Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
topspinner
توپ پرتاب شده با چرخش
Search result with all words
swing
هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
swings
هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
split jump
پرش از لبه عقبی یک پا بانیم چرخش و پرتاب پا به بالا وبرگشت
Other Matches
waltz three
سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
one and one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one plus one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlon
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throws
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throwing
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
command ejection
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
provisional ball
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
single action
یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
deathlon
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
delivery error
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
weapon delivery
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
head rolling
سر چرخش
wrenches
چرخش
wrench
چرخش
twirl
چرخش
volte-face
چرخش
turns
چرخش
rotational
چرخش
whirling
چرخش
wrenched
چرخش
levorotation
چرخش به چپ
gyration
چرخش
gyrations
چرخش
volte face
چرخش
turn
چرخش
swirl
چرخش
rotation
چرخش
revolution
چرخش
revolutions
چرخش
whirls
چرخش
whirled
چرخش
whirl
چرخش
twirls
چرخش
twirling
چرخش
wheel
چرخش
swirled
چرخش
swirling
چرخش
swirls
چرخش
troll
چرخش
trolls
چرخش
spin
چرخش
spins
چرخش
wheels
چرخش
wheeling
چرخش
twirled
چرخش
circulation
چرخش
whirlpools
چرخش اب
whirlpool
چرخش اب
circulations
چرخش
concentricity
دقت چرخش
conrotatory motion
چرخش همسو
compass swing
چرخش خط محوری
body english
چرخش بی اختیار
axis of rotation
محور چرخش
angle of rotation
زاویه چرخش
spin
چرخش توپ
spin
چرخش به سرعت
spins
چرخش توپ
tumble
چرخش اشفتگی
cyclostat
دستگاه چرخش
disrotatory motion
چرخش ناهمسو
upward rotation
چرخش رو به بالا
varimax rotation
چرخش واریماکس
vertical scrolling
چرخش عمودی
improper rotation
چرخش نامتعارف
williamson turn
چرخش ویلیامسون
high spin
چرخش زیاد
radius of gyration
شعاع چرخش
turnabout
چرخش به یک طرف
turnabouts
چرخش به یک طرف
gyoradius
شعاع چرخش
free rotation
چرخش ازاد
fractional turn
چرخش کسری
forward dive
شیرجه رو به اب با چرخش
spins
چرخش به سرعت
chasing
پایه چرخش
twist
چرخش بدن
oblique rotation
چرخش مایل
rolled
چرخش گردش
roll
چرخش گردش
pivoting
قابل چرخش
helicopters
چرخش در هوا
helicopter
چرخش در هوا
tumbled
چرخش اشفتگی
tumbles
چرخش اشفتگی
revolutions per minute
چرخش بر دقیقه
revs per minute
چرخش بر دقیقه
rpm
چرخش بر دقیقه
rev
چرخش بر دقیقه
number of revolutions
چرخش بر دقیقه
chases
پایه چرخش
chased
پایه چرخش
chase
پایه چرخش
upturn
چرخش ببالا
rotation
مقدار چرخش یک شی
rotation
چرخش دوران
revolution
چرخش دوران
revolutions
چرخش دوران
stuffs
چرخش توپ
stuffed
چرخش توپ
stuff
چرخش توپ
rolls
چرخش گردش
twists
چرخش بدن
twisting
چرخش بدن
turn off
محل چرخش
turn-off
محل چرخش
turn-offs
محل چرخش
rotational speed
چرخش بر دقیقه
proper rotation
چرخش متعارف
radius of giration
شعاع چرخش
rotatable
چرخش پذیر
trepan
چرخش انحراف
rotational post
شغل در چرخش
rotational speed
سرعت چرخش
sidespin
چرخش بیک سو
sidespin
چرخش انحرافی
kick turn
نیم چرخش
speed of rotation
چرخش بر دقیقه
quartimax rotation
چرخش کوارتیماکس
optical rotation
چرخش نوری
orthogonal rotation
چرخش عمودی
pick and roll
ایجاد سد و چرخش
pivot point
مرکز چرخش
pivot ship
ناو چرخش
molecular rotation
چرخش مولکولی
magnetic ritation
چرخش مغناطیسی
turn table
میز چرخش
sidespin
چرخش توپ
specific rotation
چرخش ویژه
turning points
نقطه چرخش
wresting
چرخش پیچش
universal
با چرخش ازاد
turning point
نقطه چرخش
wrested
چرخش پیچش
wrest
چرخش پیچش
topspin
چرخش توپ
wrests
چرخش پیچش
upright spin
چرخش ایستاده
optical rotatory power
قدرت چرخش نوری
hinge
لولا چرخش لولایی
pinwheel
چرخش از پهلو بدوربارفیکس
hinges
لولا چرخش لولایی
period of roll
زمان تناوب چرخش
caracole
نیم چرخش اسب
optical rotatory dispersion
پاشندگی چرخش نوری
pivot point
نقطه چرخش ناو
turning point
نقطه لولای چرخش
rolls
چرخش توپ والیبال
spindling
چرخش دیسک دستی
rolled
چرخش توپ والیبال
roll
چرخش توپ والیبال
rotational reflection axis
محور چرخش انعکاس
vertigo
دوار سر چرخش بدور
pivoted
چرخش حول یک محور
full
چرخش با پشتک کامل
turning points
نقطه لولای چرخش
fullest
چرخش با پشتک کامل
evolution
چرخش حرکت دورانی
turning circle
دایره چرخش ناو
mutarotation
تغییر چرخش نوری
gyrostatics
مبحث چرخش اجسام
pivot
چرخش حول یک محور
pivots
چرخش حول یک محور
oblimin rotation
چرخش مایل کمینه
flow process
جریان چرخش کار
oblimax rotation
چرخش مایل بیشینه
counter rotate
چرخش بالاتنه در پیچ
dorro yoop chagi
ضربه پا به بغل با چرخش
type face
نوع چرخش یکان
half circle
چرخش نمیدایره ژیمناست
hindered rotation
چرخش غیر ازاد
spinning
چرخش
[گردش]
[دوران ]
jet turn
چرخش موازی اسکی ها
hindered rotation
چرخش ممانعت شده
double
دوبار چرخش کامل ژیمناست
doubled
دوبار چرخش کامل ژیمناست
doubled up
دوبار چرخش کامل ژیمناست
rides
چرخش ناو روی لنگر
outside
قسمت بدن ورزشکاردورازسمت چرخش
topspin
ادامه حرکت چرخش توپ
stem turn
چرخش خارجی اسکی باز
to swirl up
بطور چرخش بالا رفتن
outsides
قسمت بدن ورزشکاردورازسمت چرخش
switchbacks
چرخش سریع 081 درجه
undercuts
ضربه قوسدار با چرخش بعقب
undercut
ضربه قوسدار با چرخش بعقب
switchback
چرخش سریع 081 درجه
working ball
گوی با سرعت و چرخش کافی
whirls
چرخش یا دوران جریان سیال
spinning test
تست ویژگیهای چرخش هواپیما
lurching
چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
lurches
چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com