Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
fund
تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
funded
تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
Other Matches
provident fund
وجوه احتیاطی
contingency fund
وجوه احتیاطی
reserve fund
وجوه ذخیره
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
contingent fund
اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
wage fund theory of wages
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
res ipsa loquitur
این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
precautionary demand for money
تقاضای احتیاطی برای پول تقاضا برای پول بمنظورانگیزه احتیاطی
capital
تنخواه
revolving fund
تنخواه گردان
working capital
تنخواه گردان
imprest
تنخواه گردان
imprest
حساب تنخواه
cash items
اسناد تنخواه گردان
funded debt
وام تنخواه دار
funded
تنخواه قرضه دولتی سهام
fund
تنخواه قرضه دولتی سهام
funds
وجوه
funded
وجوه
fund
وجوه
reserve fund
وجوه اندوخته
coffer
خزانه وجوه
common purse
وجوه عمومی
cash flows
وجوه در گردش
trust fund
وجوه سپرده
trust funds
وجوه امانی
coffers
خزانه وجوه
cash flow
گردش وجوه
depreciation allowances
وجوه استهلاکی
wage funds
وجوه دستمزد
emergency fund
وجوه اضطراری
sinkin fund
وجوه استهلاکی
relief fund
وجوه اعانه
outs
وجوه پرداختی
capital fund
وجوه سرمایه
pension funds
وجوه بازنشستگی
loanable funds
وجوه وام دادنی
face centered cubic
مکعب مراکز وجوه پر
trust fund
وجوه پس انداز شده
inflow of foreign funds
ورود وجوه خارجی
trust fund
وجوه متراکم شده
face centered cubic lattice
شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
fcc lattice
شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
discretionary
احتیاطی
forgetfulness
بی احتیاطی
imprudence
بی احتیاطی
incaution
بی احتیاطی
incautiousness
بی احتیاطی
provisory
احتیاطی
want of precaution
بی احتیاطی
cautionary
احتیاطی
contingencies
احتیاطی
contingency
احتیاطی
improvidence
بی احتیاطی
precautionary
احتیاطی
injudiciousness
بی احتیاطی
inconsiderateness
بی احتیاطی
unwariness
بی احتیاطی
indiscretions
بی احتیاطی
indiscretion
بی احتیاطی
loanable funds
وجوه قابل عرضه به بازار پول
riding slip
خفت احتیاطی
buffer stock
موجودی احتیاطی
carelessly
از روی بی احتیاطی
preventive action
اقدامات احتیاطی
measure of prevention
اقدام احتیاطی
precaution
اقدام احتیاطی
imprudently
از روی بی احتیاطی
incautiously
از روی بی احتیاطی
contingency insurance
بیمه احتیاطی
Precautionary measures.
اقدامات احتیاطی
indiscreetly
از روی بی احتیاطی
precautions
اقدام احتیاطی
reserve fund
سرمایه احتیاطی
preventive detention
توقیف احتیاطی
protective measures
تدابیر احتیاطی
margin
بودجه احتیاطی
detention pending trial
توقیف احتیاطی
precautionary motive
انگیزه احتیاطی
precautionary measures
اقدامات احتیاطی
margins
بودجه احتیاطی
improvidently
از روی بی احتیاطی
per incuriam
به علت بی احتیاطی
rhomb
منشور شش وجهی دارای وجوه متوازی الاضلاع
safety precaution
پیش بینیهای احتیاطی
contingency cover
بیمه حمل احتیاطی
caveat
پیش بینی احتیاطی
caveats
پیش بینی احتیاطی
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
saving
خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
provident fund
وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
CD
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CDs
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
volume
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
interior label
برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
volumes
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
mass storage
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
storage
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
highs
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
mail box
فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
permanent
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
high
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highest
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
mailboxes
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
volatile memory
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
mailbox
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
reservoirs
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
reservoir
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
crowding out effect
اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
softer
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softest
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
read
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
reads
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
soft
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
bubble memory
روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
macbinary
سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
cash
صندوق
case
صندوق
coffer
صندوق
chests
صندوق
box
صندوق
chest
صندوق
boxes
صندوق
lacunar
صندوق
cashed
صندوق
cashes
صندوق
cash office
صندوق
hutch
صندوق
hutches
صندوق
chest set
صندوق
funded
صندوق
coffers
صندوق
fund
صندوق
cases
صندوق
cashing
صندوق
water jacket
صندوق اب
RLL encoding
روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
fifo
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
databank
1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند
prodos
سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
downloadable
نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت
case
پوشانیدن صندوق
box caisson
صندوق قالب پی
aid fund
صندوق تعاون
savings bank
صندوق پس انداز
cases
صندوق جعبه
strongbox
گاو صندوق
cases
پوشانیدن صندوق
case
صندوق جعبه
bank of deposit
صندوق پس انداز
money box
صندوق دستگیری
risk money
کسر صندوق
cash office
دایره صندوق
crates
صندوق مشبک
loan fund
صندوق وام
letter drop
صندوق پست
letter box
صندوق پست
kench
تغار صندوق
money-box
صندوق اعانه
bin
جازغالی صندوق
bins
جازغالی صندوق
money box
صندوق اعانه
cashier's allowance
کسر صندوق
box maker
صندوق ساز
box type van body
بدنه صندوق
mailbox
صندوق پست
mailboxes
صندوق پست
postbox
صندوق پست
poor box
صندوق اعانه
caisson
صندوق مهمات
crate
صندوق مشبک
cash box
صندوق پول
pension fund
صندوق بازنشستگی
cash deficit
کسر صندوق
money-boxes
صندوق اعانه
savings bank
صندوق پس انداز
provident bank
صندوق پس انداز
trunks
بشکه صندوق
closets
صندوق خانه
trunk
بشکه صندوق
altar-tomb
صندوق مزار
to coffer
در صندوق اندوختن
post-boxes
صندوق پست
letterboxes
صندوق مراسلات
letterboxes
صندوق پست
letterbox
صندوق مراسلات
letterbox
صندوق پست
ballot boxes
صندوق ارا
post-box
صندوق پست
closet
صندوق خانه
trustee savings bank
صندوق پس انداز
closeted
صندوق خانه
ballot box
صندوق ارا
closeting
صندوق خانه
penny bank
صندوق پس انداز
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
registering
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registers
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com