Dictiornary-Farsi | توقیف درامد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
attachment of earnings	توقیف درامد


Other Matches

disposable personal income	درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
habeas corpus	حکم توقیف از طرف دادگاه باذکر دلایل توقیف
gini coefficient	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
under restraint	در توقیف تحت توقیف د ربند
functional distribution of income	توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
regressive income tax	مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
prelusion	درامد
means	درامد
comings in	درامد
hatches	درامد
earning	درامد
hatched	درامد
hatch	درامد
proceeds	درامد
admission	درامد
admissions	درامد
income	درامد
gainings	درامد
it wasprologue to the nextmove	درامد
returns	درامد
makings	درامد
emolument	درامد
emoluments	درامد
total income	درامد کل
total revenue	درامد کل
revenue	درامد
returning	درامد
returned	درامد
return	درامد
earnings	درامد
remunerative	پر درامد
restraint	توقیف
detentions	توقیف
hold up	توقیف
hold-up	توقیف
hold-ups	توقیف
internment	توقیف
restraints	توقیف
caption	توقیف
confiscation	توقیف
distresses	توقیف
distress	توقیف
arrestment	توقیف
suppression	توقیف
bail	توقیف
custody	توقیف
embargoes	توقیف
embargo	توقیف
trustee process	توقیف
supperession	توقیف
arrested	توقیف
detention	توقیف
captions	توقیف
attachment	توقیف
arrest	توقیف
garnishment	توقیف
nabs	توقیف
nabbing	توقیف
nabbed	توقیف
nab	توقیف
constraint	توقیف
sequestration	توقیف
imperisonment	توقیف
distraint	توقیف
distrainment	توقیف
durance	توقیف
stoppage	توقیف
stoppages	توقیف
confinement	توقیف
seizure	توقیف
durante	توقیف
arrests	توقیف
seizures	توقیف
actual income	درامد واقعی
ordinary income	درامد عادی
revenue function	تابع درامد
relative income	درامد نسبی
real income	درامد واقعی
personal income	درامد سرانه
psychic income	درامد بی دردسر
personal income	درامد شخصی
present income	درامد حال
internal revenue	درامد داخلی
permanent income	درامد دائمی
prelude	پیش درامد
preludes	پیش درامد
present income	درامد جاری
per capita income	درامد سرانه
Inland Revenue	درامد داخلی
income consumption curve	منحنی درامد
income and expenditure	درامد و هزینه
marginal revenue	درامد نهائی
flow of income	گردش درامد
flow of income	جریان درامد
fixed income	درامد ثابت
it proved false	دروغ درامد
it scaled kilograms	ده کیلوگرم درامد
it weighed kilogrammes	سه کیلوگرم درامد
economic income	درامد اقتصادی
earnings per share	درامد هر سهم
income distribution	توزیع درامد
marginal income	درامد نهائی
incremental revenue	درامد نهائی
gross income	درامد ناخالص
income analysis	تحلیل درامد
income determination	تعیین درامد
imputed income	درامد انتسابی
imputed income	درامد ضمنی
imperial decree	درامد نامشروع
immoral earning	درامد نامشروع
illicit earning	درامد نامشروع
income leakage	نشت درامد
income leakage	کسر درامد
income per capita	درامد سرانه
distribution of income	توزیع درامد
disposable income	درامد دریافتی
mean income	درامد متوسط
net income	درامد خالص
benefice	درامد کلیسایی
average revenue	درامد متوسط
net revenue	درامد خالص
nominal income	درامد اسمی
notional income	درامد فرضی
annual income	درامد سالانه
annual earnings	درامد سالانه
deferred credits	درامد پس افتاده
deduction from income	کسور درامد
median income	درامد متوسط
median income	درامد میانی
money income	درامد پولی
current income	درامد جاری
municipal revenue	درامد شهرداری
national income	درامد ملی
notional income	درامد خیالی
earned	درامد داشتن
earn	درامد داشتن
unearned revenue	درامد نامکتسب
unearned revenue	درامد باداورده
prologue	پیش درامد
prologues	پیش درامد
broken down	ازپای درامد
unremunerative careers	مشاغل کم درامد
transitory income	درامد انتقالی
income tax	مالیات بر درامد
income taxes	مالیات بر درامد
broken-down	ازپای درامد
sinfonia	پیش درامد
means	توانائی درامد
earns	درامد داشتن
stream of income	جریان درامد
overture	پیش درامد
auras	پیش درامد
revenue sources	منابع درامد
revenue sharing	سهیم در درامد
aura	پیش درامد
meanest	منابع درامد
meaner	منابع درامد
mean	منابع درامد
temporary income	درامد موقتی
to bring a return	درامد دادن
tax revenue	درامد مالیاتی
supplementary income	درامد تکمیلی
overtures	پیش درامد
transfer income	درامد انتقالی
total revenue function	تابع درامد کل
total revenue curve	منحنی درامد کل
embargoes	توقیف کردن
banning	توقیف کردن
apprehensions	جلب توقیف
attachment of debt	توقیف طلب
bans	توقیف کردن
to hold in restraint	توقیف کردن
attachment of property	توقیف مال
ban	توقیف کردن
nabber	توقیف کننده
commitment	حکم توقیف
commitments	حکم توقیف
confiscatable	قابل توقیف
to take into custody	توقیف کردن
confiscable	قابل توقیف
embargo	توقیف کردن
arrest	توقیف شخص
warrant as arrest	حکم توقیف
arrest	حکم توقیف
writ of attachment	حکم توقیف
writ of attachment	قرار توقیف
garnishment	حکم توقیف
house arrest	توقیف در منزل
garnishment	توقیف کردن
execution	ضبط توقیف
seizing	تصرف توقیف
attachment	حکم توقیف
arrested	حکم توقیف
embay	توقیف کردن
arrested	توقیف شخص
detention pending trial	توقیف احتیاطی
release of seizure	رفع توقیف
lift the seizure	رفع توقیف
distrain	توقیف کردن