English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
English Persian
dispatching توزیع امکانات
despatched توزیع امکانات
despatches توزیع امکانات
despatching توزیع امکانات
dispatch توزیع امکانات
dispatched توزیع امکانات
dispatches توزیع امکانات
Search result with all words
dispatcher توزیع کننده امکانات
Other Matches
functional distribution توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
poisson distribution این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
functional distribution of income توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
possibilities line خط امکانات
facilities امکانات
capabilities امکانات
upgrade بهبود امکانات
actions لیست امکانات
upgraded بهبود امکانات
employment opportunities امکانات اشتغال
upgrading بهبود امکانات
consumption possibility line خط امکانات مصرف
upgrades بهبود امکانات
facilities management مدیریت امکانات
action لیست امکانات
utility possibility curve منحنی امکانات مطلوبیت
investment opportunities امکانات سرمایه گذاری
diagnostics امکانات عیب شناسی
utility possibility frontier مرز امکانات مطلوبیت
dispatcher اعزام کننده امکانات
production possibility bondary مرز امکانات تولید
production possibility curve منحنی امکانات تولید
production possibility frontier مرز امکانات تولید
out of <prep.> بیرون از [فضایی یا فاصله ای] [امکانات]
threat study بررسی امکانات رزمی دشمن
ate امکانات بررسی کنترل کامپیوتر
system diagnostics امکانات عیب شناسی سیستم
inverter دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
saunters در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
saunter در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
sauntering در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
interface human machine interface امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
sauntered در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
human computer امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
newsgroup خصوصیتی در اینترنت که امکانات ای که برای همه مسیر است را فراهم میکند
text نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
texts نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
Windows . اولین نسل جدید ویندوز که حاوی امکانات OLE و کشیدن و قراردادن بود
topology که کابل بندی و واسط های لازم و امکانات موجود درشبکه را مشخص میکند
unix امکانات نرم افزاری که کپی کردن داده را برای کاربر از یک کامپیوتر ساده تر میکند.
foreground processing اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
centralized امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
common carrier شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
input/output پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
distribution پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distributions پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
interrupt اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupts اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupting اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
system diagnostics امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
automatics کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
background program برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
Video for Windows مجموعه درایورهای نرم افزاری و امکانات ویندوز ماکروسافت . سافت ماکروسافت که به فایلهای با فرمت AVI امکان نمایش روی یک پنجره می دهند
t distribution توزیع تی
dissemination توزیع
dispensation توزیع
dispensations توزیع
repartition توزیع
allotments توزیع
issue توزیع
distributions توزیع
distribution توزیع
issued توزیع
issues توزیع
marketing توزیع
allotment توزیع
development support library امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
random distribution توزیع بی نظم
distribution ratio نسبت توزیع
sample distribution توزیع نمونه
distribution system شبکه توزیع
equalizing basin حوضچه توزیع اب
energy distribution توزیع انرژی
distribution system سیستم توزیع
distribution time زمان توزیع
redistribution توزیع مجدد
distributivity توزیع پذیری
distributively بشکل توزیع
rectangular distribution توزیع مستطیلی
random distribution توزیع تصادفی
exponential distribution توزیع نمایی
dispensator توزیع کننده
distribution panel تابلوی توزیع
distribution curve منحنی توزیع
distribution factor ضریب توزیع
distribution free نابسته به توزیع
reinforcement distribution توزیع ارماتورها
distribution function تابع توزیع
distributing point نقطه توزیع
distribution law قانون توزیع
reseller توزیع کننده
revolving top استوانه توزیع
rotation system توزیع تناوبی
distribution of income توزیع درامد
income distribution توزیع درامد
distributable قابل توزیع
wealth distribution توزیع ثروت
optimal distribution توزیع ایده ال
normal distribution توزیع نرمال
poissan distribution توزیع پواسن
issue commissary مسئول توزیع
generalized function توزیع [ریاضی]
poisson distribution توزیع پواسون
Distribution توزیع [ریاضی]
distribution of wealth توزیع ثروت
hypergeometric distribution توزیع فراهندسی
planck distribution توزیع پلانک
land distribution توزیع اراضی
normal distribution توزیع بهنجار
marketing channel مجرای توزیع
market channels مجاری توزیع
normal plane توزیع نرمال
normalized distribution توزیع بهنجار
optimal distribution توزیع بهینه
pareto distribution توزیع پاراتو
load distribution توزیع بار
population distribution توزیع جمعیت
distribute توزیع کردن
probability distribution توزیع احتمال
fixed system توزیع ثابت اب
fire distribution توزیع اتش
distributing توزیع کردن
Excess Distribution توزیع فراوانی
qualitative distribution توزیع کیفی
frequency distribution توزیع فراوانی
frequency distribution توزیع بسامد
gaussian distribution توزیع نرمال
gauaaian distribution توزیع گوسی
cumulative distribution توزیع تجمعی
distributes توزیع کردن
functional distribution توزیع اساسی
marketing بازاریابی و توزیع
angular distribution توزیع زاویهای
distributor توزیع کننده
distributed توزیع شده
distribution factors ضرایب توزیع
administers توزیع کردن
administering توزیع کردن
administered توزیع کردن
administer توزیع کردن
unit of issue مبنای توزیع
unfair distribution توزیع ناعادلانه
uniform distribution توزیع یکنواخت
unit of issue واحد توزیع
distributors توزیع کننده
deal توزیع کردن
deals توزیع کردن
dispense توزیع کردن
unissued <adj.> توزیع نشده
issues توزیع کردن
dispensed توزیع کردن
dispenses توزیع کردن
dispensing توزیع کردن
issue توزیع کردن
issued توزیع کردن
allotments تخصیص توزیع
dealt توزیع کردن
allotment تخصیص توزیع
trade channel مجرای توزیع
canonical distribution توزیع بندادی
continuous distributions توزیع پیوسته
chi square distribution توزیع مربع خی
the two o'clock d. توزیع ساعت دو
demotic distribution توزیع جمعیت
table of distribution جدول توزیع
spatial distribution توزیع فضائی
cost of distribution هزینه توزیع
symmetrical distribution توزیع متقارن
decile توزیع دهگانه
dealing arrangments نحوه توزیع
stress distribution توزیع تنش
stresses distribution توزیع تنشها
bose distribution توزیع بوز
indistributable غیرقابل توزیع
arrengement of the reonforcement توزیع اماتور
basic of issue مبنای توزیع
truncated distribution توزیع ناقص
bernoulli distribution توزیع برنولی
binomial distribution توزیع دو جملهای
boltzmann distribution توزیع بولتزمن
personal distribution توزیع درامد فردی
normal distribution توزیع نرمال [ریاضی]
normal distribution curve منحنی توزیع بهنجار
sole distributor contract قرارداد توزیع انحصاری
sampling distribution توزیع نمونه گیری
size distribution of income توزیع درامد مقداری
normal distribution curve منحنی توزیع نرمال
uneven distribution of income توزیع نابرابر درامد
undistributed earnings منافع توزیع نشده
turnout area ابخور یک ابگیر توزیع
rectilinear distribution توزیع خطی هم ارز
unequal distribution of income توزیع نابرابر درامد
redistribution effect اثر توزیع مجدد
theory of income distribution نظریه توزیع درامد
redistribution of income توزیع دوباره درامد
trade channel کانال توزیع کالا
normal distribution توزیع گوسی [ریاضی]
redistribution of wealth توزیع دوباره ثروت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com