English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
shift register ثبات تغییر مکان
Search result with all words
dynamic shift register ثبات تغییر مکان پویا
statip shift register ثبات تغییر مکان ایستا
Other Matches
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
angular travel تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
left shift تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
displacement اختلاف مکان تغییر مکان
displacement تغییر مکان
shift تغییر مکان
change of place تغییر مکان
shifts تغییر مکان
shifted تغییر مکان
displeacement of water تغییر مکان اب
left shift تغییر مکان به چپ
displaciment تغییر مکان
permanent change of station تغییر مکان دایمی
shifts تغییر مکان انتقال
components of displacement مولفههای تغییر مکان
shift out تغییر مکان به بیرون
red shift تغییر مکان سرخ
cyclic shift تغییر مکان چرخهای
circular shift تغییر مکان دایرهای
doppler shift تغییر مکان دوپلری
shifted تغییر مکان انتقال
die shift تغییر مکان حدیده
logical shift تغییر مکان منطقی
piston displacement تغییر مکان پیستون
ring shift تغییر مکان حلقهای
logic shift تغییر مکان منطقی
shift تغییر مکان انتقال
circular shift تغییر مکان حلقوی
sides way تغییر مکان جانبی
displacement جابجاشدگی تغییر مکان
arithmetic shift تغییر مکان حسابی
end around shift تغییر مکان دورگشتی
echeloned displacement تغییر مکان رده برده
moves پیشنهاد کردن تغییر مکان
redeployment تغییر مکان دادن یکانها
support movement تغییر مکان تکیه گاه
output per unit of displacement توان در واحد تغییر مکان
right shift تغییر مکان به سمت راست
moved پیشنهاد کردن تغییر مکان
move پیشنهاد کردن تغییر مکان
displacement جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
columnar transposition تغییر مکان دادن عوامل در ستون
disposition صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
multipass overlap سیستمی که چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matria-dot ایجاد میکند با تکرا خط حروف ولی تغییر مکان به آرامی
variable ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
variables ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
left justification تغییر مکان عدد دودویی به سمت چپ عدد
intransit در حال تغییر مکان در حال سفر یاانتقال
overlap سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlapped سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlaps سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
barnstormed مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
shift instruction دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
cross hairs دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
paired registers دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
stacked روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
peeked فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peek فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeking فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeks فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
moves کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
move کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moved کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
arithmetic register ثبات حسابی ثبات محاسباتی
air stability وضعیت ثبات جوی در طبقات مختلف وضع ثبات جوی
end strings نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
migration نقل مکان نقل مکان کردن
plastic تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
change تغییر کردن تغییر دادن
changes تغییر کردن تغییر دادن
change over تغییر روش تغییر رویه
changed تغییر کردن تغییر دادن
changing تغییر کردن تغییر دادن
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
sites مکان
places جا مکان
spaces مکان
places مکان
placing جا مکان
placing مکان
there ان مکان
place مکان
spots مکان
place جا مکان
sited مکان
locus مکان
spot مکان
part مکان
location مکان
space مکان
illocal بی مکان
site مکان
stead مکان
stabilisers مکان
purlieus مکان جا
locations مکان
stabilizer مکان
displaciment تفاوت مکان
otherwhere در مکان دیگر
facility مکان ساختمان
move نقل مکان
unit position مکان واحد
locative دال بر مکان
ubiety کیفیت مکان
localities موضع مکان
moved نقل مکان
place of honor مکان پر افتخار
storage location مکان انباره
place learning مکان اموزی
storage location مکان ذخیره
location counter مکان شمار
moves نقل مکان
topography مکان نگاری
cursor مکان نما
locality موضع مکان
nowheres در هیچ مکان
memory location مکان حافظه
placing مکان موقع
screen position مکان صفحه
topographer مکان نگار
locations مکان یابی
location مکان یابی
clearings مکان مسطح
clearing مکان مسطح
adverb of place فرف مکان
cursors مکان نما
sign position مکان علامت
public place مکان عمومی
nowhere در هیچ مکان
response position مکان جواب
loci مکان هندسی
print position مکان چاپ
place مکان موقع
topology مکان شناسی
topologist مکان شناس
locus مکان هندسی
places مکان موقع
position بردار مکان [ریاضی]
flitted نقل مکان کردن
flits نقل مکان کردن
mobility قابلیت نقل مکان
protected location مکان حفافت شده
whereabout حدود تقریبی مکان
flitting نقل مکان کردن
flit نقل مکان کردن
locate mode باب مکان یابی
horizontal stabilizer مکان افقی ثابت
location theory نظریه تعیین مکان
location of industry تعیین مکان صنعت
drilling position مکان مته کاری
universe کون و مکان دهر
cursor control کنترل مکان نما
transmigrator نقل مکان کننده
topological psychology روانشناسی مکان نگر
toponymic وابسته به مکان نامی
locus مکان هندسی مرکزها
mental topography مکان نگاری ذهن
elevator مکان افقی متحرک
locus of centres مکان هندسی مرکزها
location vector بردار مکان [ریاضی]
position vector بردار مکان [ریاضی]
elevators مکان افقی متحرک
radius vector بردار مکان [ریاضی]
crusor arrows پیکانهای مکان نما
rudders مکان عمودی متحرک
current location counter شمارنده مکان فعلی
fleche نقل مکان شمشیرباز
rudder مکان عمودی متحرک
topography مکان نگاری مساحی
indelibility ثبات
variable بی ثبات
recorder ثبات
registers ثبات
stability ثبات
recorders ثبات
inconstant بی ثبات
slippery بی ثبات
instable بی ثبات
lastingness ثبات
registering ثبات
inalterability ثبات
wonky بی ثبات
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com