Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (7 milliseconds)
English
Persian
lattice girder
تیر حمال مشبک
lattic-bridge
تیر حمال مشبک
Other Matches
netted veined
دارای رگههای مشبک مشبک العروق
lattice suspension bridge
پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
backer
حمال
coolies
حمال
coolie
حمال
backers
حمال
summer tree
حمال
carinae
حمال
carina
حمال
cooly
حمال
fag
حمال مفت
fags
حمال مفت
load bearing wall
دیوار حمال
alpha carinae
الفا- حمال
porter
باربر حمال
girder
تیر حمال
keels
حمال کشتی
roller conveyor
غلطک حمال
keel
حمال کشتی
load-bearing wall
دیوار حمال
porters
باربر حمال
supporting beam
تیر حمال
canopus
الفا- حمال
carina
کشتی حمال
girders
تیر حمال
compound girder
تیر حمال مرکب
carriers
حامل غلطک حمال
carrier
حامل غلطک حمال
mantle ring
تیر حمال حلقوی شکل
keel
حمال کشتی وارونه شدن یا کردن خط کف ناو
keels
حمال کشتی وارونه شدن یا کردن خط کف ناو
jinrikisha
درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jinriki
درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
pole plate
حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
roll on roll off
روش سوار وپیاده کردن بار روی غلطک حمال
garboard
پایین ترین حاشیه چوبی یااهنی که روی حمال کشتی قرارمیدهند
gridded
مشبک
cancellated
مشبک
netted
مشبک
cribriform
مشبک
cancellate
مشبک
retiform
مشبک
reticular
مشبک
honeycombs
مشبک
latticed
مشبک
grilled
مشبک
retculate
مشبک
honeycomb
مشبک
flowing
<adj.>
مشبک
meshy
مشبک
interlace
مشبک کردن
interknit
در هم مشبک کردن
lattice woung coil
پیچک مشبک
mesh iron
اهن مشبک
perforated brick
اجر مشبک
lattic-window
پنجره مشبک
honeycomb coil
پیچک مشبک
hollow brick
اجر مشبک
pierced woodwork
چوبکاری مشبک
air-bick
سفال مشبک
wire mesh
اهنبندی مشبک
truss bridge
پل با تیر مشبک
reticulate
مشبک کردن
lattice tower
برج مشبک
meshwork
کارهای مشبک
lattice suspension bridge
پل اویزشی مشبک
lattice mast
دکل مشبک
lattice grider
تیر مشبک
shadow mask
صفحه مشبک
perforated cover plates
صفحات مشبک
lattice tower
دکل مشبک
trestle work
پایههای مشبک
Geometrical
مشبک کاری
truss
تیر مشبک
grilles
پنجره مشبک
grille
پنجره مشبک
latticework
چیز مشبک
interwove
مشبک کردن
interweaving
مشبک کردن
interweaves
مشبک کردن
interweave
مشبک کردن
lattice window
پنجره مشبک
crates
صندوق مشبک
crate
صندوق مشبک
lattice windows
پنجره مشبک
trussing
تیر مشبک
trusses
تیر مشبک
trussed
تیر مشبک
lattice
کار مشبک
lattice
تیر مشبک
lattices
کار مشبک
checker chamber
اطاقک مشبک
sleeve brick
اجر مشبک
checker brick
اجر مشبک
fretwork specialist
مشبک کار
bar screen
دریچه مشبک
aperture mask
صفحه مشبک
lattices
تیر مشبک
bar screen
ریچه مشبک
reticulate
شبکه کردن مشبک
Kentish tracery
مشبک کاری کنتی
reticulum
بافت همبند و مشبک
grillwork
پنجره مشبک سازی
interlaced
درهم بافته مشبک
expanded metal
ورق اهن مشبک
slotted casing
لوله جدار مشبک
drop-tracery
تزئینات مشبک کاری
Lantern ring
رینگ مشبک یا پنجره ای
chancelor
جداره مشبک
[کلیسا]
chancel-rail
نرده مشبک
[کلیسا]
chancel-rail
دیواره مشبک
[کلیسا]
net winged
دارای بال مشبک
reinforced grillage
ارماتور مشبک فلزی
mesh reinforcement
ارماتور مشبک فلزی
luggage net
باربند فلزی مشبک
perforated metal basket
سبد فلزی مشبک
racked
توری مشبک اشغال گیر
racks
توری مشبک اشغال گیر
rack
توری مشبک اشغال گیر
wracked
توری مشبک اشغال گیر
lattice analogy
روش قیاس به تیر مشبک
wracks
توری مشبک اشغال گیر
corner truss
تیر مشبک کنج دار
cellular metal floor raceway
سیم روی کف مشبک اطاق
gridiron
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
caul
نوعی روسری مشبک توری
laced column
ستون مشبک با بستهای چپ وراست
form-piece
[تکه های سنگ در مشبک کاری]
mesh
شبکه تور مانند یا مشبک کردن
lattic-moulding
[ابزار بند مشبک یا توری مانند]
meshing
شبکه تور مانند یا مشبک کردن
meshes
شبکه تور مانند یا مشبک کردن
grillage
زمینه و طرح مشبک توری و غیره
air-grating
[پنجره مشبک برای عبور هوا]
keels
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
screen pipe
لوله مشبک که در قسمت ابزای چاه نصب میشود
choir-rail
[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
platelet
صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
clair-voie
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
honeycomb
بمب یا نارنجک مشبک تکه تکه شونده
honeycombs
بمب یا نارنجک مشبک تکه تکه شونده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com