Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
customer service technician
تکنسین سرویس مشتری
Other Matches
sound technician
تکنسین صدا
knocked down
کالاهایی که بصورت باز به مشتری داده میشود و خود مشتری انرانصب مینماید مانند مبلمان
charges forward
هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
technician
فوق دیپلمه فنی تکنسین
technicians
فوق دیپلمه فنی تکنسین
caveatemptor
به معنی " بگذار مشتری حذرکند یا بگذار مشتری موافب باشد "
to t. a cusomer for goods
کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
broadband ISDN
سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
letting
سرویس خطا سرویس بد
let
سرویس خطا سرویس بد
lets
سرویس خطا سرویس بد
lob serve
سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
faulted
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
client side
داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
customers
مشتری
customer
مشتری
client
مشتری
vendee
مشتری
jupiter
مشتری
patron
مشتری
account
مشتری
patrons
مشتری
buyer
مشتری
purchasers
مشتری
purchaser
مشتری
buyers
مشتری
clients
مشتری
custom ic
IC مشتری
vendee
مشتری
shopper
مشتری
purchaser
مشتری
buyer
مشتری
custom
مشتری
vendees
مشتری ها
shoppers
مشتری ها
evening star
مشتری
purchasers
مشتری ها
bargainee
مشتری
buyers
مشتری ها
chap
مشتری مرد
habitue
مشتری مانوس
prospect
مشتری احتمالی
prospected
مشتری احتمالی
prospecting
مشتری احتمالی
Jove
ستاره مشتری
prospects
مشتری احتمالی
John
[American E]
[prostitute's client]
مشتری
[فاحشه ای]
tout
مشتری جلب کردن
charge account
حساب بدهی مشتری
accosts
مشتری جلب کردن
patron
مشتری یا ارباب رجوع
patrons
مشتری یا ارباب رجوع
shop lifter
دزد مشتری نما
custom ROM
مین نیاز مشتری
catch phrase of catchline
شعار جذب مشتری
accosting
مشتری جلب کردن
accosted
مشتری جلب کردن
touted
مشتری جلب کردن
custom software
نرم افزار مشتری
jovian planets
سیارههای مشتری مانند
client server network
شبکه خدمتگزار- مشتری
touts
مشتری جلب کردن
accost
مشتری جلب کردن
touting
مشتری جلب کردن
after sales service
سرویس
centermark
خط سرویس
service line
خط سرویس
service dog
سگ سرویس
service
سرویس
in
خط سرویس
in-
خط سرویس
serviced
سرویس
assistance dog
سگ سرویس
medical response dog
سگ سرویس
status enquiry
پرسش درخصوص وضعیت مشتری
patronize
نگهداری کردن مشتری شدن
customer
نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
customers
نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
patronised
نگهداری کردن مشتری شدن
patronises
نگهداری کردن مشتری شدن
patronized
نگهداری کردن مشتری شدن
patronizes
نگهداری کردن مشتری شدن
aditional service
سرویس اضافی
windmill service
سرویس چکشی
service
بنگاه سرویس
service echelon
ردههای سرویس
half court
زمین سرویس
hand out
خطای سرویس
service
سرویس کردن
air line
سرویس هوایی
serviced
سرویس کردن
serviced
بنگاه سرویس
american twist
سرویس چرخشی
lets
سرویس خطا
short service line
خط سرویس کوتاه
let
سرویس خطا
backcourt
پشت خط سرویس
letting
سرویس خطا
information service
سرویس اطلاعاتی
after sales service
سرویس خدماتی
truckline
سرویس باربری
telephone service
سرویس تلفن
sevice kick
ضربه سرویس
side out
خطای سرویس
kick serve
سرویس پیچشی
service stairs
پلکان سرویس
lubritorium
چاله سرویس
cannon balls
سرویس چکشی
cannon ball
سرویس چکشی
service area
منطقه سرویس
underhand service
سرویس ساده
service over
خطای سرویس
cooking set
سرویس پخت و پز
aces
امتیاز سرویس
ace
امتیاز سرویس
customer
ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
tramp steamer
کشتی که به هرمحلی که مشتری بخواهدسفر میکند
patron-driven acquisition
[PDA]
[library]
کسب بر طبق
[درخواست]
مشتری
[کتابخانه]
customers
ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
deliverable state
کالاهایی که در وضعیت تحویل به مشتری میباشند
hook service
سرویس برگردان والیبال
out of hand serve
سرویس پایین دست
intelligent building
[ساختمانی با سرویس هوشمند]
railroad service
سرویس راه اهن
change of service
تعویض سرویس والیبال
in side
سمت سرویس زمین
service court
محل فرود سرویس
hand in
سمت زمین سرویس
communications server
سرویس دهنده مخابراتی
odd court
زمین سرویس سمت چپ
dow jones/retrieval service
سرویس خبری دو جونز
interrupt serrice routine
روال سرویس وقفه
duplicate service
سرویس خدماتی دوبله
wide area telephone service
سرویس تلفنی گسترده
field service
پشتیبانی سرویس رزمی
service ace
امتیاز سرویس تنیس
side out
خراب کردن سرویس
cumpuserve
سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
left court
زمین سرویس سمت چپ
on line information service
سرویس اطلاعاتی مستقیم
servicing
سرویس کردن خودروها
service charge
سرویس مهمانخانه وغیره
out-
دریافت کننده سرویس
tea sets
سرویس چای خوری
infrastructure
ساختار یا سرویس ابتدایی
tea set
سرویس چای خوری
tea service
سرویس چای خوری
out
دریافت کننده سرویس
tea services
سرویس چای خوری
outed
دریافت کننده سرویس
out-
نوبت سرویس اسکواش
out
نوبت سرویس اسکواش
back boundary line
محوطه پشت خط سرویس
bibliographic retrieval service
سرویس بازیابی کتابشناسی
outed
نوبت سرویس اسکواش
canvasses
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassing
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassed
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
asteroid
سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
self selection
انتخاب کالا توسط مشتری خود گزینی
asteroids
سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
custom-built
آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
canvass
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
back order
قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
service court
محل فرود سرویس اسکواش
hand out
حریف دریافت کننده سرویس
supply
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
in side
سمت سرویس زمین اسکواش
replenish
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
right court
زمین سرویس سمت راست
replenishing
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenishes
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
Service Included
سرویس حساب شده است.
replenished
سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
hand in
سمت زمین سرویس اسکواش
half court
قسمت سرویس زمین تنیس
supplying
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
hand out
خراب کردن سرویس اسکواش
supplied
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
front court
محوطه جلو خط سرویس اسکواش
army service area
منطقه سرویس نیروی زمینی
ad court
زمین سرویس سمت چپ تنیس
no-man's land
منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
customizing
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizes
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customized
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customising
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customize
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customises
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customised
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
deuce court
زمین سرویس سمت راست تنیس
self service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
down
خطای سرویس توپ خارج از بازی
Is service included?
آیا سرویس حساب شده است؟
self-service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
prestel
سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
cost absoption
هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com