English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
punctuality توجه به جزئیات وقت شناسی
Other Matches
screamer اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
minutie جزئیات
details جزئیات
minuitae جزئیات
detailing جزئیات
detail جزئیات
elaboration جزئیات
detailed : پر جزئیات
circumstantiality جزئیات
particular redemption جزئیات
particularity جزئیات
paticular جزئیات
draw attention توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
entomology حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
analyse بررسی با جزئیات
a priori از کلیات به جزئیات
detail جزئیات تفاصیل
detail printing چاپ جزئیات
detailing جزئیات تفاصیل
detail file پرونده جزئیات
detail file فایل جزئیات
finical متوجه جزئیات
data element جزئیات اطلاعات
analysed بررسی با جزئیات
analyzes بررسی با جزئیات
analyzing بررسی با جزئیات
detail drawing رسم جزئیات
image detail جزئیات تصویرتلویزیون
detail drawing نقشه جزئیات
analyzed بررسی با جزئیات
analyze بررسی با جزئیات
analysing بررسی با جزئیات
ins and outs <idiom> باتمام جزئیات
data item جزئیات اطلاعات
minutiae جزئیات کم اهمیت
in great detail با جزئیات مفصل
analyses بررسی با جزئیات
detail diagram نمودار جزئیات
detail drawing نقشه کشی جزئیات
echaustive شامل همهء جزئیات
detail مشروح شرح جزئیات
analyzing جزئیات را مطالعه کردن
analysed جزئیات را مطالعه کردن
analyse جزئیات را مطالعه کردن
analyzed جزئیات را مطالعه کردن
analyze جزئیات رامطالعه کردن
particulars جزئیات خصوصیات مشخصات
analysing جزئیات را مطالعه کردن
analyzes جزئیات را مطالعه کردن
detailing مشروح شرح جزئیات
analyses جزئیات را مطالعه کردن
circumstantiate وارد جزئیات شدن
he related the particulars جزئیات را شرح داد
To go into detailes. وارد جزئیات شدن
fill (someone) in <idiom> جزئیات را به شخصی گفتن
roughly speaking قطع نظراز جزئیات
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
elaborating به زحمت ساختن دارای جزئیات
elaborates به زحمت ساختن دارای جزئیات
elaborated به زحمت ساختن دارای جزئیات
elaborate به زحمت ساختن دارای جزئیات
particularising باذکر جزئیات شرح دادن
detail flowchart نمودار جزئیات گردش برنامه
particularizing باذکر جزئیات شرح دادن
particularises باذکر جزئیات شرح دادن
particularizes باذکر جزئیات شرح دادن
particularize باذکر جزئیات شرح دادن
particularized باذکر جزئیات شرح دادن
particularised باذکر جزئیات شرح دادن
bionomics زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
exhaustively چنانکه درهمه جزئیات واردشودیابحث کند
appropriation language شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
per طبق جزئیات که در مشخصات گفته شده
basket purchase خرید کلی بدون محاسبه جزئیات
favorites طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourites طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
questionof interest پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
lateral meniscus منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
philology زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
bacteriologic مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
kinematics حرکت شناسی جنبش شناسی
neurologic وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
typology گونه شناسی نوع شناسی
ornithology پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
pathologically از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
laryngological وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
oenology می شناسی شراب شناسی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
psychologically از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
note توجه
assiduity توجه
heed توجه
unconsidered بی توجه
heeding توجه
attention to orders توجه
turn to توجه
heeded توجه
unresponsive بی توجه
attentiveness توجه
keep توجه
advertency توجه
keeps توجه
attendance توجه
notes توجه
noting توجه
listless بی توجه
listlessly بی توجه
attendances توجه
NB توجه!
advertence توجه
tendance توجه
adverence توجه
oblivious بی توجه
heeds توجه
inattentive بی توجه
heedfulness توجه
attentions توجه
re با توجه به
remarking توجه
remarks توجه
mindfully با توجه
regard توجه
cares توجه
regarded توجه
regards توجه
remarked توجه
care توجه
mindfulness توجه
heedfully با توجه
re- با توجه به
cared توجه
attention توجه
remark توجه
pay respect to توجه داشتن به
noticed توجه اطلاع
unscrupulous بی توجه به نیک و بد
nota bene توجه شود
nota bene قابل توجه
notices توجه اطلاع
to drive at توجه داشتن به
warnings توجه به خط ر ممکن
noticeable قابل توجه
wistfulness توجه دقت
attends توجه کردن
notice توجه اطلاع
to watch over توجه کردن
eye catcher چیزجالب توجه
perpend توجه کردن
devil may care بی توجه به مقام
welfare توجه کردن
favor توجه مرحمت
to take keep توجه کردن
to llok توجه کردن
field of attention میدان توجه
favored توجه مرحمت
oyez توجه کنید
observingly از روی توجه
figure on توجه کردن
notable جالب توجه
wistfully با دقت و توجه
cautions توجه کنید
Your attention please. توجه فرمایید !توجه فرمایید !
look after توجه داشتن به
get with it <idiom> توجه کردن
pay attention <idiom> توجه کردن
riding high <idiom> جالب توجه
hypoprosessis فقدان توجه
hypoprosexia فقدان توجه
tent توجه کردن
tents توجه کردن
intentness سرگرمی توجه
favoured طرف توجه
favours توجه مرحمت
favouring توجه مرحمت
favour توجه مرحمت
favors توجه مرحمت
Take care of the infant. از نوزاد توجه کن
unwitting بی توجه بی هوش
notables جالب توجه
engaging جالب توجه
interesting جالب توجه
caution توجه کنید
caution اخطار توجه
cautioned توجه کنید
cautioned اخطار توجه
cautioning توجه کنید
cautioning اخطار توجه
cautions اخطار توجه
notation ثبت توجه
polarity توجه به قطب
polarities توجه به قطب
notwithstanding بدون توجه
inattention فقدان توجه
warning توجه به خط ر ممکن
favoring توجه مرحمت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com