Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (7 milliseconds)
English
Persian
stub
ته بلیط کوتوله
stubbed
ته بلیط کوتوله
stubbing
ته بلیط کوتوله
stubs
ته بلیط کوتوله
Other Matches
homunculus
کوتوله
dwarfed
کوتوله
dwarf
کوتوله
elfin
کوتوله
grub
کوتوله
grubbed
کوتوله
grubs
کوتوله
pygmean
کوتوله
midge
کوتوله
pygmoid
کوتوله
dwarfs
کوتوله
atomy
کوتوله
pygmaean
کوتوله
dwarfing
کوتوله
midges
کوتوله
white dwarf
کوتوله سفید
tom thumb
شخص کوتوله
dwarfed
کوتوله شدن
pygmyish
کوتوله وار
dwarfs
کوتوله شدن
dwarf
کوتوله شدن
dwarfing
کوتوله شدن
chuffy
کوتوله وچاق
dwarf star
ستاره کوتوله
gnomes
کوتوله گورزاد
knurly
کوتاه قد کوتوله
gnome
کوتوله گورزاد
negrillo
کوتوله سیاه
dwarfish
کوتوله مانند
minim
ادم کوتوله نقطه
minims
ادم کوتوله نقطه
pugs
ادم کوتوله طره گیسو
pug
ادم کوتوله طره گیسو
runt
کبوتر خانگی درشت کوتوله
runts
کبوتر خانگی درشت کوتوله
elder hard
سر بلیط
tickets
بلیط
ticket
بلیط
pass
بلیط
passed
بلیط
passes
بلیط
meal tickets
بلیط غذا
booking clerk
بلیط فروش
rain check
بلیط باران
commutation ticket
بلیط با تخفیف
deadhead
بی بلیط سفرکردن
trip ticket
بلیط مسافرت
meal ticket
بلیط غذا
8 oclock sharp . On the stroke of 8.
بلیط دوسره
hare
مسافر بی بلیط
token
بلیط ورود
ticket
بلیط منتشرکردن
tokens
بلیط ورود
tickets
بلیط منتشرکردن
complimentary
بلیط افتخاری
hares
مسافر بی بلیط
season tickets
بلیط فصلی
return tickets
بلیط دوسره
season ticket
بلیط فصلی
return ticket
بلیط دوسره
tickets
بلیط دار کردن
day return
بلیط رفتو برگشت
rain check
بلیط مجانی یا مجدد
show your ticket to him
بلیط خودراباونشان دهید
return ticket
بلیط رفت و برگشت
box offices
باجه بلیط فروشی
to queue
[line]
up for tickets
برای بلیط در صف ایستادن
box office
باجه بلیط فروشی
card
کارت ویزیت بلیط
cards
کارت ویزیت بلیط
ticket
بلیط دار کردن
bookable
بلیط هواپیما-صندلیتئاتر رزروشده
deadhead
کسیکه بدون بلیط سوار
box offices
گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
box office
گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
this ticket admits one
با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
grille
شبکه پنجره کوچک بلیط فروشها
grilles
شبکه پنجره کوچک بلیط فروشها
show him your ticket
بلیط خودرا باو نشان دهید
There are no tickets available for tonight .
بلیط برای امشب موجود نیست
There are a few tickets left for tonight .
چند بلیط برای امشب مانده
sell-outs
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
travel agents
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agent
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
sell-out
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell out
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
fare dodger
کسی که بدون بلیط سوار وسایل نقلیه می شود
gatecrashers
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
rain check
<idiom>
بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
gatecrasher
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
bleacher
کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
bookings
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
booking
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
third-class
درجه سوم بلیط درجه 3
third class
درجه سوم بلیط درجه 3
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com