English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (9 milliseconds)
English Persian
tumors تومور برامدگی
tumour تومور برامدگی
tumours تومور برامدگی
tumor تومور برامدگی
Other Matches
sarcoma تومور بدخیم بافت پیوندی تومور بدخیم نسج همبند تومور سرطانی
papillary مانند برامدگی دارای برامدگی
syphiloma تومور سفلیسی
growths گوشت زیادی تومور
growth گوشت زیادی تومور
scirrhus تومور سفت بدخیم
myeloma تومور بدخیم سلولهای مغز استخوان
teratoma تومور متشکله از انساج مختلف جنینی
sarcomatosis ابتلاء به تومور بدخیم نسج همبند
burred برامدگی
gibbous برامدگی
nub برامدگی
ridges برامدگی
ridge برامدگی
knop برامدگی
knosp برامدگی
domes برامدگی
knur برامدگی
knurl برامدگی
knurr برامدگی
granulation برامدگی
bluging برامدگی
overhangs برامدگی
antinode برامدگی
neuroma برامدگی پی
ganglion برامدگی
entasis برامدگی
extuberance برامدگی
burr برامدگی
heaved برامدگی
heave برامدگی
burring برامدگی
convexity برامدگی
cusp برامدگی
nibs برامدگی
nib برامدگی
burrs برامدگی
dome برامدگی
nub or nubble برامدگی
overhang برامدگی
bumpiest پر از برامدگی
bumpier پر از برامدگی
bump برامدگی
knobs برامدگی
knob برامدگی
ledges برامدگی
ledge برامدگی
tuberosity برامدگی
turgescence برامدگی
whaleback برامدگی
bumpy پر از برامدگی
bulge برامدگی
bulged برامدگی
bulges برامدگی
mound برامدگی
mounds برامدگی
bulging برامدگی
nurl برامدگی
villus برامدگی مویی
circular projection برامدگی گرد
bulging test ازمایش برامدگی
bulginess برامدگی شکم
bulge برامدگی [تورم]
bowing of bed برامدگی کف نهر
turgor برامدگی [تورم]
annular projection برامدگی حلقوی
tumidity برامدگی [تورم]
tumescence برامدگی [تورم]
boll برامدگی مانند
swelling برامدگی [تورم]
protuberance برامدگی [تورم]
lump برامدگی [تورم]
papilla برامدگی کوچک
midrib خط یا برامدگی حد فاصل
bumpiness دارای برامدگی
hyperostosis برامدگی استخوان
mezzo rillievo نیم برامدگی
knar برامدگی درچوب
knarred دارای برامدگی
protuberancy برامدگی قلنبگی
exostosis برامدگی استخوان
phyma برامدگی پوست
phantom tumour برامدگی موقتی
papillose دارای برامدگی
eminency برامدگی بزرگی
cuspidal دارای برامدگی
caput نوک برامدگی
bunchout برامدگی یافتن
thenar برامدگی کف دست
tubercle برامدگی گرد
knuckle bone برامدگی بندانگشت
jag برامدگی تیز
bridges برامدگی بینی
splint برامدگی کوچک
protruding برامدگی داشتن
promontories پرتگاه برامدگی
promontory پرتگاه برامدگی
nodule برامدگی عقده
nodule برامدگی کوچک
nodules برامدگی عقده
nodules برامدگی کوچک
protuberance برامدگی قلنبگی
bridged برامدگی بینی
protrudes برامدگی داشتن
node دشواری برامدگی
nodes دشواری برامدگی
knobby دارای برامدگی
hump برامدگی گرد
humping برامدگی گرد
humps برامدگی گرد
bridge برامدگی بینی
protrude برامدگی داشتن
protruded برامدگی داشتن
protuberances برامدگی قلنبگی
lump غلنبه برامدگی
bossed برامدگی تزیینی
bossing برامدگی تزیینی
eminence برامدگی بزرگی
verruca گندمه برامدگی
boss برامدگی تزیینی
sill برامدگی دریایی
verrucas گندمه برامدگی
bosses برامدگی تزیینی
lumps غلنبه برامدگی
lumped غلنبه برامدگی
sills برامدگی دریایی
projection پیش افکنی برامدگی
cockle گره و برامدگی پارچه
projections پیش افکنی برامدگی
nubble برامدگی یاگره کوچک
hillock برامدگی در سطح صاف
hillocks برامدگی در سطح صاف
outgrwth برامدگی گوشت زیادی
papilla برامدگی نوک دار
tubercular برامدگی دار سلی
papula برامدگی خارش دار
knuckles برامدگی یا گره گیاه
pigeon breast برامدگی جناغ سینه
tubercle برامدگی دندان اسیاب
knuckle برامدگی یا گره گیاه
inion برامدگی پشت کله
hummock برامدگی زمین در مرداب
knag گره چوب برامدگی
cockles گره و برامدگی پارچه
stigma لکه ننگ برامدگی
stigmas لکه ننگ برامدگی
glabella برامدگی پیشانی میان دو ابرو
chicken breast برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
gyrus برامدگی چین خورده مغز
cams برامدگی قطعه گوشه دار
caulk برامدگی زیر نعل اسب
cam برامدگی قطعه گوشه دار
umbo قبه سپر قوز برامدگی
fingers باندازه یک انگشت میله برامدگی
finger باندازه یک انگشت میله برامدگی
excrescency اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
mount سوار شدن قله برامدگی
tuberculous دارای برامدگی یا دکمه مسلول
mounts سوار شدن قله برامدگی
tuberous دارای برامدگی گره دار
antihelix برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
bulbs هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
trochanter برامدگی در بالای تنه استخوان ران
tubers سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
tuber سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
monticule تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
bleb برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
bulb هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
fusee امرود برامدگی ساق پای اسب
fourchette برامدگی سه گوش درکف پای اسب
nook قطعه زمین پیش امده برامدگی
beard هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
beards هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
keloid برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
olivary body بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
cumulus mammatus ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
interspinalis ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
burr برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
rose gall برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
burring برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burrs برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
kissing button برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
burred برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
offsets برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
rand لبه برامدگی لبه طبقات سنگ نوار
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
knobble برامدگی کوچک گره کوچک
socle پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com