English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
post تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
posted تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
posts تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
Other Matches
scrim پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
head set یک زوج گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره روی سر ثابت میشود
head phone گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره بر روی گوش ثابت میشود
sick bays بهداری کشتی ودانشکده وغیره
sick berth بهداری کشتی ودانشکده وغیره
sick bay بهداری کشتی ودانشکده وغیره
ani سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
howler صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howlers صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
magneto exchange مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
telephony مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
private automatic branch exchange یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
topgallant سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
telephone booths کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booth کیوسک تلفن کابین تلفن
coupler وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
such like وامثال ان
stamper چکش وامثال ان
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
polt جوجه ماکیان وامثال ان
stationed توقفگاه نظامیان وامثال ان
stations توقفگاه نظامیان وامثال ان
flinders خرده شیشه وامثال ان
station توقفگاه نظامیان وامثال ان
ribbons نوار ضبط صوت وامثال ان
smoker دوددهنده میوه وگوشت وامثال ان
smokers دوددهنده میوه وگوشت وامثال ان
staplers فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
stapler فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
solid angle زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
ribbon نوار ضبط صوت وامثال ان
lifesaver عضودسته نجات غریق وامثال ان
stringing نخ کشیدن برگهای توتون وامثال ان
coat of arms نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
pilot burner چراغ کوچک اجاق گاز وامثال ان
scarf حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
coats of arms نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
scarfs حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
phoning تلفن تلفن زدن
phone تلفن تلفن زدن
phones تلفن تلفن زدن
phoned تلفن تلفن زدن
smoking room اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
oxygen tent چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen tents چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
scupper سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
hawse سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
supercargo نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
dan runner کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keels حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
waterline خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
embarkation بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
lazar housek عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
proliferous بارور شونده بوسیله پیازیا جوانه زنی وامثال ان
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
slopping هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopped غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slop هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slop غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
macedoine مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
slopping غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopped هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
shook : مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
windjammer یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
guard حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
scopolamine ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
guarding حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guards حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
esquire عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
shell shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell-shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
slotting شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slots شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slot شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
quarterdeck عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
calling dial صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
sailboat کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard از کشتی بدریا روی کشتی
steeve خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
telephone operation طرز کار تلفن کار تلفن
piracy هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
honking صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
free on boand تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
millboard مقوای جلد کتاب وامثال ان مقوای کلفت
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
etcaetera وغیره
et cetera وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera . وغیره وغیره
dale خلیج وغیره
piled پرزقالی وغیره
pile پرزقالی وغیره
dales خلیج وغیره
sheeting ملافه وغیره
snaps قفلکیف وغیره
snap قفلکیف وغیره
snapped قفلکیف وغیره
snapping قفلکیف وغیره
prow کشتی عرشه کشتی
prows کشتی عرشه کشتی
dower لانه خرگوش وغیره
pillboxes قوطی حب دارو وغیره
dollops دسته علف وغیره
station ایستگاه اتوبوس وغیره
dollop دسته علف وغیره
stationed ایستگاه اتوبوس وغیره
dossel پشتی صندلی وغیره
stations ایستگاه اتوبوس وغیره
service charge سرویس مهمانخانه وغیره
propellor پروانه هواپیماوکشتی وغیره
ratoon نهال موز وغیره
clop لنگی اسب وغیره
coequal درشان ومقام وغیره
coronal هاله خورشید وغیره
coronel هاله خورشید وغیره
furnaces تون حمام وغیره
furnace تون حمام وغیره
frontlet پیشانی اسب وغیره
seance جلسه احضارارواح وغیره
curlicue تزئینات خطاطی وغیره
pillbox قوطی حب دارو وغیره
tubes لوله خمیرریش وغیره
tamp سوراخی را با شن وغیره پرکردن
shells پوست فندق وغیره
Dont move . Hold it. Keep stI'll. بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
tube لوله خمیرریش وغیره
To score a goal . گل زدن ( درفوتبال وغیره )
vases گلدان نقره وغیره
vase گلدان نقره وغیره
sash حمایل نظامی وغیره
sashes حمایل نظامی وغیره
trap زانویی مستراح وغیره
snouts لوله کتری وغیره
subsidence تخفیف درد وغیره
dossal پشتی صندلی وغیره
snout لوله کتری وغیره
propeller پروانه هواپیماوکشتی وغیره
shelling پوست فندق وغیره
shell پوست فندق وغیره
loge جای ویژه در تاتر وغیره
skyrockets ازدیاد سریع قیمت وغیره
lysis زوال وفساد سلول وغیره
bisk ماهی وغیره درست میکنند
choreography رقص مخصوصا درتئاتر وغیره
To hit a wining streak. شانس آوردن ( درقمار وغیره )
closures دریچه درب بطری وغیره
closure دریچه درب بطری وغیره
speedup ازدیاد تولید یا سرعت وغیره
blear تاری حاصل از اشک وغیره
downswing تنزل کارهای تجارتی وغیره
eversion برگرداندن پلک چشم وغیره
barns انبار کاه و جو وکنف وغیره
hides پوست خام گاووگوسفند وغیره
copartner سهیم وشریک در تجارت وغیره
hide پوست خام گاووگوسفند وغیره
My hair stood on end . مو بر بدنم راست شد ( از وحشت وغیره )
Known and unknown . معلوم ومجهول ( درریاضیا ؟ وغیره )
To turn over the pages . ورق زدن ( کتاب وغیره )
Please pay the bearer . دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
To be decorated . نشان گرفتن ( مدال وغیره )
cess سرازیری کنار رودخانه وغیره
nephew پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
horologe ساعت مچی ودیواری وغیره
barn انبار کاه و جو وکنف وغیره
The kI'lled and the wounded. کشته وزخمی ( در جنگ وغیره )
nephews پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
spinule خارهای ریز چرخ وغیره
floats بستنی مخلوط با شربت وغیره
hobs با دندانه ماشین وغیره بریدن
wreckage لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
hob با دندانه ماشین وغیره بریدن
tank farm محوطه مخازن نفت وغیره
tailpiece ارایش ته فصل کتاب وغیره
skyrocket ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrocketing ازدیاد سریع قیمت وغیره
stancher بند اور خون وغیره
skyrocketed ازدیاد سریع قیمت وغیره
floated بستنی مخلوط با شربت وغیره
float بستنی مخلوط با شربت وغیره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com