Dictiornary-Farsi | جاده شیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (10 milliseconds)

English	Persian
galaxies	جاده شیری
galaxy	جاده شیری
jacob's ladder	جاده شیری


Search result with all words

Milky Way	اسمان دره جاده شیری
nebula	تودههای عظیم گازو گرد مابین فواصل ستارگان جاده شیری
Other Matches

divided highway [American E]	شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpasses	مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpass	مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
emerging traffic	جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
road screen	پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
merging traffic	ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
going	وضع جاده زمین جاده
service road	جاده کناری جاده سرویس
acteous	شیری
actescent	شیری
leonine	شیری
milky	شیری
actic	شیری
agalactia	کم شیری
lactea	شیری
lactary	شیری
lacteous	شیری
lactescent	شیری
lacteal	شیری
lactiform	شیری
opalescent	شیری رنگ
milkiness	خاصیت شیری
Milky Way	راه شیری
milk white	شیری رنگ
How did you make out? Did you succeed or fail?	شیری یا روباه ؟
mammary glands	غدههای شیری
milky electrolyte	الکترولیت شیری
milky color	شیری رنگ
galaxies	راه شیری
milkiness	حالت شیری
yellowish-white	رنگ شیری
opalline	شیری رنگ
opalescence	شیری رنگی
deciduous teeth	دندانهای شیری
galaxy	راه شیری
milk tooth	دندان شیری
milk teeth	دندان شیری
temporary teeth	دندانهای شیری
opal globe	حباب شیری
d. products	لبنیات فراوردههای شیری
white meat	فرآوردهی شیری پنیر
udders	غده پستانی یا شیری
milky	شیری رنگ شیردار
udder	غده پستانی یا شیری
milky way galaxy	کهکشان راه شیری
galactites	پشم شیری رنگ
trug	فرف شیری چوبی تفت
actescence	نمایش شیر خاصیت شیری
Milk that has turned sour.	شیری که ترش شده است.
road distance	مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
track clearer	جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
evaporated milk	شیری که بوسیله تبخیرغلیط شده است
opals	عین الهر شیشه شیری رنگ
opal	عین الهر شیشه شیری رنگ
scalded cream	سر شیری که بوسیله گرم کردن شیر بگیرند
modified milk	شیری که اجزا ان را کم وزیاد کرده بکودکان می خوراتتد
milk of magnesia	مایع شیری رنگی که هیدرکسید منیزیم است وبعنوان ضد اسید وملین بکارمیرود
reed valve	شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
cirro status	ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
lion rug	فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
road blocks	سد جاده
road bed	کف جاده
road block	سد جاده
track	جاده
roadability	جاده رو
roadbed	کف جاده
roadless	بی جاده
pathways	جاده
pathway	جاده
way	جاده
tracks	جاده
tracked	جاده
causeways	جاده
causeway	جاده
paths	جاده
path	جاده
blocking	سد جاده
ruts	رد جاده
pads	جاده
pad	جاده
lines	جاده
line	جاده
hard core	پی جاده
road	جاده
roadable	جاده رو
route	جاده
routes	جاده
rut	رد جاده
roads	جاده
invious	بی جاده
turnpikes	جاده
turnpike	جاده
roadway	جاده
roadways	جاده
pack road	جاده مال رو
operational route	جاده رزمی
operational route	جاده عملیاتی
pathless	بدون جاده
cross trail	جاده عرضی
high road	جاده عمده
diverticulum	جاده فرعی
hard core	زیرسازی جاده
superhighway	جاده وسیع
overhead roadway	جاده هوایی
molecular attracticm	جاده ذرات
frontage road	جاده کناری
open route	جاده باز
drive way	جاده خیابان
lateral route	جاده عرضی
double flow route	جاده دو خطه
double flow route	جاده دوطرفه
post road	جاده پستی
causeway	جاده سنگفرش
berm	لبه جاده
To make roads .	جاده کشیدن
commercial vehicle	وسیلهحملکالاومسافردر جاده
road ditch	خندق جاده
traffic on public roads	ترافیک [جاده]
street traffic	ترافیک [جاده]
roadhogs	خوک جاده
roadhog	خوک جاده
route reconnaissance	شناسایی جاده
roadwheel	چرخ جاده
road roller	جاده صاف کن
road net	شبکه جاده ها
road junction	تقاطع جاده
road clearance	تخلیه جاده
road capacity	فرفیت جاده
road builder	جاده ساز
raod bed	بستر جاده
provincial road	جاده محلی
screed	شمشه جاده
secondary road	جاده درجه دو
single carriageway road	راه با یک جاده
wayless	بدون جاده
uneven road	جاده ناهموار
trackless	بی جاده بی ریل
to beat a path	کوبیدن یک جاده
third class road	جاده درجه سه
the road was impaired	جاده خراب شد
the impediment of a road	پا گیرهای جاده
the impediment of a road	موانع جاده
steam roller	جاده صاف کن
single flow	جاده یک مسیره
profile of the road	نیمرخ جاده
cross road	تقاطع جاده
roadsides	کنار جاده
superhighways	جاده وسیع
bridle paths	جاده اسب رو
track	خط اهن جاده
access road	جاده دسترسی
asphalt paving	جاده سازی
road building	جاده سازی
road construction	جاده سازی
bridle path	جاده اسب رو
axial road	جاده طولی
spurs	جاده انشعابی
backway	جاده فرعی
backway	جاده پرت
paths	جاده مال رو
bypath	جاده پرت
sidetrack	جاده فرعی
sidetracked	جاده فرعی
roadside	کنار جاده
tracks	خط اهن جاده
tracked	خط اهن جاده
sea lanes	جاده دریایی
sea lane	جاده دریایی
wayside	کنار جاده
main roads	جاده اصلی
main road	جاده اصلی
streets	خیابانی جاده
street	خیابانی جاده
spurring	جاده انشعابی
spur	جاده انشعابی
path	جاده مال رو
chip spreader	جاده صاف کن
byroad	جاده فرعی
alignments	مسیر جاده
alignment	مسیر جاده
spur track	جاده فرعی
by way	جاده پرت
by the side of the road	در کنار جاده
bypath	جاده فرعی
criterium	مسابقه جاده
clearing iron	جاده پاک کن
by path	جاده فرعی
cross country	خارج از جاده
collective goods	مانند جاده
concrete pavement	جاده بتنی
the road to tehran	راه یا جاده تهران
the road was impaired	جاده خراب بود
detours	جاده یا مسیر انحرافی
detour	جاده یا مسیر انحرافی
speedway	جاده سریع السیر
to stand across the road	درمیان جاده ایستادن
toby	خیابان جاده اصلی
lane	یک خط جاده برای یک مسیر
roadblock	وسیله انسداد جاده