Total search result: 202 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
floo floo |
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده |
flu flu |
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده |
|
|
Other Matches |
|
wing covert |
پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده |
fowling piece |
تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک |
drive volley |
ضربههای پی درپی کوتاه ومستقیم |
fowling |
شکار پرنده |
flushes |
پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه |
flushing |
پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه |
flush |
پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه |
wingshooting |
تیراندازی به پرنده در حال پرواز |
registering |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
register |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
registers |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
wing shooting |
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز |
delete |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
deleting |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
deletes |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
deleted |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
embedded code |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص |
retrievers |
سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین |
foxhound |
تازی مخصوص شکار روباه |
retriever |
سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین |
foxhounds |
تازی مخصوص شکار روباه |
low level |
سقف پرواز کوتاه |
bolt |
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد |
bolting |
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد |
bolts |
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد |
bolted |
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد |
masks |
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده |
mask |
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده |
special area |
منطقه پرواز مخصوص |
flying status |
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز |
pressure suit |
لباس مخصوص پرواز درارتفاعات زیاد |
graphics |
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند |
flight test |
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن |
station time |
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز |
raptatorial |
لازم برای شکار |
raptatory |
لازم برای شکار |
safari |
سفر برای شکار بزرگ |
safaris |
سفر برای شکار بزرگ |
stocked |
رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ |
stock |
رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ |
hunting bow |
کمان بلند و سنگین برای شکار |
as the crow flies <idiom> |
راه درست ومستقیم |
airspace reservation |
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص |
airworthiness |
مناسب برای پرواز |
airworthy |
مناسب برای پرواز |
small game |
پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند |
flying ban [in an area] |
قدغن پرواز [برای منطقه ای] |
mission ready |
هواپیمای اماده برای پرواز |
ban from flying |
قدغن پرواز [برای منطقه ای] |
helicopter wave |
گروه پرواز هلیکوپترها برای یک عملیات |
Is there a flight to Edinburgh? |
پرواز برای شهر ادینبورگ هست؟ |
mission ready |
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز |
signaled |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
signal |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
signalled |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
to board a flight |
سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی] |
ready cap |
حالت انتظار هواپیمای جنگنده برای پرواز |
command altitude |
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر |
aircraft turn around |
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات |
control vane |
تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز |
imagery sortie |
پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی |
holding pattern |
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده |
center of gravity limits |
محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان |
in the short term <adv.> |
برای دوره کوتاه مدت |
lanyard |
طناب کوتاه برای کشیدن چیزی |
change up |
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو |
change of pace |
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو |
lanyards |
طناب کوتاه برای کشیدن چیزی |
jacklight |
ماهیگیری غیرمجاز در شب بکمک نورافکن نورافکن برای شکار غیر مجاز در شب |
fast |
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU |
fasted |
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU |
fastest |
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU |
fasts |
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU |
short ski |
اسکی کوتاه پهن برای مبتدیان و سالمندان |
short iron |
چوبهای شماره 7 و 8 و 9گلف برای ضربههای کوتاه |
inflight reliability |
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز |
hachures |
خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس |
balestra |
پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله |
painter |
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل |
paragraphist |
کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند |
painters |
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل |
processes |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند |
process |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند |
helped |
کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2- |
verifier |
وسیله مخصوص برای تشخیص داده ورودی |
help |
کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2- |
helps |
کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2- |
fibre ribbon |
ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر |
flight coordination |
هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز |
click |
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید |
clicked |
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید |
clicks |
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید |
gaiting strap |
تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب |
packaged |
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص |
server |
کامپیوتر مخصوص که کاری را برای شبکه انجام میدهد |
DSP |
مدار پیچیده مخصوص برای تغییر سیگنالهای دیجیتال |
macs |
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن |
mac |
کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن |
package |
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص |
packages |
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص |
mooring penant |
طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل |
terrain clearance |
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما |
label |
چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس ها روی برچسبهای متمادی |
labelled |
چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس ها روی برچسبهای متمادی |
labels |
چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس ها روی برچسبهای متمادی |
labeling |
چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس ها روی برچسبهای متمادی |
envelopes |
چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس روی پاکت نامه |
flow diagram |
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت |
flowchart |
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت |
envelope |
چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس روی پاکت نامه |
key signature |
گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود |
chop |
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو |
chopped |
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو |
device driver |
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ |
enquiry |
کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است |
ablegate |
مامور مخصوص پاپ درکشورهای بیگانه برای دادن نشان و خلعت |
claim frame |
فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه |
device handler |
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ |
staging area |
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز |
typhoons |
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه |
typhoon |
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه |
contour flying |
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال |
sortie |
پرواز یک هواپیما یایک پرواز |
sorties |
پرواز یک هواپیما یایک پرواز |
runways |
راه پرواز باند پرواز |
runway |
راه پرواز باند پرواز |
reflight |
پرواز مجدد روی منطقه عکاسی شده برای تجدیدعکسبرداری از نقاطی که دردور اول حذف شده اند |
to rough a horse's shoes |
میخ مخصوص بنعل اسب زدن برای اینکه از سرخوردن ان جلوگیری شود |
hybrid circuit |
ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص |
zones |
ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است |
cells |
ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است |
cell |
ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است |
zone |
ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است |
pre fetch |
دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا |
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover. |
برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند. |
particular lien |
حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا |
device |
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص |
devices |
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص |
key |
قطعه ای کاغذ بالای کلیدهای مخصوص برای یادآوری به اپراتور تابع های خاص |
framebuffer |
یک قطعه مخصوص و مشخص از حافظه دیجیتالی که برای ذخیره یک تصویر کامپیوتری بکار می رود |
warm standby |
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم |
contour flight |
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین |
exception |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
jukeboxes |
جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه |
exceptions |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
jukebox |
جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه |
pill pool billiard |
بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص |
yoicks |
علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص |
signatures |
کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد. |
signature |
کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد. |
straddle trench |
خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد |
trick ski |
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب |
tape |
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها |
taped |
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها |
tapes |
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها |
short lunge |
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ |
blasts |
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه |
blast |
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه |
storage |
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد |
stubbed |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
stubs |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
stub |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
stubbing |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
head |
دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک |
spotting charge |
خرج مشقی برای تصحیحات دیدبانی خرج مخصوص تنظیم تیر |
lute |
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری |
lutes |
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری |
voyage repairs |
تعمیرات مخصوص اماده شدن ناو برای دریانوردی تعمیرات قبل از حرکت دریایی |
writes |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
write |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
fog oil |
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی |
caged storage |
قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور |
spats |
زنگار کوتاه برای کفش زنگار |
typefaces |
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص |
typeface |
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص |
baseband transmission |
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه |
reserved character |
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود |
coprocessor |
پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند |
Apple Key |
کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است |
goldie |
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین |
processor |
پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند |
stop and go |
پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و توقف کوتاه و دوباره به جلو برای پاس بلند |
pantywaist |
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه |
shorthorn |
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس |
pre |
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد |
pre- |
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد |
task component |
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است |
ornithology |
پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی] |
at |
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد |
axle stub |
اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی |
inflight phase |
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز |
beacon flight |
پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج |
short quard |
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه |
jumper |
پرنده |
fowl |
پرنده |
long jumper |
پرنده |
birds |
پرنده |
bird |
پرنده |
fowls |
پرنده |
wildlife |
پرنده |