English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
melanoma تومر سیاه رنگ قشرعمیق پوست
Other Matches
melanin رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
negress زن سیاه پوست
ethiope سیاه پوست
ethiopian سیاه پوست
blach hulled سیاه پوست
melanotic سیاه پوست
melanic سیاه پوست
Negroes سیاه پوست
Negro سیاه پوست
niggers سیاه پوست
nigger سیاه پوست
picaninny بچه سیاه پوست
Jim Crow سیاه پوست امریکایی
negrophile طرفدار سیاه پوست
pickaninny بچه سیاه پوست
voodoo جادوگر سیاه پوست
voudou جادوگر سیاه پوست
ethiop اهل حبشه سیاه پوست
white hope بوکسور سفیدپوست درمقابل بوکسور سیاه پوست
lipoma تومر خوش خیم چربی غده چربی
basalt نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouettes نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
endermic انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
crape نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
scleroderma مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
ethiops سیاب سیاه جیوه سیاه
black hole حفره سیاه چاله سیاه
sables رنگ سیاه لباس سیاه
bold face طرح سیاه حرف سیاه
sable رنگ سیاه لباس سیاه
black holes حفره سیاه چاله سیاه
smutted whcat گندم سیاه یا زنگ سیاه
skins پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning پوست کندن با پوست پوشاندن
skin پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned پوست کندن با پوست پوشاندن
slough پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
black body radiation تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
peels پوست انداختن پوست
peel پوست انداختن پوست
tegumnentum پوست طبیعی پوست
paper white monitor صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
xanthochroid شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
bog سیاه اب
marsh سیاه اب
grimy سیاه
marshes سیاه اب
bogs سیاه اب
sad coloured سیاه
pitchy سیاه
pitch dark سیاه
blacker سیاه
glaucoma اب سیاه
night black سیاه
blackest سیاه
blacks سیاه
jet-black سیاه سیاه
black سیاه
sooty سیاه
swamping سیاه اب
mossy سیاه اب
swamps سیاه اب
ebon سیاه
blacked سیاه
jetty سیاه
jetties سیاه
Negroes سیاه
Negro سیاه
quagmire سیاه اب
quagmires سیاه اب
swamp سیاه اب
dogwood سیاه ال
swamped سیاه اب
d.'s cow سوسک سیاه
nigritian سیاه افریقایی
crapping گندم سیاه
ravens کلاغ سیاه
raven کلاغ سیاه
crap گندم سیاه
nigrescence سیاه شدگی
oubliette سیاه چال
crapped گندم سیاه
nigrify سیاه کردن
niello مینای سیاه
black level تراز سیاه
Congo یکجورچای سیاه
nigella seed زیر سیاه
crowberry سنگروی سیاه
spade خال دل سیاه
black letter حرف سیاه
nigrescent سیاه شونده
nigella seed سیاه دانه
colly سیاه کردن
ethiops مهجون سیاه
eriochrome black سیاه اریوکروم
platinum black پلاتین سیاه
moles خال سیاه
mole خال سیاه
plumbaginous مانندسرب سیاه
plumbago سرب سیاه
smudged سیاه شدن
black finish پوشش سیاه
whooping cough سیاه سرفه
black gang غلام سیاه
smudge سیاه شدن
smudges سیاه شدن
dark coloured سیاه رنگ
black lead سرب سیاه
pertussis سیاه سرفه
pertussus سیاه سرفه
dunggeon سیاه چال
darky سیاه زنگی
smudging سیاه شدن
piper nigrum فلفل سیاه
doit پول سیاه
black eyed سیاه چشم
bone black عاج سیاه
black sheet ورق سیاه
humus سیاه خاک
black propaganda تبلیغات سیاه
in mourning سیاه پوش
in mourning کثیف سیاه
saracen corn گندم سیاه
marsh سیاه اب باطلاق
iron mould سیاه کردن
blacken سیاه کردن
lampblack سیاه یکدست
marshes سیاه اب باطلاق
blackened سیاه کردن
black short شکستگی سیاه
black shortness ترک سیاه
boldface حروف سیاه
sandstone سنگ سیاه
buck wheat گندم سیاه
french wheat گندم سیاه
gin عرق جو سیاه
blackcock باقرقره سیاه نر
blackcap کاکل سیاه
gins عرق جو سیاه
hohlraum جسم سیاه
blackbody جسم سیاه
blackamoor سیاه زنگی
heathbird باقرقره سیاه
black wash رنگ سیاه
dungeons سیاه چال
black powder باروت سیاه
dungeon سیاه چال
etch سیاه قلم
kibitka سیاه چادرنمدی
negrillo کوتوله سیاه
chiaroscurist سیاه قلمکار
etched سیاه قلم
negro slave غلام سیاه
negrophil سیاه دوست
etches سیاه قلم
negrophilism سیاه دوستی
black liqour شربت سیاه
black light نور سیاه
niellist سیاه قلم
niello سیاه قلم
denigrating سیاه کردن
black list لیست سیاه
blackening سیاه کردن
swarthy سیاه چره
mammy دده سیاه
black load سرب سیاه
blackens سیاه کردن
denigration سیاه ساختن
melanite لعل سیاه
black list فهرست سیاه
denigrate سیاه کردن
denigrated سیاه کردن
fuel oil نفت سیاه
melanuria پیشاب سیاه
spades خال دل سیاه
blacks سیاه کردن
sozzled سیاه مست
blackhead جوش سر سیاه
blackheads جوش سر سیاه
shame on you! <idiom> رویتان سیاه
black wool پشم سیاه
bottle-dungeon سیاه چال
donjon سیاه چال
basalt سیاه سنگ
blacking واکس سیاه
livers جگر سیاه
black markets بازار سیاه
stoned سیاه مست
zonked سیاه مست
graphite سرب سیاه
achromatic سیاه و سفید
I was put to shame. I was shame-stricken. رو سیاه شدم
black market بازار سیاه
anthrax سیاه زخم
blackberry توت سیاه
blackberries توت سیاه
black coffee قهوه سیاه
blacking رنگ سیاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com