Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
electronic control
تنظیم الکترونیکی
Search result with all words
MMU
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
photocomposition
کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
Other Matches
solid-state
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
electronic office
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
ebam
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element
بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
tunes
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
whitest
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
range spotting
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
electrosensitive printer
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
e mail
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
sidelay
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
electronic
الکترونیکی
electronic deception
فریب الکترونیکی
electronic interfrence
تداخل الکترونیکی
electronic navigation
ناوبری الکترونیکی
electronic printer
چاپگر الکترونیکی
electronic components
اجزاء الکترونیکی
electronic music
موسیقی الکترونیکی
electronic magazine
مجله الکترونیکی
electronic pen
قلم الکترونیکی
electronic mail
پست الکترونیکی
computer
ماشین الکترونیکی
electronic control
فرمان الکترونیکی
electronic counter measure
جنگهای الکترونیکی
snail mail
و نه پست الکترونیکی
pos
قط ه فروش الکترونیکی
electronic counter counter measures
اقدامات ضد ضد الکترونیکی
graphics
وسیله الکترونیکی
electronic filling
پر کردن الکترونیکی
electronic control
کنترل الکترونیکی
computers
ماشین الکترونیکی
electronic publishing
انتشارات الکترونیکی
electronic security
تامین الکترونیکی
electronic computer
کامپیوتر الکترونیکی
electronic calculator
حسابگر الکترونیکی
strobe
ا ز یک مدار الکترونیکی
electronic countermea sures
اقدامات ضد الکترونیکی
electronic beam
اشعه ی الکترونیکی
electronic brain
مغز الکترونیکی
electronic element
عنصر الکترونیکی
electrical interception
رهگیری الکترونیکی
adapter
وسیله الکترونیکی
electrical communications
ارتباطات الکترونیکی
elctron tube
لامپ الکترونیکی
e-mail
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
email
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
integrate electronic component
قطعه الکترونیکی مجتمع
eft
انتقال الکترونیکی سرمایه
electronic
الکترونیکی مربوط به الکترونیک
electronic countermea sures
پیش گیریهای ضد الکترونیکی
edp manager
مدیرداده پردازی الکترونیکی
electronic data processing
پردازش الکترونیکی داده
eft
انتقال الکترونیکی دارائی
electronic fund transfer
ارسال الکترونیکی دارائی
electronic voltmeter
ولت سنج الکترونیکی
electronic modulation
مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
electronic warfare
میدان جنگ الکترونیکی
amusement arcade
سالن بازیهای الکترونیکی
bin
بلوک سه بعدی الکترونیکی
bins
بلوک سه بعدی الکترونیکی
electronic transfer of data
انتقال الکترونیکی اطلاعات
electronic power supply
منبع تغذیه الکترونیکی
electrosensitive paper
کاغذ حساس الکترونیکی
electronic camputer
ماشین حساب الکترونیکی
electronic spreadsheet
صفحه گسترده الکترونیکی
industrial electronic computer
ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
microsoft
برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
OR function
پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
electronic security
رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
trunk exchange
مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
EXOR
پیاده سازی الکترونیکی تابع EX OR
video
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoed
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoing
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videos
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
electronically programmable
برنامه پذیر به صورت الکترونیکی
electronic data processing system
سیستم پردازش الکترونیکی داده
gate
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
exclusive
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
NEQ
پیاده سازی الکترونیکی تابع NER
replying
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
sensed
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
sense
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
non equivalence function
پیاده سازی الکترونیکی تابع NEQ
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
electronic navigation
هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
responsor
دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
balloon reflector
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
electronically
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
facsimile transceiver
واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
motorola
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
an system
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
EXNOR
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
senses
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
gates
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gates
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gates
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gates
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gates
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
replied
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
replies
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
reply
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
NAND function
مدار الکترونیکی که دارای تابع NAND است
electroluminescent
قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
shouts
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
electrically erasable read only memory
حافظه الکترونیکی پاک شدنی فقط خواندنی
proms
حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
proms
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
shout
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
prom
حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
shouted
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
shouting
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
prom
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
NOR function =
مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
peripheral
و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
electronic
داده ارسال شده به صورت باسهای الکترونیکی
calculator
ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
shoran
نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
NOT function
مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
pursuit navigation
ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
processor
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
equipment bay
محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
amplifier
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
amplifiers
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
electroluminescing
که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
electronic
پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر
new
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
charge
وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
charges
وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
technology
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
Videotex
تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری
edp
پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی
newest
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
newer
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
calculators
ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
new-
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
technologies
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
gates
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
component
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
MAPI
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را نشان میدهد
nonlinear
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
circuit
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
office of the future
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
serial
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
components
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
technologies
قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
duplexes
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان
technology
قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
electronic
شخصی که متخصص کار روی وسایل الکترونیکی است
circuits
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
mails
پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
mail application programming interface
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
capacitor
عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
mail
پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
duplex
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان
hall effect
یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند
gate
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
musical instrument digital interface
واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
communication
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد
serials
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
radio sheck
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
bayonetting
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonetted
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonets
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
transistor
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
transistors
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
communication
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
bayonet
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
combinational
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
attachment
فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود
music
در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
card
ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند
cards
ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند
analyzer
وسیله آزمایش الکترونیکی که الگوهای مختلف سیگنال را نمایش میدهد
images
وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
battery integration end radar display
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com