Dictiornary-Farsi | تیر بزرگ عمودی شیروانی شاه تیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
king post	تیر بزرگ عمودی شیروانی شاه تیر


Other Matches

standards	دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard	دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
vertical redundancy check	بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
My grandparents are six feet under. <idiom>	پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania	مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
fossil	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
museum piece	آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous	دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game	صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
pitched roof	شیروانی
gable roof	شیروانی
compluvium	شیروانی
gutters	ء برو شیروانی
gutters	ابرو شیروانی
gutter	ء برو شیروانی
hip	شیروانی کوبی
monopitch roof	شیروانی واریخته
mansard	شیروانی چارترک
mock orange	یاس شیروانی
syringa	یاس شیروانی
pent roof	شیروانی واریخته
gutter	ابرو شیروانی
ridge piece	کش بالای شیروانی
dormer window	پنجره شیروانی
the ridge of a roof	خرپشته شیروانی
gable roof	شیروانی سنتوری
slope of embankment	شیروانی کند
slope of embankment	شیروانی خاکریزی
slope of cutting	شیروانی خاکبرداری
slope of a roof	شیب شیروانی
sky light	پنجره شیروانی
roof trusses	خرپاهای شیروانی
roof tree	کش بالای شیروانی
arch-beam	کمرکش شیروانی
ridge pole	کش بالای شیروانی
bonnet-top	سفال شیروانی
ridge tree	کش بالای شیروانی
cut roof	شیروانی واریخته
lean to roof	شیروانی واریخته
lilacs	یاس شیروانی
lilac	یاس شیروانی
hip-tile	سفال شیروانی
curb-roof	شیروانی چهار تکه
saw tooth roof	شیروانی واریخته کمرشکن
attic	اتاقک زیر شیروانی
attic	اطاق زیر شیروانی
hip roof	شیروانی چند کله
drop-point slating	سنگ شیروانی اریب
dog-kennel	پنجره زیر شیروانی
hip-roof	شیروانی چند کله
chckloft	اطاق زیر شیروانی
skylights	پنجره شیروانی یا سقف
angle of repose	زاویه طبیعی شیروانی
skylight	پنجره شیروانی یا سقف
angle of repose	زاویه شیروانی طبیعی
slating	شیروانی با سنگ لوح
gamberel roof	نوعی شیروانی چارترک
hipped roof	شیروانی چند کله
hip-rafter	تیر شیب شیروانی
lofts	در زیر شیروانی قراردادن
mansard	اطاق زیر شیروانی
carpenters	نجار شیروانی ساز
lofts	اطاق زیر شیروانی
loft	اطاق زیر شیروانی
loft	در زیر شیروانی قراردادن
bear tape shutter gate	دریچه شیروانی شکل
mansard	شیروانی چهار ترک
attics	اطاق زیر شیروانی
attics	اتاقک زیر شیروانی
carpenter	نجار شیروانی ساز
cyrb roof	شیروانی چهار ترک
grandam	مادر بزرگ ننه بزرگ
so large	چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents	پدر بزرگ یا مادر بزرگ
dragging-piece	[مهار تیر شیروانی نبش]
pavilion roof	شیروانی چهار کله تکمیل
cross-gable	[سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
dragon-piece	[مهار تیر شیروانی نبش]
gable roof	پشت بام شیروانی دار
interlocking tile	اجر سفال روی شیروانی
gavel	[سه گوشی کنار شیروانی] [معماری]
rafter	شاه تیر زیر شیروانی
carpenter	نجار شیروانی ساز چوب بر
rafters	شاه تیر زیر شیروانی
carpenters	نجار شیروانی ساز چوب بر
gables	سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
attic door-case	[چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
the ridge of a roof	حلبی که دوشیب شیروانی بهم برمیخورند
gable	سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
slating	پوشش روی شیروانی با سنگ شیست
gables	سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
gable	سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
chien-assis	[پنجره زیر شیروانی مینیاتوری در قرون وسطی]
corbie steps	برجستگیهایی که بشکل پله یاکنگره درسرازیریهای شیروانی میسازن
attic	اطاق کوچک زیر شیروانی وابسته به شهر اتن
attics	اطاق کوچک زیر شیروانی وابسته به شهر اتن
pole plate	حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
crow steps	لاریز:برجستگی هایی که بشکل پله یاکنگره درسرازیریهای شیروانی م
gable	سرپناه سه گوش سقف سراشیب از دو سمت سه گوشی کنار شیروانی لچکی
crown-steps	لاریز [برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
gables	سرپناه سه گوش سقف سراشیب از دو سمت سه گوشی کنار شیروانی لچکی
plumb line	خط عمودی
vertical	عمودی
perpendicular	عمودی
righting	حق عمودی
righted	حق عمودی
right	حق عمودی
erects	عمودی
on end	عمودی
othogonal	عمودی
straight	عمودی
erected	عمودی
erecting	عمودی
perpendecular	عمودی
erect	عمودی
straighter	عمودی
upright	عمودی
plumb lines	خط عمودی
lineal	عمودی
straightest	عمودی
vertical growth	رشد عمودی
vertical force	نیروی عمودی
lineal	عمودی اجدادی
vertical integration	ادغام عمودی
vertical expansion	گسترش عمودی
vertical merger	ادغام عمودی
vertical interval	فاصله عمودی
erectness	حالت عمودی
tap root	ریشه عمودی
aplomb	حالت عمودی
vertical justification	تطابق عمودی
vertical justification	تنظیم عمودی
vertical mobility	تحرک عمودی
vertical recording	ضبق عمودی
vertical equity	برابرسازی عمودی
nosedived	فرود عمودی
nosedive	فرود عمودی
vertical	عمودی [ریاضی]
Y direction	حرکت عمودی
nosedives	فرود عمودی
y axis	محور عمودی
whip stall	حرکت عمودی
vertical adjustment	تنظیم عمودی
vertical antenna	انتن عمودی
verticality	حالت عمودی
vertical synchronizing	همزمانساز عمودی
vertical axis	محور عمودی
vertical scrolling	چرخش عمودی
vertical combines	ترکیب عمودی
vertical equity	عدالت عمودی
nosediving	فرود عمودی
normal force	تلاش عمودی
out of plumb	غیر عمودی
boom	ستون عمودی
hammer-post	تیر عمودی
profile	برش عمودی
boomed	ستون عمودی
orthogonal rotation	چرخش عمودی
orthogonality	حالت عمودی
orthotropism	رویش عمودی
out of the perpendicular	غیر عمودی
plumb	شاقول عمودی
off plmb	غیر عمودی
profiling	برش عمودی
joint drain	زهکش عمودی
linal descent	وارث خط عمودی
profiles	برش عمودی
profiled	برش عمودی
normal acceleration	شتاب عمودی
normal axis	محور عمودی
normal force	نیروی عمودی
door-post	[تیر عمودی در]
riser	سیم عمودی
angle socket	سرپیچ عمودی
apeak	عمودی قائم
apeak	بحالت عمودی
stringers	تراورس عمودی
stringer	تراورس عمودی
near vertical	تقریبا عمودی
plumbness	حالت عمودی
brise-soleil	پرده عمودی
brise-soleil	کرکره عمودی
booms	ستون عمودی
booming	ستون عمودی
perpendecular	خط عمودی یا قائم
perpendicularity	حالت عمودی
crown-post	تیرک عمودی
portraint orientation	تمایل عمودی
cliff	صخره عمودی
cliffs	صخره عمودی
munting	الت عمودی پنجره
lucarne	پنجره عمودی خوابگاه
rudders	مکان عمودی متحرک
rudder	مکان عمودی متحرک
vertical application	برنامه کاربردی عمودی
taproot	ریشه عمودی اصلی
erectly	بطور ایستاده یا عمودی
serrated vertical pulse	ضربه عمودی دندانهای