Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
To go alone to the judge .
<proverb>
تنها به قاضى رفتن.
Other Matches
to reckon with out one's host
تنها به قاضی رفتن
gyrodyne
رتورکرافتی که رتورهای ان هنگام برخاستن شناورماندن فرود و جلو رفتن تنها دردامنه معینی از سرعت توسط موتور کار میکند
pussyfoot
دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go
چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
alone
تنها
single handed
تنها
by it self
تنها
only
تنها
solitarily
تنها
uniquely
تنها
by one,s self
تنها
solus
تنها
by oneself
تنها
siolus
تنها
by yourself
تنها
out in the cold
<idiom>
تنها
sole
تنها
soles
تنها
lone
تنها
loneliest
تنها
lonelier
تنها
exclusive
تنها
solitary
تنها
single
تنها
recluses
تنها
recluse
تنها
mere
تنها
merest
تنها
just
تنها
unaccompanied
تنها
lonely
تنها
single line
خط تنها
solos
تنها
solo
تنها
unique
تنها
single-handed
تنها
soli
تنها خوانان
lone electron
الکترون تنها
fly by the seat of one's pants
<idiom>
دست تنها
leave alone
تنها گذاردن
sole argument
تنها دلیل
asides
صحبت تنها
aside
صحبت تنها
wirte only
تنها نوشتن
single haneded
دست تنها
read only
تنها خواندنی
to pull a lone oar
تنها کارکردن
lonesome
تنها وبیکس
strands
تنها گذاشتن
sole
شالوده تنها
bare handed
دست تنها
singly
تنها انفرادا
bread alone
تنها نان
Do not leave me alone.
من را تنها نگذار.
sole
تنها انحصاری
soles
شالوده تنها
strand
تنها گذاشتن
single
تنها یک نفری
he alone went
تنها اورفت
soles
تنها انحصاری
mouch
راه رفتن دولادولاراه رفتن
lone pair electron
زوج الکترون تنها
to live to oneself
تنها زندگی کردن
adhoc
تنها به این منظور
lonely hearts
تنها و جویای همدم
but
نه تنها بطور محض
kick back
<idiom>
تنها استراحت کردن
to pull a lone oar
تنها پارو زدن
monological
تنها سخن گو خودگووخودشنو
not only he came but
نه تنها امد بلکه
out of pure mischief
تنها از روی بدجنسی
leave in the lurch
<idiom>
دست تنها گذاشتن
Come along and keep me company.
بامن بیا تا تنها نباشم
par for the course
<idiom>
تنها چیزیکه انتظار داشته
fair-weather friend
<idiom>
شخصی که تنها دوست است
one-track mind
<idiom>
تنها به یک چیز فکر کردن
zoon
تنها محصول یک نطفه واحد
photon
تنها یک الکترون تابش شود
lip service
<idiom>
تنها زبونی موافقت کردن
rat race
<idiom>
رها کردن ،تنها گذاشتن
bare king
شاه تنها یا بی یاور شطرنج
baring the king
تنها کردن شاه شطرنج
endorsement in blank
فهر نویسی به وسیله امضاء تنها
i was reserved for it
تنها برای من مقدر شده بود
i rely solely on god...
تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
i did it only for your sake
تنها به خاطرشما این کار را کردم
tap
ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
tapping
ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
live out of a suitcase
<idiom>
تنها بایک چمدان زندگی کردن
Leave her alone.
اورا تنها (بحال خود ) بگذار
His only aim and object is to make afortune .
تنها قصدش پولدار شدن است
tapped
ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
You alone can help me.
تنها (فقط )شما می توانید کمکم کنید
monarch
پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
peripheral
و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
monarchs
پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
This is the only way to guarantee that ...
تنها راه برای تضمین این است که ...
only death does not tell lies
تنها مرگ است که دروغ نمی گوید
My only problem is money .
تنها گرفتاریم پول است ( محتاج آن هستم )
I am obsessed by fear of unemployment .
تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
tuners
زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
tuner
زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
HD
ارسال داده تنها در یک جهت روی کانال یک سویه
letter-box company
شرکتی
[درپناهگاه مالیاتی]
که تنها صندوق پستی دارد
unilateral contract
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
to disturb any one's privacy
کسیرا تنها یا اسوده نگذاشتن مخل اسایش کسی شدن
sleeping partners
شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
You should always be careful walking alone at night.
همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
sleeping partner
شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
trot
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
latchkey child
[کودکی که معمولا در خانه بخاطر مشغله پدر مادر تنها است]
cantilever
تیرکی که تنها در یک انتهابصورت صلب به تکیه گاهی متصل شده است
front de liberation national
فعالیت می کرد و در حال حاضر تنها حزب سیاسی الجزایر است
slandering
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandered
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slander
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slanders
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
This is important, not only today, but also and especially for the future.
این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
restricted propellant
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
child
یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
undamped
نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
physiocratic system
روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
identity
تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
identities
تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
pace
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
ground adjustable propeller
ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
open cycle reactor system
سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
parades
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading
سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade
سان رفتن رژه رفتن محل سان
band project filter
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
helmzhold resonator
محفظه توخالی که تنها با یک سوراخ کوچک به محیط خارج مرتبط است و در ازای فرکانس معینی به تشدید درمی اید
a chromatic
[معماری بدون رنگ یعنی تنها با رنگ سیاه و سفید با آلروماتیک]
play by ear
<idiom>
توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
primary
تنها ایستگاه در شبکه داده که میتواند مسیر انتخاب کند و ارسال کند
lift fan
توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
falangisme
نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
This was the one time he did such a thing and it proved to have fateful consequences.
این تنها باری بود که او دست به چنین کاری زد و نتیجه اش فاجعه انگیز بود.
Laugh and the world laughs with you , weep and you wepp alone.
<proverb>
بخند تا دنیا با تو بخندد گریه کن تا تنها گریه کنى.
serial
فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
serials
فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
liftjet
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
if and only if
اگر و تنها اگر
[ریاضی]
[منطق]
[کامپیوتر]
solos
پروازبه طور مستقل یا راندن به طور تنها
solo
پروازبه طور مستقل یا راندن به طور تنها
aileron spar
تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
lay off
<idiom>
به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
constant displacement pump
پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
variable geometry engine
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
parallels
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
mirror carpet
طرح آینه
[در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
go
رفتن
swipe
کش رفتن
twiddles
ور رفتن
twiddle
ور رفتن
snitched
کش رفتن
snitches
کش رفتن
snitching
کش رفتن
twiddled
ور رفتن
swiping
کش رفتن
pilfers
کش رفتن
pilfered
کش رفتن
crawls
رفتن
crawled
رفتن
retrograde
پس رفتن
crawl
رفتن
swiped
کش رفتن
twiddling
ور رفتن
recede
پس رفتن
receded
پس رفتن
pilfer
کش رفتن
regresses
پس رفتن
regressed
پس رفتن
goes
رفتن
regress
پس رفتن
admitting
رفتن
retracting
تو رفتن
retracted
تو رفتن
retracts
تو رفتن
retract
تو رفتن
regressing
پس رفتن
recedes
پس رفتن
receding
پس رفتن
niggle
ور رفتن
niggled
ور رفتن
niggles
ور رفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com