Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (11 milliseconds)
English	Persian
exponential distribution	توزیع نمایی
Other Matches
functional distribution	توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
spectroscopic binary	دوتایی طیف نمایی دوتایی بیناب نمایی
gini coefficient	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
poisson distribution	این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
functional distribution of income	توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
effeminacy	زن نمایی
unimodal	یک نمایی
seediness	بد نمایی
shabbiness	نخ نمایی
modal	نمایی
modals	نمایی
aberration	کج نمایی
squalidness	بد نمایی
bimodal	دو نمایی
male protest	نر نمایی
exponential	نمایی
squalidity	بد نمایی
puppydom	خود نمایی
prewetting	پیش تر نمایی
pretentiousness	خود نمایی
pearliness	مروارید نمایی
master stroke	هنر نمایی
masculine protest	نرینه نمایی
boldfacing	درشت نمایی
maculation	ملوث نمایی
puppyhood	خود نمایی
ostentation	خود نمایی
notoriety	انگشت نمایی
stereoscopics	برجسته نمایی
pleading	برهان نمایی
magnification	درشت نمایی
magnification	بزرگ نمایی
exhibitionism	عورت نمایی
magnifications	درشت نمایی
magnifications	بزرگ نمایی
grin	دندان نمایی
grinned	دندان نمایی
grinning	دندان نمایی
transparecy	پشت نمایی
transparence	پشت نمایی
grins	دندان نمایی
likelihood	درست نمایی
saber rattling	قدرت نمایی
foreshortening	کوته نمایی
data display	داده نمایی
death feigning	مرده نمایی
playing dead	مرده نمایی
sightliness	خوش نمایی
showiness	خود نمایی
dichroism	دو رنگ نمایی
sanctimony	مقدس نمایی
exponential rate	اهنگ نمایی
exponential rate	نرخ نمایی
exponential function	تابع نمایی
exponential curve	منحنی نمایی
exponent bias	پیشقدر نمایی
sanctimoniousness	مقدس نمایی
flares	خود نمایی
flare	خود نمایی
sanctified airs	مقدس نمایی
grandiosity	بزرگ نمایی
holographic image	نمایی از شی سه بعدی
illusionism	سه بعد نمایی
verisimilitude	راست نمایی
slow motion	کند نمایی
transparency	پشت نمایی
transparencies	پشت نمایی
tokenism	نمونه نمایی
illusionism	عمق نمایی
spectroscopy	طیف نمایی
characterization	منش نمایی
spectroscopy	بیناب نمایی
parading	خود نمایی کردن
characterize	منش نمایی کردن
characterizes	منش نمایی کردن
characterizing	منش نمایی کردن
characterising	منش نمایی کردن
characterises	منش نمایی کردن
characterised	منش نمایی کردن
characterized	منش نمایی کردن
masterstroke	هنر نمایی شاهکار
parades	خود نمایی کردن
masterstrokes	هنر نمایی شاهکار
paraded	خود نمایی کردن
direction indicator	دستگاه جهت نمایی
woolliness	پشم نمایی پرپشمی
likelihood ratio	بهر درست نمایی
magnification factor	عامل درشت نمایی
maximum liklihood	درست نمایی بیشینه
circular dischroism	دو رنگ نمایی دورانی
lateral magnifying power	درشت نمایی جانبی
prink	خود نمایی کردن
to prank out oneself	خود نمایی کردن
to cut a dash	خود نمایی کردن
parade	خود نمایی کردن
ebullioscopy constant	ثابت غلیان نمایی
floating point calculation	محاسبات اعداد نمایی یا علمی
power	درشت نمایی قدرت دوربین
magnification	بزرگ سازی درشت نمایی
powered	درشت نمایی قدرت دوربین
powering	درشت نمایی قدرت دوربین
powers	درشت نمایی قدرت دوربین
perspective	عمق نمایی چشم انداز
perspectives	عمق نمایی چشم انداز
maximum likelihood method	روش حداکثر درست نمایی
panchromatic emulsion	امولسیون تمام رنگ نمایی
time constant of an exponential quantity	ثابت زمانی یک کمیت نمایی
magnifications	بزرگ سازی درشت نمایی
resolutions	قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
pedantic	وابسته به عالم نمایی وفضل فروشی
resolution	قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
distribution	پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distributions	پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
sandbar	جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
hypsographic map	نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
distributions	توزیع
marketing	توزیع
distribution	توزیع
issues	توزیع
dispensations	توزیع
dissemination	توزیع
issued	توزیع
repartition	توزیع
issue	توزیع
allotment	توزیع
dispensation	توزیع
t distribution	توزیع تی
allotments	توزیع
reinforcement distribution	توزیع ارماتورها
equalizing basin	حوضچه توزیع اب
fixed system	توزیع ثابت اب
unissued <adj.>	توزیع نشده
frequency distribution	توزیع فراوانی
frequency distribution	توزیع بسامد
gaussian distribution	توزیع نرمال
gauaaian distribution	توزیع گوسی
functional distribution	توزیع اساسی
fire distribution	توزیع اتش
distribution system	سیستم توزیع
distribution system	شبکه توزیع
distribution ratio	نسبت توزیع
distribution panel	تابلوی توزیع
wealth distribution	توزیع ثروت
distribution of wealth	توزیع ثروت
income distribution	توزیع درامد
distribution of income	توزیع درامد
distribution time	زمان توزیع
distributively	بشکل توزیع
distributivity	توزیع پذیری
reseller	توزیع کننده
sample distribution	توزیع نمونه
revolving top	استوانه توزیع
Distribution	توزیع [ریاضی]
generalized function	توزیع [ریاضی]
energy distribution	توزیع انرژی
Excess Distribution	توزیع فراوانی
distribution law	قانون توزیع
unfair distribution	توزیع ناعادلانه
planck distribution	توزیع پلانک
table of distribution	جدول توزیع
pareto distribution	توزیع پاراتو
symmetrical distribution	توزیع متقارن
optimal distribution	توزیع ایده ال
optimal distribution	توزیع بهینه
normalized distribution	توزیع بهنجار
normal plane	توزیع نرمال
poissan distribution	توزیع پواسن
poisson distribution	توزیع پواسون
rotation system	توزیع تناوبی
trade channel	مجرای توزیع
probability distribution	توزیع احتمال
uniform distribution	توزیع یکنواخت
population distribution	توزیع جمعیت
the two o'clock d.	توزیع ساعت دو
normal distribution	توزیع بهنجار
normal distribution	توزیع نرمال
unit of issue	مبنای توزیع
land distribution	توزیع اراضی
issue commissary	مسئول توزیع
indistributable	غیرقابل توزیع
rectangular distribution	توزیع مستطیلی
spatial distribution	توزیع فضائی
random distribution	توزیع تصادفی
load distribution	توزیع بار
stresses distribution	توزیع تنشها
stress distribution	توزیع تنش
unit of issue	واحد توزیع
marketing channel	مجرای توزیع
market channels	مجاری توزیع
qualitative distribution	توزیع کیفی
random distribution	توزیع بی نظم
hypergeometric distribution	توزیع فراهندسی
canonical distribution	توزیع بندادی
bose distribution	توزیع بوز
administers	توزیع کردن
boltzmann distribution	توزیع بولتزمن
dispatching	توزیع امکانات
administering	توزیع کردن
administered	توزیع کردن
continuous distributions	توزیع پیوسته

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com