Dictiornary-Farsi | توربین مافوق صوت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 138 (8 milliseconds)

English	Persian
supersonic turbine	توربین مافوق صوت


Other Matches

turboprop	توربین گاز که دران توان بیشتری از توربین برای چرخاندن شفت ملخ نسبت به توربوفن گرفته میشود
variable discharge turbine	توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
supersonic	هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
transcendent	مافوق
superordinate	مافوق
trancscendent	مافوق
superiors	مافوق
superior	مافوق
superordinates	مافوق
upmost	مافوق
trans-	مافوق
supersonic	مافوق صوت
superior	مافوق بالارتبه
superhuman	مافوق انسانی
hypertext	مافوق متن
hypersonic	مافوق فراصوت
superiors	مافوق بالارتبه
hyperphyscal	مافوق طبیعت
superior order	دستور مافوق
superior order	امر مافوق
supranational	مافوق ملیت
superconducter	مافوق هادی
hereinabove	مافوق این
hypermedia	مافوق رسانه
dominant	مقتدر مافوق
preternatural	مافوق طبیعی
supersensory	مافوق احساس
overlords	سرور مافوق
mandated	دستور مافوق
mandates	دستور مافوق
mandating	دستور مافوق
mandate	دستور مافوق
ultrasonics	مافوق صوت
overlord	سرور مافوق
past	بعد از مافوق
turbines	توربین
turbine	توربین
ultra	خیلی متعصب مافوق
supramundane	مافوق این جهان
suoersonic compressor	کمپرسور مافوق صوت
supersonic propeller	ملخ مافوق صوت
supersonic nozzle	نازل مافوق صوت
superconducting computers	کامپیوترهای مافوق هادی
supranational	مافوق محدودیتهای ملی
supermen	موجود مافوق انسان
hypersonic	سرعت مافوق صوت
beyond one's expectation	مافوق انتظار کسی
above	مافوق واقع دربالا
supersonic	علم مافوق صوت
metagnostic	مافوق علم بشر
supersonic	سرعت مافوق صوت
superman	موجود مافوق انسان
internal combustion turbine	توربین گازی
water turbine	توربین ابی
steam turbine	توربین بخار
stream turbine	توربین بخار
turbine rotor	رتور توربین
turbine blade	پره توربین
turbine blade	تیغه توربین
turbine disc	دیسک توربین
turbine stage	طبقه توربین
turbin stator	استاتور توربین
turbin casing	بدنه توربین
turbine vane	تیغه توربین
turbine wheel	چرخ توربین
turbine nozzle	شیپوره توربین
axial flow turbine	توربین محوری
blade	پره توربین
turbines	توربین بخار
turbine	توربین بخار
axial flow impulse turbine	توربین محوری
free turbine	توربین ازاد
gas turbine	توربین گاز
impulse turbine	توربین ضربهای
vanes	پره توربین
vane	پره توربین
supersonic tunnel	تونل باد مافوق صوت
combustor	سیستم احتراق توربین
three shaft	توربین گازی با سه شفت
impluse turbine	توربین فشار ضربهای
blades	پره توربین ابی
turbine governor	تنظیم کننده توربین
buckets	تیغه گردنده توربین
bucket	تیغه گردنده توربین
turbocar	اتومبیل توربین دار
turbojet	هواپیمای جت توربین دار
head race	کانال هذایت اب به توربین
high head turbine	توربین فشار قوی
radial flow turbine	توربین با جریان شعاعی
reaction turbin	توربین عکس العملی
reaction turbin	توربین فشار زیاد
reaction turbine	توربین عکس العملی
low pressure turbine	توربین فشار ضعیف
high pressure turbin	توربین فشار قوی
tail race	کانال هدایت اب از توربین به خارج
vaporizing combustor	سیستم احتراق توربین گاز
turbocharger	موتور شارژ کننده توربین
turbojet engine	موتور هواپیمای دارای توربین جت
hyperphysical	خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
turbogenerator	دستگاه مولد برق دارای توربین
turbo	پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
variable camber	سطوح هادی گاز به داخل توربین
turbos	پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
variable stator	توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
reverse flow engine	توربین گاز دارای کمپرسورجریان خطی یا محوری
axial flow turbine engine	موتور توربین گاز باکمپرسور جریان خطی
turbofan	دستگاه تهویه یا بادبزن متحرک بوسیله توربین
turboshaft	توربین گاز برای دادن قدرت به شفت
turborocket	ترکیبات گوناگونی از توربین گاز و راکت در یک موتور
penstock	لوله ایکه اب تحت فشار را به توربین میرساند
sonic boom	صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
sonic booms	صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
it is past cure	از علاجش گذشته است مافوق انست که بتوان علاج کرد
turbo	پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
turbos	پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
conical flow	تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
bulb root	وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
rated power	هریک از چند حدود تعیین شده توان توربین گاز
rarefaction	جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
waste gate	مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
ramjet	موتور جت بدون کمپرسور و توربین که فقط با کمپرس هوا کار میکند
residence time	مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
back pressure turbine	توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
retention area	قسمتهایی از دیسک توربین دراطراف ریشه تیغه ها که تحت نیروی زیادی قرار دارند
bow wave	موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
moustaches	سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
super	: پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
ultra	:پیشوندیست بمعنی " ماورا" وماورا فضا" و ماورا حدودوثغور" و برتراز" و"مافوق "و "فرا"
multi chamber	نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
critical mach number	عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
mismatch	ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
air turbine starter	استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
variable geometry engine	موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
unstart	انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
transonic	سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
erasable	قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
turbojet	توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده