	درامد میانی
prologue	پیش درامد
prologues	پیش درامد
permanent income	درامد دائمی
per capita income	درامد سرانه
median income	درامد متوسط
ordinary income	درامد عادی
notional income	درامد فرضی
notional income	درامد خیالی
personal income	درامد شخصی
national income analysis	تحلیل درامد ملی
dissaving	مصرف بیش از درامد
theory of income determination	نظریه تعیین درامد
taxable income	درامد مشمول مالیات
corporation income tax	مالیات بر درامد شرکتها