English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
polychrome تهیه عکسهای رنگی
Other Matches
orthochromatic شبیه عکسهای رنگی طبیعی
photogrammetric map تهیه نقشه ازروی عکسهای هوائی
photogrammetry فن تهیه نقشه جغرافیائی به کمک عکسهای هوائی
air target mosaic مجموعه عکسهای تهیه شده از هدف عکس موزاییک هدفهای هوایی
montages قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montage قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
mosaic mountant صفحه تهیه موزاییک تابلویی که عکسهای موزاییک هوایی به ان وصل میشود
chromolithograph عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
colours چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colour چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
onion skin پوست پیاز [از این رنگینه طبیعی برای تهیه رنگ زرد نخودی استفاده می شود اگرچه ثبات رنگی خوبی ندارد.]
dye-stuff ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
dye sublimation printer چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
triads 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
photo geology تفسیر عکسهای هوایی
pornograph نوشته ها و عکسهای رکیک
grangerize بریدن عکسهای کتاب
chains سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chain سری عکسهای یک منطقه زنجیر
photo index map نقشه راهنمای عکسهای هوائی
imagery pack بسته حاوی عکسهای هوایی یک منطقه مشخص
purveys تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
photogrammetry مبحث اندازه گیری ومساحی ازروی عکسهای هوایی
solids رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
Lower third قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
aston [British E] قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
chyron [American E] قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
microfilming فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
hand-held وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
projection سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purveys تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey تهیه کردن سورسات تهیه کردن
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
dichroism دو رنگی
hued رنگی
trichromatism سه رنگی
dichromatism دو رنگی
discoloration بی رنگی
trichromat سه رنگی
trichroism سه رنگی
tinct رنگی
achromatism بی رنگی
achromatization بی رنگی
achromia بی رنگی مو
achromatisation بی رنگی
achroma بی رنگی
ingrain نخ رنگی
achroma بی رنگی مو
colored رنگی
coloured رنگی
pigmental رنگی
coloration رنگی
chromaticity رنگی
chromatic رنگی
aquarelle نقاشی اب و رنگی
vitta نوار رنگی
aqua relle نقاشی اب و رنگی
heliochrome عکس رنگی
heliochrome عکاسی رنگی
pentachromic پنج رنگی
unifiable قابل هم رنگی
blacked سیاه رنگی
pastel خمیرمواد رنگی
photochromy عکاسی رنگی
pigment cell یاخته رنگی
pigment dye ماده رنگی
pencils مداد رنگی
pencilling مداد رنگی
colorant مواد رنگی
pencil مداد رنگی
pigmentation رنگی شدن
paraffin wax موم رنگی
pigment ماده رنگی
pigments ماده رنگی
pallor زرد رنگی
pastel مداد رنگی
lake لاک رنگی
lakes لاک رنگی
kinemacolour سینمای رنگی
monotint نگار یک رنگی
monotint عکس یک رنگی
ocellus حلقه رنگی
blacks سیاه رنگی
trichromatic theory نظریه سه رنگی
pleochroism چند رنگی
polychroism چند رنگی
opalescence شیری رنگی
black سیاه رنگی
oleograph عکس رنگی
blacker سیاه رنگی
blackest سیاه رنگی
stined glass شیشه رنگی
coloured cement سیمان رنگی
color trace recorder رسام رنگی
chromatic aberration خطای رنگی
chroma مشخصههای رنگی
color television تلویزیون رنگی
color printer چاپگر رنگی
colored glass شیشه رنگی
dye stuff ماده رنگی
chromophotograph عکس رنگی
color camera دوربین رنگی
colored pencil مداد رنگی
photochrome عکس رنگی
cingulum خط رنگی ومارپیچ
color code رمز رنگی
color graphics گرافیک رنگی
dyestuff ماده رنگی
indigotine ماده رنگی نیل
chromophore عامل رنگی ملکول
composite color monitor مونیتور رنگی مرکب
pigmentary رنگی رنگ دار
composite color signal پیام رنگی مرکب
simultaneous color television تلویزیون رنگی همزمان
crayons مداد رنگی مومی
crayon مداد رنگی مومی
figurine مجسمه سفالین رنگی
figurines مجسمه سفالین رنگی
color monitor صفحه نمایش رنگی
minus color signal پیام رنگی منفی
chromophore گروه رنگی ملکول
chromogen دانههای رنگی گیاهان
quercitron نوعی ماده رنگی
ring tailed دارای حلقههای رنگی در دم
neutral density faceplate صفحه رنگی تلویزیون
safranin ماده رنگی زعفران
color gate دریچه پیام رنگی
sequential color television تلویزیون رنگی مرحلهای
pool ball هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
purpurin ماده رنگی روناس
technicolour روش فیلم رنگی
tetrachromatism دید چهار رنگی
red, green, blue سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
orcin ماده رنگی گلسنگ
pullicate یکجور دستمال رنگی
indigotin ماده رنگی نیل
bars خط یا بلاک ضخیم رنگی
curcumin ماده رنگی زردچوبه
dyestuff مواد رنگی و رنگرزی
encaustic tile or brick اجرکاشی هفت رنگی
candy-striped دارای نوارههای رنگی
false colour فیلم رنگی مصنوعی
Color films(T. V). فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
bar خط یا بلاک ضخیم رنگی
carrier color signal پیام رنگی حامل
contour خط فاصل درنقشههای رنگی
figurin مجسمه سفالین رنگی
conventionalization هم رنگی با ایین و رسوم
tone [ذات و خلوص رنگی یک رنگینه]
carmine ماده رنگی قرمز دانه
colored progressive matrices test ازمون ماتریسهای مدرج رنگی
black will take no other hue بالای سیاهی رنگی نیست
colour hard copy device اسباب نسخه چاپی رنگی
pastel <adj.> رنگهای خفیف [با مداد رنگی]
color contrast تضاد رنگی در زمینه فرش
pigment باماده رنگی رنگ کردن
pigments باماده رنگی رنگ کردن
bacino سفال لعاب دار رنگی
redorange <adj.> <noun> رنگی میان قرمز و نارنجی
r.m.a. color code علایم رنگی جامعه رادیوسازان
You have rubbed your coat against some wet paint . کت ات را مالیده یی به رنگ ( رنگی کرده ای )
Blueviolet <adj.> <noun> رنگی بین آبی و بنفش
slate <adj.> <noun> رنگی میان آبی و خاکستری
Pear <adj.> رنگی مانند رنگ گلابی
Tan <adj.> <noun> رنگی میان قهوه ای و کرم
Redviolet رنگی میان بنفش و قرمز
Rosewood رنگی میان بنفش و قهوه ای
Rosybrown <adj.> <noun> رنگی میان صورتی وقهوه ای
Salmon <adj.> <noun> رنگی میان صورتی و نارنجی
ocher <adj.> <noun> رنگی میان قهوه ای و زرد
cga وفق دهنده نگاره سازی رنگی
lambrequin نقوش رنگی حاشیه فروف چینی
pigments رنگ غیر محلول ماده رنگی
colours سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
color graphics adapter وفق دهنده نگاره سازی رنگی
chromatolysis تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
confetti کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها
Christmas trees جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
ocellus خال رنگی که مانند چشم باشد
Christmas tree جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
colour سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
pigment رنگ غیر محلول ماده رنگی
color band نوار رنگی روی جعبه مهمات
xanthin ماده رنگی روناس وگل زرد
cellure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
pastellist پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com