English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
devaluation تنزل نرخ برابری پول تضعیف پولی
Other Matches
exchange devaluation تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
exchange depareciation تنزل ارزش پول خارجی تنزل قیمت ارز
european monetary agreement موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
isonomy برابری در حقوق سیاسی برابری سیاسی
monetarists طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
doubling تضعیف
attenuation تضعیف
debilitation تضعیف
damping تضعیف
voltage doubler تضعیف گر ولت
unbrace تضعیف کردن
demoralization تضعیف روحیه
castrating تضعیف کردن
castrates تضعیف کردن
castrate تضعیف کردن
dimming تضعیف نور
weakener تضعیف کننده
attenuation length طول تضعیف
attenuator تضعیف کننده
psyches تضعیف روحیه
doubler تضعیف گر ولت
psych تضعیف روحیه
psyched تضعیف روحیه
attenuation coefficient ضریب تضعیف
psyching تضعیف روحیه
psychs تضعیف روحیه
attenuation constant ثابت تضعیف
attenuation factor ثابت تضعیف
demoralizes تضعیف روحیه کردن
demoralized تضعیف روحیه کردن
demoralising تضعیف روحیه کردن
demoralises تضعیف روحیه کردن
demoralised تضعیف روحیه کردن
devaluation تضعیف ارزش پول
demoralize تضعیف روحیه کردن
demoralizing تضعیف روحیه کردن
echo suppression جلوگیری یا تضعیف انعکاس صوت
cow ترساندن تضعیف روحیه کردن
cowed ترساندن تضعیف روحیه کردن
cowing ترساندن تضعیف روحیه کردن
cows ترساندن تضعیف روحیه کردن
equivalent برابری
equivalents برابری
parity برابری
conformation برابری
equalization برابری
comparison برابری
comparisons برابری
equality برابری
iso quant برابری
owelty برابری
coequality برابری
inequality نا برابری
equity برابری
equities برابری
parallelism برابری
rivalship برابری
evenness برابری
inequalities نا برابری
equations برابری
equalness برابری
par برابری
equation برابری
isogony برابری
accommodation coefficient ضریب برابری
gold parity برابری طلا
coeternity برابری درابدیت
homology همسانی برابری
oneness برابری وحدت
counterbalanced برابری کردن
counterbalance برابری کردن
musicalness برابری با موسیقی
musicality برابری با موسیقی
exchange parity برابری ارز
manifoldness چند برابری
subjective equality برابری ذهنی
ties رابطه برابری
equal gate دریچه برابری
tie رابطه برابری
equal sign علامت برابری
commensuteness برابری دراندازه
equality ciroui مدار برابری
counterbalances برابری کردن
modernness برابری بااصول امروزی ها
purchasing power parity برابری قدرت خرید
to make odds even نا برابری ها را از میان بردن
par value of currencies نرخ برابری اسعار
feminism برابری طلبی زنان
isopolity برابری در حقوق سیاسی
par of exchange نرخ برابری ارز
exchange rate parity نرخ برابری ارز
exchange parity نرخ برابری ارز
equity versus efficiency برابری در مقابل کارائی
equipollence برابری درمعنی یاقوه
counterweigh پارسنگ برابری کردن با
equal sacrifice theory نظریه برابری فداکاری
emulate برابری جستن با پهلو زدن
emulates برابری جستن با پهلو زدن
emulating برابری جستن با پهلو زدن
equipoise برابری دروزن متعادل ساختن
emulated برابری جستن با پهلو زدن
feminism عقیده به برابری زن ومرد طرفداری اززنان
metamerism برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
declined تنزل
declines تنزل
declining تنزل
regress تنزل
step backwards تنزل
regression تنزل
decadency تنزل
degression تنزل
set back تنزل
decline تنزل
abates تنزل
depreciation تنزل
contractions تنزل
contraction تنزل
decreases تنزل
decreased تنزل
decrease تنزل
decadence تنزل
abate تنزل
abated تنزل
reduction تنزل
fall تنزل
degradation تنزل
reductions تنزل
abating تنزل
decay خرابی تنزل
decays خرابی تنزل
depreciator تنزل دهنده
depreciative تنزل دهنده
demotion تنزل رتبه
retrograde تنزل کننده
degradation تنزل درجه
degradation تنزل رتبه
forfeiture تنزل ارزش
mark down تنزل قیمت
magnetic decay تنزل مغناطیسی
decayed خرابی تنزل
deflation تنزل قیمت
devaluation تنزل نرخ
graceful degradation تنزل مطبوع
depressions تنزل ناصافی
decaying خرابی تنزل
depression تنزل ناصافی
depression تنزل افسردگی
depressions تنزل افسردگی
to go backward تنزل کردن
reduce تنزل دادن
degrade تنزل کردن
degrade تنزل دادن
degrades تنزل کردن
lowers تنزل دادن
fall off <idiom> تنزل کردن
pejorative تنزل دهنده
degrades تنزل دادن
lower تنزل دادن
fall تنزل کردن
reduces تنزل دادن
reducing تنزل دادن
active تنزل بردار
fall تنزل کرد ن
lowering تنزل دادن
magnetic declination تنزل مغناطیسی
cut rate تنزل قیمت
to come down with a run تنزل کردن
lowered تنزل دادن
feminism عقیده به برابری زن و مرد ومبارزه در راه وصول به این تساوی
pocket پولی
pockets پولی
pecuniary پولی
moneyed پولی
moneyary پولی
mercenaly پولی
impecuniousity بی پولی
impecuniosity بی پولی
venal پولی
monetary پولی
decline تنزل کردن کاستن
a pejorative term عبارتی تنزل دهنده
to sink in the scale در مقام تنزل کردن
fluctuable مستعد ترقی و تنزل
roll back عمل تنزل دادن
devaluation تنزل قیمت پول
demonetize تنزل پیدا کردن
devalue تنزل قیمت دادن
currency depreciation تنزل ارزش پول
demoting تنزل رتبه دادن
demotes تنزل رتبه دادن
degrades تنزل رتبه دادن
devaluate تنزل قیمت دادن
devaluing تنزل قیمت دادن
demote تنزل رتبه دادن
devalues تنزل قیمت دادن
degrade تنزل رتبه دادن
declining تنزل کردن کاستن
declined تنزل کردن کاستن
declining industry صنعت درحال تنزل
declines تنزل کردن کاستن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com