Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 39 (3 milliseconds)
English	Persian
espionage	جاسوسی
espial	جاسوسی
spionnage	جاسوسی
Other Matches
counter espionage	ضد جاسوسی
counterespionage	ضد جاسوسی
counter-espionage	ضد جاسوسی
Counter – espionage operations k.	عملیات ضد جاسوسی
counterintelligence	سازمان ضد جاسوسی
to spy	جاسوسی کردن
counterspy	مامور ضد جاسوسی
spying	عمل جاسوسی
espial	عملیات جاسوسی
industrial espionage	جاسوسی صنعتی
industrial espionage	جاسوسی در صنعت
spial	عملیات جاسوسی
spionnage	جاسوسی کردن
spial	جاسوسی کردن
spied	جاسوسی کردن
intelligence	خبرگیری جاسوسی
espies	جاسوسی کردن
espied	جاسوسی کردن
spy	جاسوسی کردن
spies	جاسوسی کردن
espy	جاسوسی کردن
fifth column	دستگاه جاسوسی
stags	جاسوسی کردن
espying	جاسوسی کردن
stag	جاسوسی کردن
espial officer	افسر عملیات جاسوسی
fifth cloumn	مامورین سازمانهای جاسوسی
he was shot for a spy	او به جرم جاسوسی تیرباران شد
spial officer	افسر عملیات جاسوسی
fink	اعتصاب شکن جاسوسی کردن
finks	اعتصاب شکن جاسوسی کردن
pickeer	لاس زدن جاسوسی کردن
espial	جاسوسی عمل مخفی انجام دادن
nark	مامور خفیه پلیس جاسوسی کردن
Big Brother	دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
espionage	جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com