English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
framable تنظیم کردنی ترتیب دادنی
Other Matches
arrangement ترتیب تنظیم
arrangements ترتیب تنظیم
wadeable کپه کردنی توده کردنی قابل ریه گذاری
random processing پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
scheduled ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedules ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
collocation ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
stretchier کش دادنی
stretchiest کش دادنی
temperable اب دادنی
bloomed گل دادنی
bloom گل دادنی
owing دادنی
blooms گل دادنی
repayable پس دادنی
stretchy کش دادنی
chain 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chains 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
votable رای دادنی
reportable گزارش دادنی
accomplishable انجام دادنی
exhibitive نشان دادنی
relievable تسکین دادنی
ascribable نسبت دادنی
evincible نشان دادنی
assignability تخصیص دادنی
organizable سر وصورت دادنی
forfoitable ازدست دادنی
performable انجام دادنی
imputable نسبت دادنی
permissible رخصت دادنی
alterant تغییر دادنی
lendable عاریه دادنی
rewardable پاداش دادنی
mitigable تخفیف دادنی
movable تکان دادنی
disposable ازدست دادنی
loanable funds وجوه وام دادنی
practical joke شوخی انجام دادنی
demonstrability نمایشی نمایش دادنی
practical jokes شوخی انجام دادنی
sight adjustment تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
imputable اسناد دادنی سزاوار سرزنش
issuable قابل صدور انتشار دادنی
tunes تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
firing order ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
impropriation دادنی دارایی کلیسا و مانند ان بغیر روحانیون
tunes تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
forfoitable گم کردنی
solvency حل کردنی
doable کردنی
discountable کم کردنی
confutable رد کردنی
rejectable رد کردنی
refutable رد کردنی
challengeable رد کردنی
rebuttable رو کردنی
rebuttable رد کردنی
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
attributable قابل نسبت دادن نسبت دادنی
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
spendable خرج کردنی
spottable پیدا کردنی
resectable قطع کردنی
supposable فرض کردنی
steerable هدایت کردنی
iterable تکرار کردنی
leasable اجاره کردنی
interchangeable با هم عوض کردنی
storable انبار کردنی
subjugable مطیع کردنی
leviable وضع کردنی
tractable رام کردنی
subduable مطیع کردنی
issuable صادر کردنی
palpable پرماسیدنی حس کردنی
includible شامل کردنی
inducible وادار کردنی
tangible لمس کردنی
tangibly لمس کردنی
separable جدا کردنی
seizable ضبط کردنی
inflictable تحمیل کردنی
inscribable محاط کردنی
sinkable نشست کردنی
insurable بیمه کردنی
interpretable تفسیر کردنی
smokable دود کردنی
satisfiable راضی کردنی
smokeable دود کردنی
defensible دفاع کردنی
suppressible متوقف کردنی
participable شرکت کردنی
vindicatory ثابت کردنی
violable غصب کردنی
receivable دریافت کردنی
persuadable وادار کردنی
persuasible وادار کردنی
believable باور کردنی
pracitcable گذار کردنی
preachable وعظ کردنی
predicable اطلاق کردنی
submergible غوطه ور کردنی
triable ازمایش کردنی
punishability مجازات کردنی
thinkable فکر کردنی
conceivable تصور کردنی
referable مراجعه کردنی
wadable کپه کردنی
surmountable برطرف کردنی
tamable رام کردنی
credible باور کردنی
operable عمل کردنی
repealable لغو کردنی
fair game مسخره کردنی
opposable مخالفت کردنی
tameable رام کردنی
tarnishable کدر کردنی
relatable نقل کردنی
partible جدا کردنی
wettable خیس کردنی
weighable وزن کردنی
refillable دوباره پر کردنی
wadable توده کردنی
quotable نقل کردنی
includable شامل کردنی
suggestible پیشنهاد کردنی
condemnable محکوم کردنی
conquerable فتح کردنی
constrainable مجبور کردنی
contrivable تدبیر کردنی
reprehensible سرزنش کردنی
notifiable اخطار کردنی
suggestible اشاره کردنی
erectile راست کردنی
erasable پاک کردنی
enunciable اعلام کردنی
concealable پنهان کردنی
eliminable بیرون کردنی
abolishable منسوخ کردنی
useful <adj.> مصرف کردنی
devisable تعبیه کردنی
utilisable [British] <adj.> مصرف کردنی
deprivable محروم کردنی
denotable دلالت کردنی
demurrable اشکال کردنی
utilizable <adj.> مصرف کردنی
usable <adj.> مصرف کردنی
covetable طمع کردنی
declinable صرف کردنی
dispensable صرفنظر کردنی
dispensable معاف کردنی
applicable <adj.> مصرف کردنی
defeasible فسخ کردنی
escapable فرار کردنی
compellable مجبور کردنی
extinguishable خاموش کردنی
extraditable تسلیم کردنی
fleeceable لخت کردنی
tactile لمس کردنی
farmable زراعت کردنی
fixable محکم کردنی
fellable قطع کردنی
suitable <adj.> مصرف کردنی
assurable بیمه کردنی
filterable صافی کردنی
filtrable صافی کردنی
assumable فرض کردنی
appraisable قیمت کردنی
collectable جمع کردنی
framable درست کردنی
adoptable اتخاذ کردنی
compassable احاطه کردنی
excludable محروم کردنی
calculable حساب کردنی
impotable وارد کردنی
importable وارد کردنی
applicative اعمال کردنی
communicable ابلاغ کردنی
vindicable حمایت کردنی
collectible جمع کردنی
missiles اسلحه پرتاب کردنی
bills receivable براتهای دریافت کردنی
contrivable اختراع کردنی اندیشیدنی
injection داروی تزریق کردنی
get at able یافتنی پیدا کردنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com