English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (8 milliseconds)
English Persian
functional team تیم اجرایی
Search result with all words
executive اجرایی
executive افسراجراییات معاون اجرایی قسمت
executives اجرایی
executives افسراجراییات معاون اجرایی قسمت
register ذخیره موقت دستورات اجرایی
registering ذخیره موقت دستورات اجرایی
registers ذخیره موقت دستورات اجرایی
stub تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
self- برنامه کامپیوتری که حاوی دستورات اجرایی برای کاربر است
virus برنامهای که خود را به فایلهای اجرایی می افزاید و از خود برای سایر فایلهای اجرایی کپی می گیرد
viruses برنامهای که خود را به فایلهای اجرایی می افزاید و از خود برای سایر فایلهای اجرایی کپی می گیرد
technical اصولی اجرایی
ministerial اجرایی
sanction ضمانت اجرایی معین کردن
sanction ضمانت اجرایی قانون
sanctioned ضمانت اجرایی معین کردن
sanctioned ضمانت اجرایی قانون
sanctioning ضمانت اجرایی معین کردن
sanctioning ضمانت اجرایی قانون
sanctions ضمانت اجرایی معین کردن
sanctions ضمانت اجرایی قانون
administrative اجرایی
administrant اجرایی
command of execution ریاست اجرایی
command of execution فرمان اجرای عمل یکان اجرایی
cryptochannel سیستم اجرایی رمز
e. power نیروی اجرایی
escrow اجرایی پیدا میکند
executable statement جمله اجرایی
execute statement حکم اجرایی
execute statement دستور اجرایی
executing agency قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
executing agency شعبه اجرایی
executional requirement شرائط اجرایی
executive agent عامل اجرایی
executive agent شعبه اجرایی
executive agreement موافقتنامه اجرایی موافقتنامه قابل اجرا
executive by law ایین نامه اجرایی
executive committee هیات اجرایی
executive program برنامه اجرایی
executive routine روال اجرایی
executive system سیستم اجرایی
feasability study مطالعات اجرایی
it is not protected by sanctions ضمانت اجرایی ندارد
nonexecutable statement جمله غیر اجرایی
operand دستور اجرایی عمل کننده
operating agency قسمت اجرایی
operating program برنامه اجرایی
proctor مدیر اجرایی دانشگاه
tax administration مسائل اجرایی مالیات
transfer order دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
Politburo کمیتهی اجرایی حزب کمونیست
Politburos کمیتهی اجرایی حزب کمونیست
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com