English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (6 milliseconds)
English Persian
middle succession توالی وسطی
Other Matches
suit توالی
consecutiveness توالی
successions توالی
subsequence توالی
succession توالی
subalternation توالی
sequence توالی
suited توالی
suits توالی
sequences توالی
consecution توالی
successions نیابت توالی
succession نیابت توالی
impluse train توالی ایمپولز
in succession به توالی متواترا"
tracks توالی ردپاراگرفتن
track توالی ردپاراگرفتن
middle succession توالی میانین
tracked توالی ردپاراگرفتن
subsere توالی بعدی
sq مخفف توالی
progression توالی تسلسل
progressions توالی تسلسل
state succession توالی دولتها
sequence rule قاعده توالی
median وسطی
meanest وسطی
medial وسطی
mean وسطی
mediate وسطی
mediated وسطی
mediates وسطی
mediating وسطی
centric وسطی
middle finger وسطی
meaner وسطی
impluse sequence توالی ضربه جریان
sequence of command ترتیب توالی فرامین
sequence number شماره ترتیب توالی
order of fire ترتیب توالی اتش
mediaeval ages قرون وسطی
medius انگشت وسطی
medival ages قرون وسطی
meddled میانی وسطی
meddle میانی وسطی
Middle Ages قرون وسطی
the dark ages قرون وسطی
middles میانی وسطی
meddles میانی وسطی
mid میانی وسطی
mid- میانی وسطی
middle میانی وسطی
sequencer اسباب سنجش توالی وتسلسل
collating sequence توالی ترتیب رشته تلفیق
approach sequence ترتیب توالی تقرب هواپیماها
medizeval history تاریخ قرون وسطی
middle lintel in window الت وسطی پنجره
middle name نام وسطی-اسموسطین
train سلسله وقایع توالی حیله جنگی
alphameric sequence ترکیب حروف و اعداد بترتیب توالی
trained سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trains سلسله وقایع توالی حیله جنگی
mesoderm لایه وسطی جرثومه میانپوست
succeeds بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
succeed بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
succeeded بدنبال امدن بطور توالی قرار گرفتن
wimple روسری زنان قرون وسطی چرخ
galley کشتی پارویی یا بادبانی قرون وسطی
dromond کشتی جنگی یا بازرگانی قرون وسطی
longbows کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
longbow کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
medievalist متخصص درتاریخ وهنروفرهنگ قرون وسطی
pennon پرچم مثلثی شکل قرون وسطی
schoolastic پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
balistraria [قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
templar عضو فرقهای ازصلیبیون نظامی قرون وسطی
scholasticism شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
schoolman پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
chien-assis [پنجره زیر شیروانی مینیاتوری در قرون وسطی]
ballistraria [قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
canterius [تیر اصلی خرپا در خانه های قرون وسطی]
cantherius [تیر اصلی خرپا در خانه های قرون وسطی]
tower house قلعه مستحکم قرون وسطی خانه بالای برج
to be broken on the wheel روی چرخ گاری مردن [نوعی مجازات اعدام در قرون وسطی]
tilt شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilted شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
calf's tongue [برجسته کاری های دکوری قرون وسطی با زبانه هایی شبیه تیرهای موازی]
controvrsism روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
mediaeval قرون وسطی قرون وسطایی
medieval قرون وسطی قرون وسطایی
angle-leaf [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com