Dictiornary-Farsi | تهیه وانتخاب غذاتوسط خود شخص | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
self service	تهیه وانتخاب غذاتوسط خود شخص
self-service	تهیه وانتخاب غذاتوسط خود شخص


Other Matches

suffragette	زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
suffragettes	زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
laying up	تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
purvey	تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys	تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying	تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed	تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer	تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
map compilation	تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
projections	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purveys	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
preparation	تهیه
preparations	تهیه
provision	تهیه
purveys	تهیه
purveying	تهیه
procurement	تهیه
purvey	تهیه
purveyed	تهیه
supply	تهیه
seating	تهیه جا
supplying	تهیه
supplied	تهیه
housing	تهیه جا
off hand	بی تهیه
ministration	تهیه
counter preparation	ضد تهیه
prepare	تهیه کردن
procured	تهیه کردن
preparatorily	بعنوان تهیه
prepares	تهیه کردن
procure	تهیه کردن
processes	تهیه کردن
preparing	تهیه کردن
fabricator	تهیه کننده
supplier	تهیه کننده
prepare mortar	تهیه ملات
catered	تهیه کردن
provisionment	تهیه خواربار
base development	تهیه پایگاه
data processing	تهیه اطلاعات
data processing	تهیه و تولیداطلاعات
counter preparation	تیر ضد تهیه
pitched	تهیه دیده
blend	تهیه کردن
blends	تهیه کردن
purveyance	تهیه خواربار
cater	تهیه کردن
catering	تهیه کردن
suppliers	تهیه کننده
caters	تهیه کردن
preparator	تهیه کننده
provision	تهیه کردن
procures	تهیه کردن
afforded	تهیه کردن
preparation fire	اتش تهیه
preparation fire	تیر تهیه
afford	تهیه کردن
process	تهیه کردن
photo imagery	تهیه عکس
parasceve	روز تهیه
on the stocks	د رشرف تهیه
provide	تهیه دیدن
provide	تهیه کردن
provides	تهیه دیدن
preparation of food	تهیه خوراک
affording	تهیه کردن
preparation time	زمان تهیه
procuring	تهیه کردن
placements	تهیه شغل
placements	تهیه کار
placement	تهیه کار
administers	تهیه کردن
administering	تهیه کردن
administered	تهیه کردن
administer	تهیه کردن
weaponry	تهیه سلاح
lighting feeder	تهیه روشنایی
placement	تهیه شغل
affords	تهیه کردن
provides	تهیه کردن
vacuum-packed	تهیه شده
victualage	تهیه اذوقه
victual	تهیه اذوقه
furtherance	تهیه وسایل
triplicity	تهیه در سه نسخه
supplied	تهیه کردن
provided [that] <conj.>	تهیه شده
triplication	تهیه در سه نسخه
appropriated <adj.> <past-p.>	تهیه شده
supply	تهیه کردن
supplying	تهیه کردن
preparation	تهیه مقدمات
preparation	اتش تهیه
preparation	تهیه و ارایش
preparations	تهیه مقدمات
preparations	اتش تهیه
preparations	تهیه و ارایش
provided <adj.> <past-p.>	تهیه شده
laid on <past-p.>	تهیه شده
the preparation day	روز تهیه
to make provision	تهیه دیدن
to bargain for	تهیه دیدن
to find in	تهیه کردن
the water supply of tehran	تهیه اب تهران
budgeteer	تهیه کننده بودجه
tastiest	باسلیقه تهیه شده
budgeter	تهیه کننده بودجه
aggregate flow diagram	نمودار تهیه مصالح
acetylene generator	دستگاه تهیه استیلن
area projection	تهیه نقشه از منطقه
tastier	باسلیقه تهیه شده
area projection	تهیه تصویر منطقه
barrier tactics	تاکتیک تهیه موانع
beach unit	یکان تهیه بارانداز
artillery preparation	اتش تهیه توپخانه
artillery preparation	تیر تهیه توپخانه
conserve	کنسرو تهیه کردن
conserved	کنسرو تهیه کردن
budget directive	دستورالعمل تهیه بودجه
programmer	تهیه کننده برنامه
conserves	کنسرو تهیه کردن
conserving	کنسرو تهیه کردن
tasty	باسلیقه تهیه شده
stenciler	تهیه کننده استنسیل
bill	تهیه کردن صورتحساب
enables	تهیه کردن برای
furred	تهیه شده باخز
programmers	تهیه کننده برنامه
information providers	تهیه کنندگان اطلاعات
duplicator	ماشین تهیه رونوشت
duplicators	ماشین تهیه رونوشت
topography	تهیه نقشه از عوارض
he is an adequate provider	برای تهیه خواربار
hydrography	تهیه نقشه دریایی
enabling	تهیه کردن برای
program	برنامه تهیه کردن
process	تهیه و تولید کردن
enabled	تهیه کردن برای
it is in preparation	در دست تهیه است
bills	تهیه کردن صورتحساب
lyonnaise	باپیاز تهیه شده
forge	تهیه جنس قلابی
forges	تهیه جنس قلابی
effigies	تمثال تهیه کردن
effigy	تمثال تهیه کردن
enable	تهیه کردن برای
prearranged	از پیش تهیه شده
programme	برنامه تهیه کردن
programmes	برنامه تهیه کردن
processes	تهیه و تولید کردن
programs	برنامه تهیه کردن
stenciller	تهیه کننده استنسیل
project section	بخش تهیه طرحها
project section	بخش تهیه پروژه ها
program section	بخش تهیه برنامه ها
harnessed	اشیاء تهیه کردن
extemporised	فورا تهیه کردن
extemporises	فورا تهیه کردن
extemporising	فورا تهیه کردن
extemporize	فورا تهیه کردن
extemporized	فورا تهیه کردن
extemporizes	فورا تهیه کردن
extemporizing	فورا تهیه کردن
preparatory students	شاگردان تهیه یا مقدماتی
procure	تهیه و تحویل اماد
procurement	تهیه و تحویل اماد
to lay in a stock	موجودی تهیه کردن
preparatory	مربوط به تهیه یامقدمات
scripting	تهیه فایل اغازگر
rotogravure	تهیه گراور غلتکی
quadruplication	تهیه چیزی درچهارنسخه
host	تهیه تسهیلات ورزشی
hosted	تهیه تسهیلات ورزشی
hosting	تهیه تسهیلات ورزشی
hosts	تهیه تسهیلات ورزشی
quadruplicate	در چهارنسخه تهیه کردن
harnessing	اشیاء تهیه کردن
fund	تهیه وجه کردن
funded	تهیه وجه کردن
harness	اشیاء تهیه کردن
whomp up	بسرعت تهیه کردن
cold turkey	بدون تهیه وتدارک
get	تهیه کردن فهمیدن
preparation	تهیه کردن اتش
precontract preparations	تهیه اسناد قرارداد
foresee	قبلا تهیه دیدن
prearrange	قبلا تهیه کردن
polychromy	فن تهیه نقوش الوان
polychrome	تهیه عکسهای رنگی
advancing	قبلا تهیه شده
advances	قبلا تهیه شده
triplicate	در سه نسخه تهیه کردن
foresees	قبلا تهیه دیدن
advance	قبلا تهیه شده
gets	تهیه کردن فهمیدن