English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 131 (8 milliseconds)
English Persian
necking تنگی مقطع
Other Matches
diffuser area ratio نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
geometrical percentage درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
strictures تنگی
stricture تنگی
coarctation تنگی
straitenced circumstances تنگی
scantiness تنگی
desolation تنگی
narrowness تنگی
drouth تنگی
tightness تنگی
constrictions تنگی
constriction تنگی
gloom دل تنگی
in low water در تنگی مالی
time trouble تنگی وقت
antasthmatic ضد تنگی نفس
narrow circumstances تنگی سختی
dyspnea تنگی نفس
niggardiness چشم تنگی
pursiness تنگی نفس
stenosis تنگی مجرا
coarctation تنگی مهبل
asthma نفس تنگی
asthma تنگی نفس
narrow minddedness نظر تنگی
short winded دارای تنگی نفس
stenosed مبتلا به تنگی نفس
antasthmatic دوای تنگی نفس
phimosis تنگی ختنه گاه
phimosis تنگی غلاف حشفه
iam in bad خیلی در تنگی هستم
drought خشک سالی تنگی
narrow mindedly از روی نظر تنگی
antasthmatic دافع تنگی نفس
droughts خشک سالی تنگی
to stint oneself تنگی بخود دادن
asthmatics دچار تنگی نفس اسمی
to be put to it در فشار یا تنگی واقع شدن
stenosed دچار هرگونه تنگی مجرا
asthmatic دچار تنگی نفس اسمی
dogfight جنگ مابین دو یاچند نفر در گوشه تنگی
dogfights جنگ مابین دو یاچند نفر در گوشه تنگی
dolman جامه بلندی که جلوش باز و استین تنگی دارد
cutting مقطع
profiled مقطع
cross section مقطع
sections مقطع
profiles مقطع
profile مقطع
segment مقطع
tablature مقطع
segments مقطع
profiling مقطع
section مقطع
lobule مقطع کوچک
half section نیم مقطع
rectangular section مقطع مستطیلی
root section مقطع ریشه
oblique section مقطع اریب
sectional area سطح مقطع
oblique section مقطع مایل
trough section مقطع ناودانی
soil profile مقطع خاک
structural section مقطع سازهای
transverse section مقطع عرضی
transition section مقطع تبدیل
cross section area سطح مقطع
profiled مقطع عرضی
conic section مقطع مخروطی
profiles مقطع عرضی
compact section مقطع فشرده
profiling مقطع عرضی
area سطح مقطع
cross section سطح مقطع
cross reaction سطح مقطع
coil section مقطع بوبین
areas سطح مقطع
absorption cross section مقطع جذب
aerofoil مقطع ایرودینامیکی
airfoil مقطع ایرودینامیکی
profile مقطع عرضی
circular cross section مقطع گرد
cross section مقطع عرضی
bronchial asthma تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
box spar تیرکهای با مقطع مربع
total effective collision cross section سطح مقطع موثر کل
work surface سطح مقطع اصلی
work surfaces سطح مقطع اصلی
vintage model الگوی مقطع زمانی
transection برش یا مقطع عرضی
horseshoe shaped section مقطع نعل اسبی
egg shaped section مقطع تخم مرغی
inelastic cross section مقطع برخورد ناکشسان
intermediate frequency section مقطع فرکانس میانی
interrupted quick flashing light چشمک زن تند مقطع
box section مقطع قوسی سکل
cross sectional data داده ها در یک مقطع زمانی
cross section سطح مقطع موثر
cross sectional area سطح مقطع عرضی
cross section سطح مقطع عرضی
winding crodd section سطح مقطع سیم پیچی
uncurtailed bars ارماتور بدون تقلیل مقطع
flumming تنگ کردن مقطع جریان اب
podite مقطع با بند پای بندپایان
cross section نیمرخ پهنا مقطع موثر
con di nozzle نازل موتورجت با مقطع همگرا
form grind سنگ زدن در مقطع طولی
blade station موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
rhombus wing بالی با سطح مقطع متقارن
syllabify تقسیم به هجای مقطع کردن
effective collision cross section سطح مقطع برخورد موثر
standard egg section مقطع تخم مرغی شکل معمولی
three square سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
syllabary جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
economic section انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
parallel aerofoil ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
hachures خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
poiseuille flow جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
mandrel جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
venturi کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
barns واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barn واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
lobation قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
contraction ratio نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
profile drag پسای مقطع پسای نیمرخ
syllable جزء کلمه مقطع کلمه
syllables جزء کلمه مقطع کلمه
at this age [در این مقطع سنی] [در این سنین] [در این سن]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com