Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (2 milliseconds)
English
Persian
embaded sill beam
تیرک توکار استانه
Other Matches
sill beam
تیرک استانه
built in
توکار
engaged
<adj.>
توکار
built in check
مقابله توکار
mortise dead lock
قفل توکار
inhouse work
توکار ساختمان
mortise latch
چفت توکار
built in check
بررسی توکار
built in function
تابع توکار
built in font
فونت توکار
applied
توکار ستون
rolling pin
تیرک
beam
تیرک
beams
تیرک
joists
تیرک
joist
تیرک
stake
تیرک
rolling pins
تیرک
spars
تیرک
sparred
تیرک
spar
تیرک
stakes
تیرک
staked
تیرک
booms
تیرک
booming
تیرک
boomed
تیرک
boom
تیرک
secondary beam
تیرک
bar frame
تیرک قاب
roller
تیرک دار
crown-post
تیرک عمودی
stander
تیرک چوبی
lower boom
تیرک میانی
real box wing
بالی با سه تیرک
false spar
تیرک کاذب
lazy painter
ریسمان تیرک
quarter boom
تیرک پاشنه
upright
تیرک عمودی دروازه
branch
[تیرک گوتیک در طاق]
purlin
لایه یا تیرک اتصال
crossbars
تیرک افقی دروازه
crossbar
تیرک افقی دروازه
goalposts
تیرک عمودی دروازه
goalpost
تیرک عمودی دروازه
OLE container object
شی ای که حاوی مرجع به شی متصل است یا یک کپی از شی توکار
force
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forcing
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
prints
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
printed
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
print
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
forces
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
hanging-post
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
sills
استانه
threshholds
استانه
doorstep
استانه در
limen
استانه
sill=threshold
استانه
threhold
استانه
threshold
استانه
threshold
استانه در
thresholds
استانه
thresholds
استانه در
sill
استانه
thershold
استانه
threshholds
استانه در
doorsteps
استانه در
limen
استانه احساس
response threshold
استانه پاسخ
threshold of luminescence
استانه لومینسانس
threshold frequency
بسامد استانه
threshold value
مقدار استانه
spatial threshold
استانه فضایی
terminal threshold
استانه پایانی
two point threshold
استانه دو نقطهای
threshold voltage
ولتاژ استانه
lower threshold
استانه پایین
nuisance threshold
استانه زیانبخشی
luminescence threshold
استانه لومینسانس
reaction threshold
استانه واکنش
non thershold pollutant
الاینده بی استانه
hearing threshold
استانه شنوایی
threshold
استانه چارچوب
thresholds
استانه چارچوب
thershold frequency
بسامد استانه
arousal threshold
استانه انگیختگی
differential threshold
استانه افتراقی
threshholds
استانه چارچوب
notation
قالب ریاضی که عملگها درون عملوندها توکار وجود دارند.
notations
قالب ریاضی که عملگها درون عملوندها توکار وجود دارند.
static friction
اصطکاک در استانه حرکت
threshholds
استانه مانند استانهای
thershold temperature
استانه دمای ذرات
sills
تیر پایه استانه در
thresholds
استانه مانند استانهای
threshold limit values
استانه مقدارهای حدی
threshold wavelength
طول موج استانه
threshold
استانه مانند استانهای
sill
تیر پایه استانه در
trapezoidal end sill
استانه پایاب ذوذنقهای
landing threshold
استانه فرود اب خاکی
graphic
زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک
formatter
برنامهای که متن را به حالت جدیدی تبدیل میکند طبق پارامترها یا کدهای توکار
web
جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
webs
جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
formatter
نرم افزاری که کدهای توکار و دستورات چاپ را سیگنالهای کنترل چاپگر تبدیل میکند
dbase
نرم افزار پایگاه داده معروف که حاوی زبان برنامه نویس توکار است
sill
گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
sills
گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
serenaded
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
winchester disk
دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
embedding
و قرار دادن آن در متن یا فایل به طوری که توکار در متن است
dotting
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
dot
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
angle-post
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
keel area
ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
nose ribs
تیغه هایی در امتداد وتر که در تمام طول بال و تا تیرک جلویی امتداد میابند
smarter
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarted
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarting
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smart
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarts
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smartest
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
refreshes
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refresh
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
carpet loom
دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
anglo-saxon architecture
[معماری انگلیسی در پایان قرن ششم میلادی. از مشخصه های ساختمان های آن استفاده از تیرک های چوبی بود.]
bending fatigue strength
مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
dye polymer recording
در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com