English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
immobile ثابت جنبش ناپذیر
Other Matches
immobile جنبش ناپذیر
libration جنبش ترازویی و حرکت موازنهای جنبش نمایان ماه
resistance force جنبش مقاومت یا جنبش ازادی بخش انقلابی
immedicable درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
invulnerable زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
fixed capital سپرده ثابت اموال ثابت یکان
static test ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
irrevocably بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
standing orders دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
sample مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
standing ثابت دستورالعمل ثابت
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
rocked جنبش
rock جنبش
action جنبش
stock-still بی جنبش
kinesthesis حس جنبش
oscillation جنبش
oscillations جنبش
actions جنبش
libration جنبش
leger or ledger بی جنبش
vibrational جنبش
heartbeat جنبش
heartbeats جنبش
movement جنبش
stock still بی جنبش
the r. جنبش
locomotion جنبش
immotile بی جنبش
mobility جنبش
on the move در جنبش
vibration جنبش
rising جنبش
astir در جنبش
immobile بی جنبش
vibratility جنبش
rocks جنبش
inanition جنبش
stirred جنبش
passively بی جنبش
awakening جنبش
inactive بی جنبش
jiggling جنبش
bustled جنبش
swing جنبش
stirrings جنبش
stir جنبش
swings جنبش
motion جنبش
motioning جنبش
stirs جنبش
jiggles جنبش
motions جنبش
jiggled جنبش
kinesis جنبش
bustle جنبش
motioned جنبش
rocking جنبش
kinesodic جنبش بر
bustles جنبش
jiggle جنبش
kinematic جنبش شناسی
commotion جنبش اغتشاش
jarred تکان جنبش
jar تکان جنبش
quiescently بدون جنبش
hyperkinesthesia شدت حس جنبش
photokinesis نور جنبش
gybe جنبش تغییرجهت
labor movement جنبش کارگری
kinematics جنبش شناسی
psychokinesis جنبش فراروانی
kinesalgia جنبش درمان
life blood جنبش بی اخبار
kinaesthesis حس جنبش درماهیچه
libration جنبش موازنهای
libration جنبش ترازویی
kymograph جنبش نگار
kymogram جنبش نگاره
kinology جنبش شناسی
stirrings به جنبش دراوردن
kinesiotherapy جنبش درمانی
kinesimometer جنبش سنج
mass movement جنبش تودهای
immovableness جنبش ناچذیری
paratonic از جنبش بازدارنده
impassionate به جنبش امده
kinesimeter جنبش سنج
kinesthesia حس جنبش درماهیچه
operation گردش جنبش
kinaesthesia حس جنبش درماهیچه
movableness جنبش پذیری
kinetoscope جنبش نما
revolt نهضت جنبش
tremors تکان جنبش
braid جنبش جهش
braided جنبش جهش
braids جنبش جهش
revival جنبش مذهبی
revivals جنبش مذهبی
reformer پیشوای جنبش
reformers پیشوای جنبش
move جنبش تکان
tremor تکان جنبش
revolts نهضت جنبش
stir به جنبش دراوردن
stirred به جنبش دراوردن
stirs به جنبش دراوردن
stagnate از جنبش ایستادن
stagnated از جنبش ایستادن
stagnates از جنبش ایستادن
stagnating از جنبش ایستادن
flicker پرپرزدن جنبش
flickered پرپرزدن جنبش
flickers پرپرزدن جنبش
move حرکت جنبش
moved جنبش تکان
reformation نهضت جنبش
impetus نیروی جنبش
tremour تکان جنبش
to youse to a به جنبش انداختن
to put in motion در جنبش دراوردن
travel حرکت جنبش
traveled حرکت جنبش
travels حرکت جنبش
forward motion جنبش پیشرو
saltation جنبش ناگهانی
jars تکان جنبش
kinetics جنبش شناسی
moves حرکت جنبش
moves جنبش تکان
actions جنبش حرکت
action جنبش حرکت
impassioned به جنبش درامده
uniform movement جنبش یکسان
moved حرکت جنبش
undulation جنبش نوسانی
causes جنبش سبب شدن
cause جنبش سبب شدن
causing جنبش سبب شدن
gas kinetics علم جنبش گازها
kinetics علم جنبش و نیرو
gyrostatics گفتاردر جنبش وضعی
hydrokinetics علم جنبش مایعات
f. morement جنبش برای پیشرفت
an onward movement جنبش سوی پیش
angular momentum مقدار جنبش چرخشی
tranquil بی جنبش درحال سکون
vibrant در حال جنبش تکریری
kinematical وابسته به جنبش شناسی
peristaltic movement جنبش کرم وار
photokymograph جنبش نگار نوری
groundswell جنبش تند گستر
peristole جنبش کرم وار
oscillatory motion جنبش تاب وار
peristalsis جنبش کرم وار
momentum مقدار جنبش انی
libration of the moon جنبش نمایان ماه
music of the spheres اهنگ جنبش سیارات
myokinetic test ازمون جنبش عضلانی
movable جنبش پذیر تغییرناپذیر
inert فاقد نیروی جنبش بیروح
immovably چنانکه نتوان جنبش داد
revivalist movement جنبش اصول بیداری مذهبی
actimeter نمایان ساز [جنبش بدن]
passivism فلسفه صبر وعدم جنبش
lost cause جنبش یا آرمان از دست رفته
statgnate از جنبش ایستادن گندیده شده
photothropism جنبش در تحت تاثیر روشنایی
to set in motion بجریان انداختن به جنبش اوردن
she is quick with child جنبش بچه رادرشکم حس میکند
wavy جنبش بعقب و جلو متموج
photodynamics اثر روشنایی در جنبش گیاهان
photodynamic اثر روشنایی در جنبش گیاهان
lost causes جنبش یا آرمان از دست رفته
counter-revolution جنبش برای سرکوبی انقلاب
counter-revolutions جنبش برای سرکوبی انقلاب
reform movement جنبش یا نهضت برای اصلاحات
waterproof نم ناپذیر
unchallenged بحث ناپذیر
imperviable نم ناپذیر
inappeasable ناپذیر
watertight اب ناپذیر
waterproofs نم ناپذیر
waterproofed نم ناپذیر
planker گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
fix ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
beyond bearing تحمل ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.> تحمل ناپذیر
indefatigable خستگی ناپذیر
waterproof wire سیم نم ناپذیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com