English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
angular displacement جابجایی زاویهای
Other Matches
angular parallax تقرب زاویهای دید شکست زاویهای نور
rightsizing فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
task جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
tasks جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
hard chine خن زاویهای
trigonous سه زاویهای
angular زاویهای
triangulate سه زاویهای
angular velocity سرعت زاویهای
cover an angle زاویهای را بستن
elongation فاصله زاویهای
angular frequency فرکانس زاویهای
angular frequency بسامد زاویهای
angular momentum تکانه زاویهای
angular parallax پارالاکس زاویهای
distortion کرنش زاویهای
distortions کرنش زاویهای
angular velocity تندی زاویهای
angular speed سرعت زاویهای
angular travel حرکت زاویهای
angular distribution توزیع زاویهای
angular distance فاصله زاویهای
angle strain کرنش زاویهای
angle strain کشیدگی زاویهای
angular acceleratin شتاب زاویهای
angular acceleration شتاب زاویهای
angular diameter قطر زاویهای
radian frequency فرکانس زاویهای
angular correlation همبستگی زاویهای
angle milling cutter فرزکننده زاویهای
angular displacement اختلاف زاویهای
angular momentum مقدارحرکت زاویهای
angular deformation تغییر شکل زاویهای
angular probability distribution توزیع زاویهای احتمال
decagon شکل ده ضلعی و ده زاویهای
angular kinematics حرکت شناسی زاویهای
angular momentum اندازه حرکت زاویهای
angle grinder پرداخت کننده زاویهای
turn تغییر زاویهای مسیر هواپیما
turns تغییر زاویهای مسیر هواپیما
spin angular momentum اندازه حرکت زاویهای اسپین
spin angular momentum اندازه حرکت زاویهای اسپینی
angular velocity سرعت زاویهای رهایی بمب
angular variability تغییرات زاویهای حرکت باد یامسیر ان
gyro وسیلهای که از اندازه حرکت زاویهای یک جرم دوار
declination فاصله زاویهای تا جسمی روی کره سماوی
slanted بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slants بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slant بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
deflection of vertical اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
angle drill ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
handling جابجایی
convection جابجایی
dislocation جابجایی
displacement جابجایی
displeacement of water جابجایی اب
displacement ton تن جابجایی
deplacement جابجایی
head posisioning جابجایی هد
relocation جابجایی
commutation جابجایی
coriolis force نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
stokes shift جابجایی استوک
field displacement جابجایی میدان
shear displacements جابجایی برشی
eluviation جابجایی خاک
handling of goods جابجایی کالا
relocation register ثبات جابجایی
handling of goods جابجایی امتعه
static relocation جابجایی ایستا
hydride shift جابجایی هیدریدی
image shift جابجایی تصویر
materials handling جابجایی مواد
program relocation جابجایی برنامه
shift reagent واکنشگر جابجایی
relocation factor ضریب جابجایی
dynamic relocation جابجایی پویا
doppler shift جابجایی دوپلر
cost of removal هزینه جابجایی
block move جابجایی بلوک
chemical shift جابجایی شیمیایی
associative shift جابجایی تداعی
commutation relation رابطه جابجایی
commutation rules قواعد جابجایی
commutative جابجایی پذیر
commutative law قانون جابجایی
commutativity جابجایی پذیری
shifts جابجایی شعاعی
dislocation defect نقص جابجایی
displacement current جریان جابجایی
doppler frequency جابجایی دوپلر
bimolecular displacement جابجایی دو مولکولی
alkyl shift جابجایی الکیلی
shifts جابجایی مرکزقوس
shifted جابجایی مرکزقوس
allesthesia جابجایی بساوشی
allach جابجایی بساوشی
shift جابجایی مرکزقوس
shifted جابجایی شعاعی
shift جابجایی شعاعی
tabbed flap فلپی که لبه فرار ان لولا شده و تا زاویهای بزرگتراز زاویه اصلی بطرف پایین منحرف میشود
cargo handling at port جابجایی کالا در بندر
sand cone method طریقه جابجایی ماسه
blue shift جابجایی به سوی ابی
matrixes جابجایی سط ر و ستون در آرایه
stock handling cost هزینه جابجایی موجودی
matrix جابجایی سط ر و ستون در آرایه
handling charges هزینههای جابجایی کالا
red shift جابجایی به سوی قرمز
output per unit of displacement توان در واحد جابجایی
modular constraint محدودیت در جابجایی تصاویر
itineration ازیک جابجایی دیگر
image displacement تغییر یا جابجایی تصویرتلویزیون
free movement of capital ازادی جابجایی سرمایه
hubble effect جابجایی به سوی قرمز
drunkennes خطای جابجایی یا لغزش
translation جابجایی [ریاضی] [فیزیک]
rotation جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه .
Abelian group [math.] گروه جابجایی [ریاضی]
commutative group [math.] گروه جابجایی [ریاضی]
advection جابجایی افقی هوا
allocheiria جابجایی بساوشی متقارن
allochiria جابجایی بساوشی متقارن
ammunition handler متصدی جابجایی مهمات
commutative law خاصیت جابجایی [ریاضی]
commutative property خاصیت جابجایی [ریاضی]
commutative rule خاصیت جابجایی [ریاضی]
stair stepping روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
shifts جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
cartridge دیسک سخت قابل جابجایی
cartridges دیسک سخت قابل جابجایی
shift جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
global تابع جابجایی که یک قطعه متن
removable آنچه قابل جابجایی است
Abelian group [math.] گروه جابجایی پذیر [ریاضی]
commutative group [math.] گروه جابجایی پذیر [ریاضی]
chemical shift non equivalent protons پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
chemical shift equivalent protons پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
globally تابع جابجایی که یک قطعه متن
shifted جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
gyro برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
shift جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
shifted جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
shift جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
right جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
righting جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
righted جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
shifts جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
displacement جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
shifts جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
shifted جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
centure of pressure travel جابجایی خطی مرکز فشار درامتداد وتر
data leakage جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
longitudinal dihedral اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
directory SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
directories SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
machine address مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
work انتقال انرژی برابرحاصلضرب نیرو در جابجایی نقطه اثر ان
worked انتقال انرژی برابرحاصلضرب نیرو در جابجایی نقطه اثر ان
shifted دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
shifts دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
shift دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
timing disc علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
shifts محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
distributes چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
distributing چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
shifted محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
distribute چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
shift محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
rotates جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotated جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotate جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
relocation جابجایی داده یا کدگذاری یا انتساب محل مطلق پیش از اجرای برنامه
advection جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
relocation جابجایی داده یا کدگزاری یاانتساب محل مطلق درحین اجرای برنامه
storing ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
store ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
logic seeking چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
explicit address آدرسی در دوبخش است . یکی نقط ه ارجاع دیگری جابجایی یا مقدار اندیس
ranged جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
range جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
ranges جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ
texts سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
text سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
bubble turn and slip الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
axle stub اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
eds درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
part قط عات کوچک ماشین برای جابجایی قطعهای که شکسته شده یا گم شده است
inversion تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
inversions تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
shell sort الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
magnetic skin effect جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
ring shift جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
rotation جابجایی یک الگوی بیت درکلمه به چپ یا راست , بیت آخر قدیمی در بیت اول جدید قرار می گیرد
permanent تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
thrashing 1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular travel تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gun displacement جابجایی توپها گسترش توپها
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com