Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English
Persian
main regulator
تنظیم کننده محور اصلی
Other Matches
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
canards
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canard
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
principle axis
محور اصلی
main shaft
محور اصلی
basic shaft
محور اصلی
main axis
محور اصلی
principal axis
محور اصلی
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
principal axis of inertia
محور اصلی ماند
main transmission shaft
محور انتقال اصلی
orthotropic
دارای محور اصلی عمودی
pivoted
محور اصلی کار نقطه اتکاء
pivot
محور اصلی کار نقطه اتکاء
pivots
محور اصلی کار نقطه اتکاء
newel
تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
newels
تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
z axis amplifier
تقویت کننده محور "زد"
y axis amplifier
تقویت کننده محور ایگرگ
x axis amplifier
تقویت کننده محور ایکس
sidelay
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
countershaft
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
regulator
تنظیم کننده
regularizer
تنظیم کننده
line regulator
تنظیم کننده
corrector
تنظیم کننده
framer
تنظیم کننده
regulators
تنظیم کننده
field rheostat
تنظیم کننده میدان
pressure gaverner
تنظیم کننده فشار
regulating resistance
مقاومت تنظیم کننده
slip regulator
تنظیم کننده لغزش
turbine governor
تنظیم کننده توربین
zero adjuster
تنظیم کننده صفر
thermostats
تنظیم کننده حرارت
elevation adjustment
تنظیم کننده بالابر
field regulator
تنظیم کننده میدان
control member
عضو تنظیم کننده
control wheel
صفحه تنظیم کننده
automatic timing advance
تنظیم کننده خودکار
rotary type regulator
تنظیم کننده گردان
thermostat
تنظیم کننده حرارت
voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ
speed regulator
تنظیم کننده سرعت
setting ring
حلقه تنظیم کننده
speed governor
تنظیم کننده سرعت
frog-adjustment screw
پیچ قلابی تنظیم کننده
carbon pile voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ زغالی
induction regulator
تنظیم کننده ولتاژ القائی
torque regulator
تنظیم کننده گشتاور پیچشی
thermostats
تنظیم کننده هوای سرد
tangent screw
پیچ تنظیم کننده در تئودولیت
voltage regulator
تنظیم کننده اختلاف سطح
thermostat
تنظیم کننده هوای سرد
line drop compensator
تنظیم کننده یا رگولاتور ولتاژ
gavernor valve
سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
pacemaker
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemakers
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
thermostat
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
adjustable stabilizer
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
delimits
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimiting
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
thermostats
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
delimit
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimited
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
main amplifier
تقویت کننده اصلی
anti servo tab
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
wheelbases
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro
ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
on board regulation
تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
nose up
چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
transphasor
ترانزیستور نوری که از کریستال ساخته شده است که قادر به تنظیم اشعه اصلی نور طبق سیگنال ورودی کوچکتر است
primary reciever
دریافت کننده توپ که هدف اصلی پاس است
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
maintenance
بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
loop
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
compensating relief valve
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
load regulator
رگولاتور بار تنظیم کننده بار
voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
incidence of taxation
تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
bulk
مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
self-
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
tunes
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
preventive war
جنگ پیشگیری کننده از جنگ اصلی
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
masters
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
calibration
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
on board
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
medical regulator
تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
generation
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
prototypal
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypic
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
generations
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapling
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
mainstays
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
master file
فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit
یکای اصلی واحد اصلی
base unit
یکای اصلی واحد اصلی
base camp
پایگاه اصلی کمپ اصلی
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
mattered
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
DIMM
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
throttling type governor
تنظیم کننده نوع ساساتی رگولاتور نوع ساساتی گاورنر نوع ساساتی
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
pilot tunnel
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
body
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
stems
محور
interaxial
محور
z axis
محور "زد"
interaxal
محور
axle
محور
shaft
محور
journal
سر محور
y axis
محور y
axles
محور
pinning
محور
stemming
محور
shaft head
محور
arbor
محور
cranks
محور
crank
محور
cranking
محور
cranked
محور
stemmed
محور
pedestals
محور
azimuth
محور
dam axis
محور سد
trunnion
سر محور
pin
محور
pinned
محور
rachis
محور
x axis
محور x
pintle
محور
pedestal
محور
stem
محور
spindles
محور
center line
خط محور
mandrel
محور
shafts
محور
mandril
محور
coaxial
هم محور
coaxal
هم محور
pivots
محور
pivoted
محور
pivot
محور
z axis
محور z
axis
محور
spindle
محور
concentric
هم محور
axis
خط محور
signal axis
محور مخابرات
misalignment
غیرهم محور
vertical axis
محور عمودی
pivot pin
اشپیل محور
normal axis
محور عمودی
pivot bearing
یاطاقان محور
crank axle
محور لنگ
pinion shaft
محور پی نیون
driving axle
محور گرداننده
vertical axis
محور قائم
pivot pin
پین محور
plummer block
کنده محور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com