English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 269 (24 milliseconds)
English Persian
spread توسعه دادن
spreads توسعه دادن
extend توسعه دادن
extending توسعه دادن
extends توسعه دادن
develop توسعه دادن
develops توسعه دادن
enlarge توسعه دادن
enlarged توسعه دادن
enlarges توسعه دادن
enlarging توسعه دادن
enrich توسعه دادن
enriches توسعه دادن
enriching توسعه دادن
promote توسعه دادن
promoted توسعه دادن
promotes توسعه دادن
promoting توسعه دادن
increase توسعه دادن
increased توسعه دادن
increases توسعه دادن
developement توسعه دادن
open out توسعه دادن
to open out توسعه دادن
to unfold توسعه دادن
Search result with all words
expansion توسعه گسترش دادن کشیدن
extend ادامه پیدا کردن باز شدن توسعه دادن
extend توسعه یافتن تمدید دادن یا کردن
extending ادامه پیدا کردن باز شدن توسعه دادن
extending توسعه یافتن تمدید دادن یا کردن
extends ادامه پیدا کردن باز شدن توسعه دادن
extends توسعه یافتن تمدید دادن یا کردن
develop توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
develop توسعه دادن اشکارکردن
develops توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
develops توسعه دادن اشکارکردن
skimming محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
development رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
development گسترش دادن یکانها توسعه دادن نمو
developments رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
developments گسترش دادن یکانها توسعه دادن نمو
enlarge توسعه دادن وسیع کردن
enlarge توسعه دادن زیاد بحث کردن
enlarged توسعه دادن وسیع کردن
enlarged توسعه دادن زیاد بحث کردن
enlarges توسعه دادن وسیع کردن
enlarges توسعه دادن زیاد بحث کردن
enlarging توسعه دادن وسیع کردن
enlarging توسعه دادن زیاد بحث کردن
expand توسعه دادن بسط دادن
expand توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
expand منبسط کردن توسعه دادن
expanding توسعه دادن بسط دادن
expanding توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
expanding منبسط کردن توسعه دادن
expands توسعه دادن بسط دادن
expands توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
expands منبسط کردن توسعه دادن
bionics مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
outstretch توسعه دادن بسط
to fill out تکمیل کردن توسعه دادن
development aid worker دستیار مدد کار [برای توسعه دادن کشوری]
development aid volunteer دستیار مدد کار [برای توسعه دادن کشوری]
aid worker دستیار مدد کار [برای توسعه دادن کشوری]
development aid worker دستیار داوطلب [برای توسعه دادن کشوری]
development aid volunteer دستیار داوطلب [برای توسعه دادن کشوری]
aid worker دستیار داوطلب [برای توسعه دادن کشوری]
to grow [into] توسعه دادن وضعیت [به]
to develop [into] توسعه دادن وضعیت [به]
Other Matches
enhances در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhanced در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhance در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhancing در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
characteristics of underdeveloping مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
international development association مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
outreach توسعه یافتن توسعه
spread توسعه
developments توسعه
increments توسعه
increment توسعه
outspread توسعه
enlargement توسعه
spreads توسعه
enlargements توسعه
stop go policy توسعه
development توسعه
enlarged توسعه
promotions توسعه
amplification توسعه
enlarge توسعه
enlarges توسعه
enlarging توسعه
extensions توسعه
expansion توسعه
promotion توسعه
upgrowth توسعه
delelopment توسعه
extension توسعه
reduces تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
expansionist توسعه طلبی
development plan برنامه توسعه
expanse بسط و توسعه
boom توسعه یافتن
extendable توسعه پذیر
combat development توسعه رزمی
development policy سیاست توسعه
boomed توسعه عظیم
internal development توسعه داخلی
urban renewal توسعه شهری
expandability قابلیت توسعه
development bank بانک توسعه
expansionism توسعه طلبی
development time زمان توسعه
development tools ابزار توسعه
exepandable قابل توسعه
boomed توسعه یافتن
booming توسعه عظیم
progation توسعه تکثیر
increscent زیادی توسعه
historical development توسعه تاریخی
extensibility توسعه پذیری
expansive متمایل به توسعه
pattern of development الگوی توسعه
social development توسعه اجتماعی
extensible توسعه پذیر
booms توسعه یافتن
phasess of development مراحل توسعه
cultural development توسعه فرهنگی
expanded , capacity توسعه فرفیت
uneven development توسعه نامتوازن
expandsionism توسعه طلبی
booming توسعه یافتن
export promotion توسعه صادرات
booms توسعه عظیم
path of expansion مسیر توسعه
expanses بسط و توسعه
under development دردست توسعه
regional development توسعه ناحیهای
economic development توسعه اقتصادی
rural development توسعه روستائی
expansion گسترش توسعه
regional development توسعه منطقهای
amplification توسعه تقویت
anti development policy سیاست ضد توسعه
self development توسعه نفس
research and development تحقیق و توسعه
pole of development قطب توسعه
monetary expansion توسعه پولی
underdevelopment توسعه نیافتگی
underdeveloped توسعه نیافته
technical development توسعه فنی
boom توسعه عظیم
step backwards برگشت [به حالت کم توسعه]
regress برگشت [به حالت کم توسعه]
top down development توسعه از بالا به پایین
increment افزایش در حقوق توسعه
software development توسعه نرم افزاری
research and development تحقیق و توسعه یا بهبودوسایل
increments افزایش در حقوق توسعه
extendible قابل توسعه کش دار
regression برگشت [به حالت کم توسعه]
corrosive attack اغاز و توسعه خورندگی
program development tools ابزار توسعه برنامه
underdeveloped area منطقه توسعه نیافته
pullulate اغاز توسعه نهادن
extended memory حافظه توسعه یافته
extended precision دقت توسعه یافته
underdeveloped countries کشورهای توسعه نیافته
regression بازگشت [به حالت کم توسعه]
step backwards بازگشت [به حالت کم توسعه]
desired rate of development نرخ مطلوب توسعه
developed contries ممالک توسعه یافته
development planning برنامه ریزی توسعه
developing countries کشورهای در حال توسعه
microcomputer development system سیستم توسعه ریزکامپیوتر
development countries کشورهای قابل توسعه
underdeveloped nations ملل توسعه نیافته
inextension عدم امتداد یا توسعه
development cost هزینه توسعه در تولیدمحصول
extensible language زبان توسعه پذیر
to spread [across] [over] توسعه یافتن [سرتاسر]
characteristics of underdevelopment ویژگیهای توسعه نیافتگی
regress بازگشت [به حالت کم توسعه]
development system سیستم توسعه یافته
class improvement plan طرح توسعه ناو
well development توسعه و شستشوی چاه
organization for economic co opration سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
less developed countries کشورهای کمتر توسعه یافته
extendeo core حافظه چنبرهای توسعه یافته
the developed world جهان توسعه یافته [پیشرفته]
big push theory of development نظریه فشار شدید توسعه
threat study بررسی توسعه تهدید دشمن
extended character set مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
developments توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
contrast enhancement توسعه تشخیص سایه روشن
back blowing عمل شستشو و توسعه چاه
development توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
expeditionary force نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
extensible منبسط شدنی توسعه پذیر
overdevelop توسعه و عمران زیاد یافتن
expeditionary forces نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
project loans قرضههای مربوط به انجام طرحهای توسعه
developers فاهر کننده عکس توسعه دهنده
developer فاهر کننده عکس توسعه دهنده
extensive cultivation توسعه همه جانبه کشت وکار
field upgradable سخت افزار قابل توسعه درمحل
put up <idiom> توسعه پول یا چیزی که احتیاج است
unicef (= united nations international یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
research توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
researches توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
eisa معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
extended industry standard architecture معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
generation توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
inward looking development policies درکشورهای در حال توسعه تاکید دارد
generations توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
least developed countries پائین ترین کشورهای در حال توسعه
developed market economy countries کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
researching توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
researched توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
ebcdic کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته
militarists ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
developments زمان لازم برای توسعه محصول جدید
development زمان لازم برای توسعه محصول جدید
militarist ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
Acorn Computers توسعه دهندگان میکروبی BBC و کامپیوتر Archimedes
e r p جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
NetView معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
take off خیز . یکی از مراحل توسعه اقتصادی در نظریه روستو
amiga مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط کمودور توسعه یافته اند
LAN Manager سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
ethernet گونهای از اترنت توسعه یافته توسط DEC , Intel , xerox
trade unionism سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
researches توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researched توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
R & D سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
research توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researching توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
inward looking development policies سیاستهای توسعه "درون نگر " سیاست هائی است که بر خود اتکائی اقتصادی
consent اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consents اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consenting اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
ECP سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی
enhances سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhanced سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
wraparound توسعه و بسط اتوماتیک خطی از یک متن به دو خط یا بیشتر به واسطه محدودیت ناحیهای از صفحه نمایش
enhance سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhancing سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
Sun Microsystems شرکتی که سیستم برنامه نویسی gava را توسعه داد که در صفحات وب گسترده به کار میرود
extended code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
JPEG++ حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
Xerox PARC مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
extends استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
gpss زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
walkthrough جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
extending استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extend استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
imperialism استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
interactive ابزار توسعه یافته نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد برنامه را تحت کنترل اجرا کند
applesoft basic نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
NetShow سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
design phase فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
Advanced Technology Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
Visual C محصول توسعه یافته ماکروسافت که امکان ایجاد برنامههای کاربردی ویندوز با رسم واسط های کاربر و اتصال کد زبان C را برقرار میکند
AT Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com