Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 72 (1 milliseconds)
English	Persian
flitch	تکه مکعب پیه نهنگ
Other Matches
whale man	صیاد نهنگ نهنگ گیر
cubes	هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
cube	هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
cuboid	مکعب
solids	مکعب
cubical	مکعب
cubiform	مکعب
cube	مکعب
cubes	مکعب
solid	مکعب
bull whale	نهنگ نر
cetus	نهنگ
ceti	نهنگ
whales	نهنگ
whale	نهنگ
alligators	نهنگ
alligator	نهنگ
cube	مکعب [ریاضی]
cubic measure	مقیاس مکعب
decastere	ده متر مکعب
cubature	حجم مکعب
Rubik’s Cube	مکعب جادویی
cubically	به شکل مکعب
stere	یک متر مکعب
body centered cubic	مکعب مرکز پر
n cube	مکعب N بعدی
hexahedral	مکعب شش سطحی
solids	مکعب حجمی
solid	مکعب حجمی
Rubik’s Cube	مکعب روبیک
cube root	ریشه مکعب
cube roots	ریشه مکعب
cubby	محوطه مکعب
whaling	شکار نهنگ
train oil	روغن نهنگ
whale calf	بچه نهنگ
gavial	نهنگ هندی
whalers	نهنگ گیر
sperm whale	نهنگ عنبر
sperm whales	نهنگ عنبر
fluke	انتهای دم نهنگ
flukes	انتهای دم نهنگ
whaler	نهنگ گیر
bull whale	نهنگ ماده
baleen	استخوان نهنگ
cuboid	دارای شکل مکعب
face centered cubic	مکعب مراکز وجوه پر
cubage	چیزی برقم مکعب
cusec	یک فوت مکعب در ثانیه
whale line	طناب نهنگ گیری
whale blow	نهنگ ها اب را به بیرون می دمند
whales	نهنگ صید کردن
sea cow	نهنگ اسب ابی
whale	نهنگ صید کردن
whalers	قایق صید نهنگ
blobber	چربی یاپیه نهنگ
whaler	قایق صید نهنگ
manatee	نهنگ کوچک دریایی
A cube has six faces.	یک مکعب ۶ تا وجح دارد. [ریاضی]
box palet	پالت مکعب مستطیل شکل
narwal	نهنگ دریایی قطب شمال
narwhal	نهنگ دریایی قطب شمال
narwhale	نهنگ دریایی قطب شمال
whalebone	استخوان ارواره نهنگ عاج تمساح
finback	بالن یا نهنگ سواحل اقیانوس اطلس
Brits	جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
Brit	جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
tallow	پیه نهنگ وغیره که برای شمع سازی بکارمیرود
whaleboat	قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
leviathans	جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
leviathan	جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com