Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
monopoly output
تولید انحصاری
Search result with all words
countervailing power
مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
Other Matches
monopoly
امتیاز انحصاری کالای انحصاری
monopolies
امتیاز انحصاری کالای انحصاری
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
embryophyte
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
pilot line operation
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
components
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
seconding
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
euler theorem
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
production overheads
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
patents
انحصاری
merest
انحصاری
sole right
حق انحصاری
patented
انحصاری
mere
انحصاری
patent
انحصاری
monopolistic
انحصاری
patenting
انحصاری
sole
انحصاری
soles
انحصاری
exclusive
انحصاری
market trust
بازار انحصاری
patents
دارای حق انحصاری
monopolist
سیاست انحصاری
monopoly power
قدرت انحصاری
monopoly price
قیمت انحصاری
monopoly restriction
محدودیت انحصاری
sole agent
نماینده انحصاری
patenting
دارای حق انحصاری
preemptive
قبضهای انحصاری
patented
دارای حق انحصاری
patent
دارای حق انحصاری
monopolistic competition
رقابت انحصاری
monopoly position
موقعیت انحصاری
monopoly management
مدیریت انحصاری
sole
تنها انحصاری
monopoly bank
بانک انحصاری
exclusive or
یای انحصاری
soles
تنها انحصاری
restricted
مقیدالتداول انحصاری
planar
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
theory of monoplistic competition
نظریه رقابت انحصاری
patent
انحصاری به ثبت رساندن
patenting
انحصاری به ثبت رساندن
monopolizing
امتیاز انحصاری گرفتن
oligopsony
خرید نیمه انحصاری
patented
انحصاری به ثبت رساندن
monopolised
امتیاز انحصاری گرفتن
patent right
حق انحصاری ثبت شده
monopolises
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolising
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizes
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolized
امتیاز انحصاری گرفتن
patents
انحصاری به ثبت رساندن
oligapoly
فروش نیمه انحصاری
sole arbitrator
حکم یا داور انحصاری
sole distributor contract
قرارداد توزیع انحصاری
exjunction gate
دریچه یای انحصاری
exclusive economic zone
منطقه اقتصادی انحصاری
sole selling right
حقوق فروش انحصاری
fixed stock
مالک انحصاری سهام
exclusive or element
عنصر یای انحصاری
exclusive or gate
دریچه یای انحصاری
exclusive or cate
دریچه یای انحصاری
declassified cost
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
oem
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
exclusive nor gate
دریچه نقیض یای انحصاری
patent law
قانون ثبت انحصاری اختراعات
monopolization
گرفتن امتیاز انحصاری چیزی
sole tenant
مستاجر انحصاری مستاجری که شریک ندارد
matrix
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
patented
امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patents
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patents
امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patent
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patent
امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patented
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patenting
امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patenting
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
severalty
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
free fishery
حق انحصاری ماهی گیری درابهای عمومی بموجب فرمان شاه
spermary
غده تولید کننده منی محل تولید منی
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
copyrights
حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
copyright
حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
mixed capitalism
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
gnp gap
شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
producers burden of tax
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
joint tenants
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
magnaflux
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
patenting
حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
patents
حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
patent
حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
patented
حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
sole a for iran
تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
outputs
تولید
assembly
تولید
output
تولید
progeniture
تولید
product
تولید
production
تولید
products
تولید
productions
تولید
generations
تولید
generation
تولید
production lines
خط تولید
assembly line
خط تولید
turn out
تولید
genesis
تولید
production technique
فن تولید
production rule
تولید
production line
خط تولید
low productivity
تولید کم
fabrication
تولید
manufactures
تولید
manufactured
تولید
assembly lines
خط تولید
manufacture
تولید
total product
تولید کل
total output
تولید کل
aggregate output
تولید کل
articulation
تولید
pilot production
تولید نمونه
peak output
حداکثر تولید
beeps
تولید صدا
pedogenesis
تولید خاک
per capita output
تولید سرانه
beeped
تولید صدا
period of production
دوره تولید
raises
تولید کردن
raise
تولید کردن
beeping
تولید صدا
beep
تولید صدا
jamming
تولید پارازیت
produce
تولید کردن
produces
تولید کردن
produced
تولید کردن
power of production
نیروی تولید
procreate
تولید کردن
producible
قابل تولید
procreating
تولید کردن
productions
تولید کردن
productions
تولید محصول
productions
تولید دستهای
output rate
نرخ تولید
potential output
تولید بالقوه
begetting
تولید کردن
begets
تولید کردن
beget
تولید کردن
procreates
تولید کردن
procreated
تولید کردن
production index
شاخص تولید
aggradation of permafrost
تولید شبنم
bring forward
تولید کردن
calorification
تولید حرارت
capital intensive technique
فن تولید سرمایه بر
manufacturing cost
هزینه تولید
carcinogenesis
تولید سرطان
chylification
تولید کیلوس
chymification
تولید کیموس
labor intensive production
تولید کاربر
ingot production
تولید شمش
branches of production
رشتههای تولید
branches of production
شاخههای تولید
marginal output
تولید نهائی
aggradation of permafrost
تولید مه شبنم
aggregate production function
تابع تولید کل
average product
تولید متوسط
mass production
تولید انبوه
mass production
تولید ماشینی
mass production
تولید بمقدارزیاد
begat
تولید کردن
ingenerate
تولید کردن
cost of production
هزینه تولید
food production
تولید غذا
forces of production
نیروهای تولید
full production
تولید کامل
full production
تولید در حداکثرفرفیت
generation of oscillations
تولید نوسان
generation of current
تولید جریان
generating tool
ابزار تولید
gas making
تولید گاز
gas generation
تولید گاز
flow of production
گردش تولید
flow of production
جریان تولید
fetch up
تولید کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com