Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (7 milliseconds)
English
Persian
creeping inflation
تورم خزنده
hidden inflation
تورم خزنده
Other Matches
groveler
خزنده
groveller
خزنده
creepers
خزنده
crawly
خزنده
reptant
خزنده
creeping
خزنده
creeper
خزنده
reptilian
خزنده
herpetology
خزنده شناسی
creeping move
حرکت خزنده
creeping schizophrenia
اسکیزوفرنی خزنده
decumbent
گیاه خزنده
reptiles
حیوان خزنده
reptile
حیوان خزنده
worm
خزنده خزیدن
wormed
خزنده خزیدن
worms
خزنده خزیدن
crawlingly
خزنده وار
kingcup
الاله خزنده
herpetologist
متخصص خزنده شناسی
crawler type tractor
تراکتور نوع خزنده
creeping mine
مین خزنده دریایی
stagflation
تورم + رکود تورم همراه با رکود
crawl type vehicle
وسیله نقلیه نوع خزنده
crawl drive
محرک وسیله نقلیه خزنده
pyxie
بوته خزنده وهمیشه بهار
zoysia
چمن خزنده پایای نواحی گرمسیر
awn
الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
sea skimmer
موشکی که در روی سطح اب سینه مال حرکت میکند موشک خزنده
turgescence
تورم
unemployment inflation dilemma
تورم
goutiness
تورم
bulge
تورم
cumulative inflation
تورم
antinode
تورم
tumidness
تورم
deflation
ضد تورم
inflation
تورم
inflationary
تورم
bulging
تورم
bulges
تورم
bulged
تورم
protuberancy
تورم
tumescence
تورم
swelling
تورم
swellings
تورم
protuberances
تورم
protuberance
تورم
persistent inflation
تورم مداوم
undersirable inflation
تورم نامطلوب
persistent inflation
تورم دائمی
turgidity
بادکردگی تورم
secular inflation
تورم قرنی
structural inflation
تورم ساختاری
rate of inflation
نرخ تورم
stagflation
تورم رکود
secular inflation
تورم مزمن
struma
گواتر تورم
reflation
تورم عمدی
reflation
بازآوری تورم
protuberance
بادکردگی
[تورم]
tumescence
بادکردگی
[تورم]
tumidity
بادکردگی
[تورم]
turgor
بادکردگی
[تورم]
bulge
برامدگی
[تورم]
lump
برامدگی
[تورم]
protuberance
برامدگی
[تورم]
swelling
برامدگی
[تورم]
tumescence
برامدگی
[تورم]
tumidity
برامدگی
[تورم]
lump
بادکردگی
[تورم]
bulge
بادکردگی
[تورم]
bulge
تورم
[آماس]
lump
تورم
[آماس]
swelling
تورم
[آماس]
tumescence
تورم
[آماس]
swelling
بادکردگی
[تورم]
tumidity
تورم
[آماس]
turgor
تورم
[آماس]
turgor
برامدگی
[تورم]
imported inflation
تورم وارداتی
inflation rate
نرخ تورم
creeping inflation
تورم ارام
hyperinflation
تورم حاد
galloping inflation
تورم افسارگسیخته
gas inflation
تورم گاز
hidden inflation
تورم پنهان
anti drumming sheet
ورق ضد تورم
chronic inflation
تورم مزمن
galloping inflation
تورم تازنده
galloping inflation
تورم چهارنعل
inflationism
تورم گرایی
galloping inflation
تورم شدید
disinflation
کاهش تورم
disinflationary
کاهنده تورم
hyperinflation
تورم شدید
hepatitis
تورم کبد
monetary inflation
تورم پولی
protuberance
تورم
[آماس]
inflation
تورم پول
crawlers
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawler
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
reflate
تورم ایجاد کردن
reflated
تورم ایجاد کردن
reflating
تورم ایجاد کردن
enlarged tonsils
تورم لوزه ها
[پزشکی]
unexpected inflation
تورم غیر منتظره
anticipated inflation
تورم مورد انتظار
reflates
تورم ایجاد کردن
strumose
دارای تورم بالشی
swelling resistant
مقاوم در برابر تورم
tumefaction
ورم حالت تورم
tumescence
ورم حالت تورم
strumous
دارای تورم بالشی
runaway inflation
تورم افسار گسیخته
demand pull inflation
تورم ناشی از فشار تقاضا
swells
باد غرور داشتن تورم
anticipated inflation
تورم پیش بینی شده
cost push inflation
تورم ناشی از فشار هزینه
swelled
باد غرور داشتن تورم
swell
باد غرور داشتن تورم
expectational inflation
تورم قابل پیش بینی
inflatable
قابل تورم یا باد کردن
goiterogenic
ایادکننده تورم غده تیروئید
excess demand inflation
تورم ناشی از مازاد تقاضا
supply push inflation
تورم ناشی از فشار عرضه
inflationism
پیروی از روش تورم اقتصادی
unexpected inflation
تورم پیش بینی نشده
wage push inflation
تورم ناشی از فشار مزد
ingotism
تورم و رشد بیش از حدبلورها
frost heave
تورم خاک در اثر یخبندان
expectational inflation
تورم پیش بینی شده
trade off between inflation and
رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
goitrogenic
ایجاد کننده تورم غده تیروئید
mark up price inflation
تورم ناشی از افزایش قیمت نسبت به هزینه
natural rate hypothesis
هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
phillips curve
شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
hot money
منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
deflates
خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflating
خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflated
خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflate
خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
inflationary recession
رکود همراه باتورم تورم رکود
phillips curve
منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
natural rate hypothesis
فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
accelerationists
شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com